فرجاله صیدمحمدی*؛ خبر مرگ "آمال حسین" دختر ۷ سالهی یمنی به واسطهی سوءتغذیه و مشکلات ناشی از جنگ چهار سالهی این کشور در اردوگاه پناهجویان همچون طوفانی سهمگین دنیای مجازی را در نوردید و جهان را تکان داد.
غرب آسیا و خاورمیانهی ناامن از کهنهگویی و مرثیهسرایی برای چنین حوادث تلخ و گزندهای به ستوه آمد تا کشته شدن کودکان و نوزادان بیگناه و غیر نظامیان بیپناه فقط برای عکاسان غربی جذاب باشد و در فستیوالهای معتبر جهانی عکاسی حائز عناوین برتر شوند.
بیش از دو دهه قبل در قاب قحطی عکس یک کودک نیمهجان در کنار لاشخور ثبت شد و در آفریقا و سودان جنوبی؛ این سرزمین نفرینشدهی درگیر جنگ و انتحار و خونریزی و مرگ، این تصویر توسط کوین کارتر عکاس معروف امریکایی جایزهی "پولیتزر" را دریافت کرد و از آن پس یکی از تلخترین و دردناکترین نمادهای گرسنگی و قحطی در جهان شد تا به سوژهی اصلی نیویورک تایمز در ۱۹۹۴ میلادی تبدیل شود و در چند روز اخیر نیز دوباره نیویورک تایمز با انتشار عکس "آمال حسین" به یکی از پریازدیدترین رسانهها و عکسهای تکاندهندهی دنیا و نمادی از گرسنگی در دنیا مبدل گشت و همچنان یمن و سومالی و... که کودکان آن در فقر غذایی و سوءهاضمه رنج میبرند بهشت عکاسان غربی هستند و سوژههای بکری را شکار خواهند کرد.
"آیلان" کودک ۳ ساله و پناهجوی کرد سوری نیز که قرار بود آرزوها و رویاهایش را در اروپا نقاشی کند در ترکیه روی شنهای ساحل این کشور نقاشی و تیتر اول رسانههای دنیا شد و عکس آن توسط "نیلوفر دمیر" در سال ۱۳۹۴ بار دیگر جهان را در اندوه بیمانندی فرو برد؛ و گویا همین دیروز بود که محمدطاها اقدامی ۴ ساله نیز قربانی ترور و نفرتپراکنی شد و در جریان رژه نیروهای مسلح در اهواز توسط مزدوران تجزیهطلب داعشی به شهادت رسید تا همواره کودکان اصلیترین قربانیان جنگ و نفت باشند.
باید به حال انسانیت و سردمداران و منادیان جنگ و مدعیان دروغین صلح گریست و برای "آمالحسینها" ساعتها تاسف خورد و با خود اندیشید که براستی کودکان بیگناه از جنگ چه میدانند و "نوبل" کی خواست که بمبها، دینامیتها و گلولههای نابودگر به سمت کودکی در سوریه و عراق و ایران و... شلیک شود؟!
این کودک هفت ساله امسال میتوانست در کلاس اول دست در دست والدین خود وارد محیط تعلیم و تربیت شود و در کنار دوستان خود مشق علم و دانش مینوشت نه مشق مرگ! او میبایست صورت مادر خود را با رنگ قرمز سرخ میکشید نه نقاشی خمپاره و قحطی و فشنگ! او میتوانست در دنیای عاری از جنگ و دنیای مملو از صلح و ثبات بگوید که در آینده میخواهد معلم شود یا خبرنگار!
اما آمال حسین ۷ ساله امروز در میان رنج و درد ناشی از تحمل فرق و فقر به دنیای سرشار از صلح و آرامش سلام گفت: تا شاید در دنیای بهتر موهای عروسکش را شانه بزند و اسباببازیهایش را در بهشت آرزوهایش در گوشهی اتاقش پهن کند و کودکی کند.
قطعا روزی خون آمال حسینها، آیلانها و محمدطاها اقدامیها و دیگر کودکان بیدفاع که اسیر جنگطلبی و خشونتپراکنی و ترور و قحطی و... شدهاند دامان متجاوزین و دستان خونین آنها را خواهد گرفت و جامعهی جهانی نوک پیکان انتقادات را به سمت و سوی آنها خواهد گرفت و اگر خون روزنامهنگار منتقد عربستانی دامان ولیعهد کمتجربهی سعودی را گرفته است تاوان ریختن خون همین آمالها در یمن است و ارادهی خداوند بر این قرار گرفته است.
آری! "آمال" به معنای امید! نماد کودکان یمنی امروز از دنیا رخت بر بست و به گفتهی آن دکتر کمدرد حتی نان خشک هم نداشت که مصرف کند و لُنگ نیز در بساط نداشت که تنپوش تن نحیف و رنجور او روی تخت بیمارستان باشد و جان هزاران امال دیگر در یمن در خطر است و البته ناگفته پیداست تبعات و اثرات جنگ چهارسالهی یمن تا نسلها همراه مردم یمن خواهد بود.
*روزنامهنگار