فرارو- نماینده پیشین ایران در سازمان ملل گفت: «مثلا به رابطه ترکیه و آمریکا توجه کنید. آنها دیروز متحد آمریکا بودند، اما الان منتقد آمریکا هستند. یا ترکیه یکزمان متحد عربستان بود، اما الان در برابر این کشور در سوریه ایستاده است. منظورم این است که گاهی ممکن است دوستیها به دشمنی و دشمنیها به دوستی تبدیل شود و هیچ حالت ماندگاری وجود ندارد و آنچه که در این میان فاکتور تاثیرگذار محسوب میشود، منافع و امنیت ملی کشورها است؛ لذا همین منافع و امنیت ملی ما است که الان اقتضا میکند که این دشمنی بیش از این ادامه پیدا نکند. شما همین پیمان مودت را که در سال ۳۴ با آمریکا امضا شد در نظر بگیرید. تا امروز همیشه ما بودیم که از این عهدنامه استفاده کردیم و بهره بردیم و فقط یکبار ایالات متحده از این پیمان استفاده حقوقی کرده است.»
در گیر و دار کشمکش میان ایران و آمریکا، حشمتالله فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی عنوان کرد که شواهد نشان میدهد فضای دیپلماتیک تازهای برای تنش زدایی با آمریکا فراهم شده است و جا دارد که ایران دیپلماسی مذاکره و لابیگری با جریانات مخالف ترامپ را در آمریکا در پیش بگیرد. او با اشاره به تصویب کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد موضع گیریهای تازهای در دنیا شکل گرفته که موید این نظر است که «دنیا آمریکا نیست و آمریکا هم ترامپ نیست».
بیشتر بخوانید: فضای تازهای برای تنشزدایی با آمریکا فراهم شده است
در همین خصوص علی خرم دیپلمات پیشین ایران طی
گفتگو با فرارو عنوان کرد: «برای بررسی این مسئله باید از دو زاویه به ماجرای ایران و آمریکا نگاه کرد. یکی از لحاظ اتفاقات و رویدادهای روزمره و کوتاهمدت است و دیگری نگاه بلندمدت. اگر از لحاظ مسائل روزمره بخواهیم ماجرا را مورد بررسی قرار دهیم خب داستان از این قرار است که ترامپ مداوم به روشهای مختلف سعی میکند به ایران گیر بدهد و چوب لای چرخ جمهوری اسلامی بگذارد تا ایران را عصبانی کند. اما اگر این را با رفتار ترامپ با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی مقایسه کنیم، میبینیم که تقریبا همین رفتار را با او هم داشته و قبل از مذاکره مداوم در حال ناسزا گفتن و تمسخر و تحقیر و اعمال محدودیت برای کره شمالی بود. اما به محض اینکه پای میز مذاکره رفتند در همان جلسه نخست تمامی یخها میان آنها آب شد. میخواهم بگویم که نباید بعید بدانیم که اگر آقای روحانی یا هر فرد دیگری از مقامات ایران با ترامپ دیدار داشته باشد، یخهای میان ایران و ایالات متحده هم آب شود و دیگر خبری از این داستانهای امروز نباشد.»
وی ادامه داد: «اما در نگاه بلندمدت باید توجه داشت که هیچ دو کشوری در جامعه بینالمللی نمیتوانند تا ابد با یکدیگر دشمن و در حال درگیری باشند. شاید هزار سال یا پانصد سال پیش این امکانپذیر بود، اما الان دیگر چنین رویکردی شدنی نیست. زیرا در جامعه جهانی امروز تمامی کشورها به نوعی به یکدیگر وابسته هستند. در ماجرای ایران و آمریکا هم همینگونه است. هم ایران به ایالات متحده وابستگیهایی دارد و هم آمریکا به ایران. چراکه به مدد پیشرفت تلکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی دیگر این امکان وجود ندارد که به عنوان مثال شخص رئیس جمهور آمریکا مستقل از افکار عمومی جهانی باشد. نمونه نزدیک این مسئله ماجرای قتل خاشقجی توسط حکومت عربستان است که قطعا عربستان را توسط جامعه جهانی تحت فشار قرار خواهد داد و اینگونه نیست که خونش پایمال شود. یعنی به هرحال همه سیاستمداران در نهایت باید پاسخگوی جامعه جهانی باشند.»
