دو سارق مسلح با شناسایی فروشندگان گوشی‌های گرانقیمت تلفن‌همراه از طریق سایت دیوار، به‌عنوان خریدار با آنها وارد معامله می‌شدند و در ادامه دست به سرقت می‌زدند.
به گزارش شرق، شهروندی روز ششم آبان با مراجعه به کلانتری 140 باغ‌فیض به مأموران اعلام کرد از سوی دو سرنشین جوان یک خودروی تیبای سفیدرنگ مورد سرقت مسلحانه قرار گرفته است.
مال‌باخته پس از معرفی به اداره یکم پلیس آگاهی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «گوشی تلفن‌همراه خود را به مبلغ 20 میلیون تومان برای فروش در سایت دیوار آگهی کرده بودم که شخصی ناشناس در تماس تلفنی ضمن معرفی خود به‌عنوان خریدار گوشی تلفن‌همراه، مبلغ 300 هزار تومان به‌عنوان پیش‌پرداخت معامله به حسابم واریز کرد. این شخص برای انجام معامله و تحویل‌گرفتن گوشی تلفن‌همراه با من در ساعت 19 روز ششم آبان‌ماه در محدوده میدان دهکده المپیک قرار ملاقات گذاشت. رأس ساعت دو جوان حدودا 35ساله با یک خودروی تیبای سفیدرنگ در محل قرار حاضر شدند. آنها ضمن معرفی خود به‌عنوان خریدار گوشی، ابتدا درخواست کردند گوشی را ببینند. به‌محض نشان‌دادن گوشی تلفن‌همراه ناگهان یکی از آنها سلاح کمری را از زیر لباسش خارج و با تهدید به شلیک اقدام به سرقت گوشی تلفن‌همراهم کرد و بلافاصله با خودروی تیبا از محل متواری شدند».
کارآگاهان پس از آغاز رسیدگی به پرونده، با انجام تحقیقات ویژه پلیسی موفق به شناسایی خودروی استفاده‌شده در سرقت از سوی سارقان مسلح شدند. با شناسایی مالک خودرو، تصویر وی به مال‌باخته نشان داده شد اما به‌عنوان سارق مورد شناسایی
قرار نگرفت.
در ادامه تحقیق از صاحب خودروی تیبا در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. این فرد پس از حضور در اداره یکم پلیس آگاهی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت خودروی خود را برای فروش در یک نمایشگاه اتومبیل در شهرستان بهارستان به امانت گذاشته است و هیچ اطلاعی از موضوع استفاده از خودرو در سرقت مسلحانه ندارد.
هم‌زمان با شناسایی نمایشگاه خودرو در شهرستان بهارستان، پرونده مشابه دیگری به اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد که در آن سارقان به‌همین شیوه و شگرد، بعد از تماس با مالک یک گوشی تلفن‌همراه و واریز پیش‌پرداخت به حساب او با یک پژو405 نقره‌ای‌رنگ در محل معامله حاضر شده و اقدام به سرقت مسلحانه گوشی تلفن‌همراه به ارزش تقریبی 15 میلیون تومان کرده بودند. با شناسایی مالک خودرو پژو405، مجددا همان نمایشگاه اتومبیل در شهرستان بهارستان شناسایی شد. کارآگاهان در ادامه تحقیقات پلیسی اطلاع پیدا کردند فرزند مالک نمایشگاه به نام «مراد» (34ساله) از مجرمان سابقه‌دار در زمینه سرقت به‌ویژه سرقت خودرو است. او آخرین‌بار به اتهام سرقت خودرو دستگیر و روانه زندان شده و اواخر سال گذشته با پایان دوران محکومیتش آزاد شده بود.
تصویر «مراد» از سیستم جامع پلیس آگاهی استخراج شد و به رؤیت مال‌باختگان رسید. هر دو نفر آنها «مراد» را به‌عنوان سارق مسلح و شخصی که در زمان سرقت آنها را با سلاح کمری تهدید کرده بود، شناسایی کردند.
کارآگاهان پس از شناسایی «مراد» به‌عنوان متهم اصلی پرونده، با اخذ نیابت قضائی به شهرستان بهارستان اعزام شدند و با شناسایی محل تردد وی در محدوده نمایشگاه پدرش، سرانجام او را حین تردد با تیبای متعلق به یکی از فروشندگان خودرو
دستگیر کردند.
مراد در همان تحقیقات اولیه صراحتا به هر دو فقره سرقت مسلحانه از شکات پرونده و همچنین انجام سومین سرقت مسلحانه مشابه در محدوده فلکه دوم صادقیه تهران پیش از زمان دستگیری اعتراف کرد. در ادامه، مراد یکی از دوستانش به نام حمید (34ساله) را به‌عنوان همدست در انجام سرقت‌ها معرفی کرد که حمید نیز در شهرستان اسلامشهر دستگیر و به اداره یکم پلیس آگاهی منتقل شد.
«مراد» در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «به‌واسطه سوابق متعدد در سرقت خودرو، به‌سرعت شناسایی و دستگیر می‌شدم. به همین دلیل به‌تصور اینکه با تغییر شیوه و شگرد سرقت‌ها از سوی پلیس شناسایی نخواهم شد، پیشنهاد سرقت مسلحانه از فروشندگان گوشی‌های تلفن‌همراه گرانقیمت را با حمید مطرح و سرقت‌های خود را آغاز کردیم. گوشی‌های مسروقه را به نصف ارزش واقعی‌شان، در شهرستان بهارستان می‌فروختیم و پول آن را صرف اجاره ویلا در شمال و مواد مخدر می‌کردیم».
سرهنگ کارآگاه علی ولیپورگودرزی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر گفت: «متهمان پرونده در همان تحقیقات اولیه به هر سه فقره سرقت مسلحانه اعتراف کردند و با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس پرونده برای انجام تحقیقات تکمیلی و شناسایی دیگر جرائم ارتکابی، در اختیار اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند. اکنون از شکات و مال‌باختگانی که با این شیوه و شگرد مورد سرقت به عنف مسلحانه قرار گرفته‌اند، دعوت می‌شود برای شناسایی متهمان به اداره یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند».
