پیامرسانی که از نظر برخی جامعهشناسان، به موازات شاید اندکی بهرهوری که با خود به همراه دارد، به جد عامل فروپاشی برخی ارزشها است و نه تنها برای برخی به اصطلاح «شاخهای مجازی»، اشتغالهای کاذب و نقل و انتقالات مالی غولآسا را به ارمغان آورده است، بلکه برخی حاضرند حتی کتک بخورند و انواع بیحرمتیها را به جان بخرند تا تعداد مخاطبان خود را افزایش داده و در نهایت، به یک «شاخ مجازی» تبدیل شوند.
چشمانش را نصفه و نیمه باز میکند، باید نزدیک ظهر باشد، خواب راحتی نداشته است، اولین کاری که میکند این است که گوشی تلفن همراهش را از بالای سرش برمیدارد و وارد صفحه مثلاً «شخصی» میشود.
به گزارش ایسنا، مدام بالا و پایین میکند، هی «یهوییها» را «لایک» میکند، مدام برای تکرار مکررات «کامنت» میگذارد و هر بار مثل قبل دور باطل میزند … شاید هرگز اینطور فکر نمیکند که رقابت برای نمایش، افزایش تعداد لایک و فالوئر و احساس اعتماد به نفس کاذب ناشی از آن میتواند زمینهساز بروز اختلالات و بیماریهای روانی، از جمله خودشیفتگی شود.
این روزها کمرنگشدن روابط عاطفی درون خانواده اعم از روابط بین همسران، والدین و فرزندان و تحلیل رفتن فضای تعامل بین آنها، نشاندهنده از بین رفتن بسیاری از پیوندهای سنتی گذشته در انسانهای عصر جدید است. یکی از دلایل اصلی بروز این مسئله، فناوریهای نوین ارتباط است که تغییرات گستردهای را مانند هر دگرگونی ناشی از فناوری سبب شده است و شاید یکی از مهمترین اشکال آن، رواج بسیار گسترده شبکه پیامرسان داخلی «اینستاگرام» است.
پیامرسانی که از نظر برخی جامعهشناسان، به موازات شاید اندکی بهرهوری که با خود به همراه دارد، به جد عامل فروپاشی برخی ارزشها است و نه تنها برای برخی به اصطلاح «شاخهای مجازی»، اشتغالهای کاذب و نقل و انتقالات مالی غولآسا را به ارمغان آورده است، بلکه برخی حاضرند حتی کتک بخورند و انواع بیحرمتیها را به جان بخرند تا تعداد مخاطبان خود را افزایش داده و در نهایت، به یک «شاخ مجازی» تبدیل شوند.
ناآگاهی والدین؛ عامل بروز خشونت اجتماعی
یک روانشناس در این رابطه در گفتگو با ایسنا، با تاکید بر اینکه ناآگاهی والدین، مهمترین دلیل برای تربیت غلط فرزندان است، اظهار میکند: مهمترین مسئله در جامعه پرآشوب کنونی این است که والدین نسبت به آسیبهای اجتماعی، از آگاهی لازم برخوردار باشند و تهدیدها و عناصر منفی محیطی را بشناسند. این در حالی است که والدین ناآگاه، روابط خوبی هم با فرزندانشان ندارند و نمیتوانند به معنای واقعی، رفیق آنها باشند.
احسان فکور ادامه میدهد: خشم، مقولهای ذاتی است، ولی «خشونت و پرخاشگری» رفتاری تعمدی و اکتسابی است؛ در واقع انسان پرخاشگری را میآموزد و آن را تکرار میکند و متأسفانه این پرخاشگری، مثل گلوله برفی است که رفتهرفته بزرگتر میشود و دست به دست میچرخد تا در نهایت سر عدهای را به طاق بکوبد.
وی تصریح میکند: علاوه بر استرسهای محیطی که زمینهساز اصلی پرخاشگری بهشمار میرود، رقابتهای کاذبی که این روزها در جامعه وجود دارد، اشاعه تفکرات غلط، چشم و همچشمی و از همه مهمتر، تجملات و خرج و مخارج اضافی زمینهساز فقدان آرامش است و متأسفانه فضای بیش ازحد باز پیامرسانهایی، از جمله «اینستاگرام» به چنین وضعیتی دامن میزند.