او ادامه داد: «همین مسائل موجب میشود که سیاستمداران سعی کنند به گونهای قدم بردارند که روابطشان تا ابد با کشورهای دیگر خصومتآمیز نباشد. زیرا باید در این رابطه جواب پس دهند و بعد هم با مشکلات زیادی در جامعه جهانی مواجه خواهند شد. مثلا همین روسیه. ببینید در خیلی از مواقع با آمریکا زاویه دارد، اما با این حال در جاهایی سعی میکند امتیاز بدهد و امتیاز بگیرد و خود را به ایالات متحده نزدیک کند؛ لذا همه با هم ارتباط دارند و به یکدیگر نیاز دارند. این حالت در خصوص ایران هم صدق میکند. به ویژه که ما طی ۴۰ سال گذاشته مداوم در حال دشمنی بودیم و دیگر این دشمنی تبدیل به یک تابو شده است؛ بنابراین باید روابط را بر اساس روز نگاه کرد.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی عنوان کرد: «شما مثلا به رابطه ترکیه و آمریکا توجه کنید. آنها دیروز متحد آمریکا بودند، اما الان منتقد آمریکا است. یا ترکیه یکزمان متحد عربستان بود، اما الان در برابر این کشور در سوریه ایستاده است. منظورم این است که گاهی ممکن است دوستیها به دشمنی و دشمنیها به دوستی تبدیل شود و هیچ حالت ماندگاری وجود ندارد و آنچه که در این میان فاکتور تاثیرگذار محسوب میشود، منافع و امنیت ملی کشورها است؛ لذا همین منافع و امنیت ملی ما است که الان اقتضا میکند که این دشمنی بیش از این ادامه پیدا نکند. شما همین پیمان مودت را که در سال ۳۴ با آمریکا امضا شد، در نظر بگیرید. تا امروز همیشه ما بودیم که از این عهدنامه استفاده کردیم و بهره بردیم و فقط یکبار ایالات متحده از این پیمان استفاده حقوقی کرده است.»
این استاد دانشگاه افزود: «حالا اگر این پیمان توسط آمریکا ملغی شود، چهل یا پنجاه سال در یک کشور طول میکشد که بتواند یک پیمان مودت دیگری به امضا برساند؛ بنابراین نباید این پیمان را بیارزش تصور کنیم، زیرا معلوم نیست که تا پنجاه سال دیگر بتوانیم چنین عهدنامهای امضا کنیم. این درباره آمریکا هم صدق میکند. زیرا همکاریهایی که آنها میتوانند با ایران در منطقه داشته باشند هم نمیتوانند با هیچ کشور دیگری داشته باشند؛ لذا بهتر است به جای اینکه هر روز هزینه دشمنی با آمریکا را بدهیم، کمی چشممان را باز کنیم. راه ما را کوبا رفته بود، کره شمالی رفته بود، راه ما را عراق و لیبی رفته بودند و هیچکدام هم به پایان خط نرسیدند. این راه را حتی شوروی و روسیه هم رفتهاند، اما در نهایت راه تعامل را در پیش گرفتند.»
وی تاکید کرد: «اینها به معنی ان نیست که برویم نوکر آمریکا شویم. منظور این است که داشتن یک رابطه سالم و متعادل با تمام کشورها شرط زیست در این جامعه جهانی است. اصلا تصور درستی نیست که ما فکر کنیم میتوانیم یک تنه در برابر آمریکا بایستیم. زیرا فقط آمریکا در مقابل ما قرار نمیگیرند و خیلی از کشورها از آنها حمایت میکنند و در برابر ما قرار میگیرند یا در پشت آمریکا قایم میشوند. نمونهاش هم عربستان و امارات و اسرائیل است؛ بنابراین بهترین کار این است که مشکلات موجود میان دو کشور را حل کنیم. حالا این مشکلات چه هستند ممکن است در لیست ما کودتای ۲۸ مرداد باشد و در لیست آنها تسخیر سفارت و گروگانگیری باشد و...، اما همه اینها را باید بنشینیم و مشترکا رفع کنیم. الان خیلی از ایرانیها به کشورهای دیگر برای سرمایهگذاری میروند و این اصلا روند درستی نیست و ما باید شرایطی ایجاد کنیم که همه این ایرانیها به کشور خودشان برگردند و در ایران سرمایهگذاری کنند. به نوعی ما داریم سلولهای پروتئینی مغز کشورمان را هدر میدهیم. ما یک کشور ثروتمند هستیم، اما الان ببینید این وضعیت خارجی چه تبعاتی برای کشور ایجاد کرده است؛ لذا لزومی ندارد بیش از این اختلافات و دشمنی ادامه پیدا کند.»
خرم در خصوص اینکه فلاحتپیشه عنوان کرده بود باید با جریان رقیب ترامپ وارد گفتگو شویم، اظهار کرد: «در خصوص مذاکره و گفتگو قطعا اولویت با دولت حاکم بر ایالات متحده است، اما در آمریکا کسانی هستند که ما را درک میکنند و با ما همفکر هستند؛ لذا میتوان با آنها همکاری و مذاکره کرد، اما با توجه به اینکه آنها دولت را در اختیار ندارند باید به فکر ایجاد یک کانال ارتباطی با کمک این گروهها یا اروپاییها با دولت مستقر در کاخ سفید باشیم. ما نباید یک غده سرطانی در رابطه میان ایران و امریکا ایجاد کنیم و اجازه دهیم هر مگسی در منطقه روی ان بنشیند و سواستفاده کند.»