مطلب بالا را 20 بار با دقت بخوانید و صدبار از روش بنویسید. چرا؟ این یادداشت را با سوفیا و بابای سوفیا توی روزنامه کیهان خواندیم و اول کلی خندیدیم و بعد کلی گریه کردیم. خندیدیم که اینها چی میگویند و چه تحلیل یکبومودوهوایی دارند. بعد گریه کردیم که الان سالهاست که همینها را میگویند و وضعیت هم یکبومودوهواست! بعد سوفیا گفت: میدون دوم!
پوریا عالمی در روزنامه شرق نوشت: هتاکی خوانندهای به نام تتلو به مقدسات موجب زباندرازی فتنهگران و حرمتشکنان عاشورای 88 علیه جریان انقلابی شد. محافل رسانهای فتنهگران و افراطیون آلوده به ضدانقلاب، با اشاره به ماجرای ملاقات تتلو با حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی به طعنه میگویند برای چه نامبرده را پذیرفتید؟!
گفتنی است تتلو مدتی است از کشور خارج شده و در فضایی نهچندان شفاف، درگیر اجرای پروژههایی است که اتفاقا به کار رسانهای جریان فتنهگر و ضدانقلاب میآید؛ نظیر ماجرای کشف حجاب دختری به نام مائده هژبری و سپس توهین اخیر به مقدسات. او پس از سفر به ترکیه و کنسرت ناکام، از شبکه بیبیسی سر درآورد. به عبارت دیگر، به نظر میرسد او در جریان سفر به ترکیه، توسط سرویسهای امنیتی بیگانه مدیریت میشود و البته اثبات چنین موضوعی، چیزی از مسئولیت وی در بیحرمتی و هتاکی به مقدسات (و تحمل مجازات قانونی و شرعی آن) کم نمیکند. سزاوار یادآوری است تتلو در سال 88 چندین کلیپ و ترانه برای میرحسین موسوی و ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان تهیه کرده است.
او چند سال پیش، نسبت به گذشته تاریک خود اعلام پشیمانی کرده و گفته بود که توبه کرده و میخواهد در خدمت وطن و ارزشهای اسلامی بخواند و جبران کند. او در برخی آهنگهایش نیز سعی کرد این پشیمانی و جبران را نشان بدهد.
منطق اسلامی در قبال این اظهار ندامت، پذیرفتن پشیمانی فرد خطاکار است و حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی و خبرگزاری فارس نیز از همین زاویه، تتلو را پذیرفتند تا بهاینترتیب او بتواند گذشته خود را جبران کند. اما رویکرد نیروهای انقلابی به وی یا برخی هنرمندان که مواضع مشابهی اتخاذ کردهاند، با آشفتگی و عقدهگشایی افراطیون مدعی اصلاحطلبی مواجه شد.
سایتها و روزنامهها و کانالهای تلگرامی این طیف؛ چه در هنگام ملاقات تتلو با رئیسی و چه حضور وی در جشن فارسپلاس، ضمن هیاهوی شدید سعی کردند این اتفاق را به عبور از اصول یا موضوع انتخابات و رأی جمعکنی به هر قیمت (کاری که خود در آن استادتمام و بیچارچوب هستند) ربط دهند.
همان زمان روزنامه کیهان با بیان اینکه میزان، حال فعلی افراد است و نمیتوان اظهار توبه به تتلو را نپذیرفت، نوشت: اگر او یا بزرگتر از او (مانند برخی انقلابیون بدفرجام) پا کج گذاشتند، نیروهای انقلابی معترضشان میشوند. به راستی آیا پذیرفتن انسانی که میگوید پشیمانم و توبه کردهام عار است، یا پسرفت و ندامت برخی چپنماهای رویگردان از انقلاب که با مفسدان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی همپیاله شدند، در آمریکا، انگلیس و فرانسه پناهندگی گرفتند، نانخور رژیم آلسعود شدند و کمک مالی گرفتند (از خاتمی تا مهاجرانی)، با زنان نامحرم ایتالیایی دست دادند، کشف حجاب کردند، با جام شراب به تمسخر پرچم عزای مقدسات پرداختند، با گوگوش و فعالان بهایی شبکه بیبیسی و منوتو، رفیق گرمابه و گلستان شدند و از گوگوش تا سروش (اکبر پونز و روحانینماهای باند مهدی هاشمی و ملیمذهبیها و سلطنتطلبها و ساواکیها) را یک جا دور هم جمع کردند؟! فساد و خیانت واقعی مربوط به کسانی است که مزدوری آمریکا و انگلیس و اسرائیل را کردند و دستکم دوبار آشوب راه انداختند و علنا در نشریات خود- آن هنگام که داغ بودند- گفتند «علیه خدا هم میشود تظاهرات کرد، باید ختم انقلاب را گرفت، اسلام ارتجاعی است» و کف خیابان علیه مقدسات هتاکی کردند و درباره علت جنبش سبز کذایی گفتند که «ما میخواهیم شراب بنوشیم و با مینیژوپ به خیابان بیاییم و اسلام نمیگذارد».
به عبارت دیگر، میتوان گفت تتلو امروز ته صف و اردوگاهی ایستاده که فتنهگران طعنهزن، پیشگام و خطشکن آن- به نیابت از جبهه استکبار - بودهاند. درواقع جریان حزباللهی میخواست او را نجات دهد و جریان آلوده به ضدانقلاب سعی کرد او را به منجلابی که خود در آن قرار گرفتهاند، بازگردانند. بازگرداندن تتلو به بخشی از معارضه با دین توسط ضدانقلاب، چیزی از بزرگواری نیروهای انقلابی در زمینه دادن فرصت توبه کم نمیکند؛ اما نشان میدهد که فتنهگران آلوده به نفوذ به رسم همه منافقین، ارتجاع و انحطاط و سقوط افراد را بر دادن فرصت جبران به آنها ترجیح میدهند. این نکته نیز بدیهی است که برخی افراد موفق به توبه میشوند و برخی دیگر، مانند معتادان فاقد اراده و استقلال، دوباره به جاهلیت و انحطاط قبلی بازمیگردند. به یقین منطق دین این نیست که بهخاطر ریزشها و عقبگردهای مجدد و محتمل، فرصت توبه از افراد سلب شود».
مطلب بالا را 20 بار با دقت بخوانید و صدبار از روش بنویسید. چرا؟ این یادداشت را با سوفیا و بابای سوفیا توی روزنامه کیهان خواندیم و اول کلی خندیدیم و بعد کلی گریه کردیم. خندیدیم که اینها چی میگویند و چه تحلیل یکبومودوهوایی دارند. بعد گریه کردیم که الان سالهاست که همینها را میگویند و وضعیت هم یکبومودوهواست! بعد سوفیا گفت: میدون دوم!
عزیزم! عشقم! چون این تحلیل عمیق در ستون طنز روزنامه کیهان منتشر نشده، متأسفانه شاید خیلیها آن را نخوانند. تو این تحلیل عمیق را که مو لای درزش نمیرود بردار توی ستون صفحه آخر روزنامه «شرق» چاپ کن که مردم هم شبیه ما اول بخندند، بعد زارزار گریه کنند. بعد به این نتیجه برسند که با چنین تحلیلها و مدیریت فکری همین که الان وضعیت ما این است، جای شکر دارد. در واقع تحلیلهای کیهان پدر همه تحلیلهاست که پدر همه تحلیلگرها را درآورده است.