فکور تاکید میکند: در وهله اول، وظیفه والدین است که برای جلوگیری از غرق شدن فرزندانشان در زندگی مجازی، مطالعات خود را افزایش و سطح تفکرات خود را ارتقا دهند. متأسفانه سازمانهای متولی فرهنگسازی تاکنون در این زمینه توفیقات چندانی کسب نکردهاند، اما زمان آن فرا رسیده است که والدین با کسب آگاهی، جذابیتهای زندگی حقیقی را در محیط خانه بهبود ببخشند و جلوی درونگرایی افراطی فرزندانشان را بگیرند.
انتشار فیلمهای خشونتآمیز در فضای مجازی؛ به هم ریختگی قواعد اجتماعی
عضو هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان استان زنجان نیز در این رابطه، با تاکید بر اینکه متأسفانه فضای مجازی، در صورتی که کنترل نشود، افسارگسیختگی را به نمایش میگذارد، اظهار میکند: فضای واقعی قابل کنترل است و تشویقها و تنبیهها، محدودیت ایجاد میکند. اما فضای مجازی این قابلیت را ندارد و افرادی که نمیتوانند خطای خود را در برابر عموم به معرض نمایش بگذارند، فضای مجازی را جولانگاه خود قرار میدهند.
حسین احمدی میافزاید: متأسفانه در فضای مجازی، پیگیریها ضعیف است و برای جرایم و هنجارشکنیهای نوپدید، مقرراتی مصوب نشده است. مثلاً وقتی جرمی توسط دو نوجوان کرمانی حادث میشود و پسر نوجوان، به وضوح و با افتخار دختر نوجوان را به دلایل واهی کتک میزند، نه تنها هیچ محدودیت و فیلترینگی برای اشاعه چنین فیلمهایی در نظر گرفته نشده است، بلکه انتشار آن منتج به افزایش تعداد بازدیدکنندهها از صفحه شخصی فرد میشود.
وی ادامه میدهد: افراد، در زندگی واقعی نقابهایی دارند و شاید هیچکدام، آنطور که باید درون واقعی خود را نشان نمیدهند؛ در واقع این نقابها، برای هر کدام از ما در زندگی حقیقی شرایطی را فراهم میکند تا بتوانیم به راحتی به امور روزمره خود بپردازیم، اما دنیای مجازی، علیالخصوص پیامرسان «اینستاگرام» هیچکدام از این چارچوبها را ندارد و هر کس میتواند باطن خود را، هر چند سرشار از خشم و عقدههای درونی باشد، به نمایش بگذارد.
احمدی خاطرنشان میکند: احساس محرومیت نسبی، مقایسهای که افراد از هم میکنند، تبادل بدون محدودیت اطلاعات صوتی و تصویری و انتظاراتی که به خاطر چنین فضای رنگارنگی در هر کدام از ما خلق شده است، عامل شکلگیری زندگیهای بی در و پیکر در فضای مجازی است. متأسفانه چنین فضایی باعث میشود که هر کدام از ما، بدون اینکه سطح توانمندیمان را در نظر بگیریم، دائم خود را آن چیزی نشان دهیم که نیستیم و همین، عاملی برای قدرتنمایی، بزرگنمایی و در نهایت خشونت اجتماعی میشود.
این جامعهشناس تصریح میکند: در واقع پیامرسان «اینستاگرام»، فضایی برای عده زیادی از هنجارشکنان فراهم کرده است تا عقدههای درونی خود را تخلیه کنند و متأسفانه کار به جایی رسیده است که برخی از این اراذل و اوباش، تیم تشکیل دادهاند، با یکدیگر کری میخوانند و مریدانی دارند که خشونتهای سرکوب شده این افراد را در سراسر ایران ترویج میدهند.
وی خاطرنشان میکند: آموزش به آحاد جامعه، اولین گام و فیلترینگ، آخرین گام بهشمار میرود؛ در واقع قبل از هر اقدامی باید مقرراتی مصوب شود که در حکم کنترل هوشمند باشد و جلوی نشر بسیاری از تصاویر و فیلمها، علیالخصوص تصاویر غیراخلاقی و مروج خشونت را بگیرد و منتشرکنندگان این قبیل محتوا را مورد تنبیهات قهری قرار دهد؛ در واقع فضای مجازی باید طوری باشد که هر کدام از ما، همان رفتارهای دنیای واقعی را در دنیای مجازی در پیش بگیریم و احساس نکنیم که هیچ چارچوب و قانونی نمیتواند مانع این حد از افسارگسیختگی باشد.