bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۷۲۹۰۸

حسین مرعشی: اگر هاشمی زنده بود حریف روحانی نمی‌شد

‌وقتي يک رئيس‌جمهور لجوج با تيمي خاص در منطقه وجود دارد و از سمت بن سلمان و نتانياهو هم با هدف متلاشي‌کردن ايران پشتيباني مي‌شود، زمان بحث‌هاي حاشيه‌اي نيست که روحاني پاسخ دهد پشت پرده يا روي پرده چيست. امروز روزي است که بايد تلاش کنيم اختلافات را کنار بگذاريم و کشور به سلامت از اين مرحله عبور کند.
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۴ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۷

حسين مرعشي، فعال سياسي اصلاح‌طلب و سخنگوي حزب کارگزاران سازندگي در گفت‌وگو با ايلنا، درباره برجام، عملکرد رئيس‌جمهوري و دولت دوازدهم، سؤال مجلس از حسن روحاني و حضور اسحاق جهانگيري در دولت صحبت کرده است.

اين گفت‌وگو را «نسترن مزرعه‌فراهاني» و «ابراهيم ترقي‌نژاد» انجام داده‌‌اند که قسمت‌هاي مهم آن در ادامه مي‌آيد:

درباره تهديد رئيس‌جمهور: ريشه همه اين تهديدها يکي است و جدا از هم محسوب نمي‌شود، به نظر من تمامي اين رفتارها جنبه طنز و زنگ تفريح در سياست را دارد و در مجموع اين موضوع مسئله مهمي نيست. اما نکته عجيب و مهم اتفاقات اخير اين است که امسال در آستانه هفته دولت فشارهاي داخلي روي دولت بسيار افزايش پيدا کرد و من متوجه اين موضوع نشدم که چرا مجلس تدبيري انديشه نکرد که مسئله سؤال از رئيس‌جمهور را به‌گونه‌اي به بعد از هفته دولت موکول کند. اين موضوع نشان از يک عجله در برخورد با روحاني داشت.

‌در جلسه سؤال از رئيس‌جمهور، نه روحاني به‌دنبال پاسخ‌گويي بود و نه مجلس به‌دنبال پاسخ‌گيري. سير اتفاقاتي به‌عنوان سؤال از رئيس‌جمهور شروع شده بود و بايد پايان مي‌گرفت. در نهايت اين موضوع تمام شده است و ادامه نمي‌يابد. به نظر من روحاني هميشه فرصت براي حرف‌زدن دارد، مگر او براي حرف‌زدن تريبون مي‌خواهد؟ اما همان‌طور که قبلا هم مطرح کردم، مسئولان هرچه کمتر حرف بزنند، بهتر است. حرف زدند و قيمت دلار افزايش يافت. (با کنايه مي‌گويد: تازه حرف نزدند و در قيمت ارز هزار تومان افزايش قيمت داشتيم، اگر حرف مي‌زدند که حتما بيشتر از اين با افزايش قيمت روبه‌رو بوديم).

‌امروز کشور هيچ اولويتي مهم‌تر از حفظ ايران ندارد. اخيرا هم گفته‌ام که ايران هم از اصولگرايان مهم‌تر است و هم از اصلاح‌طلبان. خطراتي که امروز ايران را تهديد مي‌کند، حتي افرادي را که امروز خارج از نظام هستند، هم نگران کرده است. امثال زاهدي و خيلي از افرادي که حتي خارج از ايران زندگي مي‌کنند و دلبستگي به امروز ايران ندارند، به اين جمع‌بندي رسيده‌اند که بايد موقتا مخالفت با جمهوري اسلامي را کنار بگذارند و از کليت آن دفاع کنند، فقط و فقط براي حفظ ايران.

‌وقتي يک رئيس‌جمهور لجوج با تيمي خاص در منطقه وجود دارد و از سمت بن سلمان و نتانياهو هم با هدف متلاشي‌کردن ايران پشتيباني مي‌شود، زمان بحث‌هاي حاشيه‌اي نيست که روحاني پاسخ دهد پشت پرده يا روي پرده چيست. امروز روزي است که بايد تلاش کنيم اختلافات را کنار بگذاريم و کشور به سلامت از اين مرحله عبور کند.

مردم با روحاني مشکل سياسي ندارند
‌به اعتقاد من وقت براي دعواهاي جناحي و يقه‌کشي خواهيم داشت؛ به اين شرط که ايران بماند، اگر ايران نماند هيچ‌کدام هيچ فرصتي نخواهيم داشت و بايد براي فرصت‌هاي ازدست‌رفته افسوس بخوريم. بنابراين امروز کشور به گذشت عمومي نياز دارد، يعني همه بايد نسبت به يکديگر گذشت کنند. اين همان کاري است که در جلسه سؤال از روحاني مجلسي‌ها انجام دادند. اين به آن معني است که نه نمايندگان تند‌وتيز حرف زدند و نه روحاني، در واقع دولت هم مراعات کرد.

‌مردم توقع دارند روحاني مشکلاتشان را حل کند، مردم درحال‌حاضر با روحاني مشکل سياسي ندارند و از روحاني توقع دارند مشکلات معيشتي آنها را حل کند.

‌دولت با اين چهره‌هاي فشل و بي‌انگيزه نمي‌تواند کشور را اداره کند. روحاني بايد پيام رأي مجلس را بگيرد، مجلس پيام مردم را رساند. مردم بيش از اين به روحاني رأي نمي‌دادند. اين رأي منفي کاملا با رأي مردم و گلايه‌هاي آنها از دولت همراه بود. روحاني بايد با افرادي باانگيزه و دولتي کارآمد به صحنه بيايد تا بتواند مسائل کشور را حل کند.

‌ما در سياست خارجه نبايد به انفعال برسيم و بايد وزراي ما هر روز در يکي از کشورهاي خارجي باشند و يک به يک مسائل را با کشورهاي منطقه حل کنيم. حتي در ماجراي برجام ما قبل از خروج ترامپ از برجام بايد گفت‌وگو مي‌کرديم، چرا قبل از خروج ترامپ از برجام مذاکره نکرديم؟ يک نفر بايد توضيح دهد.

‌ما که نمي‌خواستيم از برجام خارج شويم و خارج نشديم، چرا در سه ماه بعد از خروج آمريکا از برجام خودمان آن‌قدر عليه برجام سخن گفتيم و بازار خودمان را آشفته کرديم؟ امروز اختلافات در کشور سم مهلکي براي تماميت ارضي و وحدت ايران است اين يعني فراتر از نظام.

متأسفانه احزاب در مرخصي دائمي هستند
‌دولت بايد همه آدم‌هايي را که به درد مملکت مي‌خورند، به کار بگيرد. اينکه افراد را برمبناي فتنه،‌ گرين‌کارت، دوتابعيتي يا جناحي، دسته‌بندي کنيم، غلط است. اين تقسيم‌بندي‌ها بايد کنار گذاشته شود و کارآمدترين، پاک‌ترين و پرنشاط‌ترين افراد جمع شوند و با دولت در تماس باشند.

‌اين سؤال از رئيس‌جمهور وجود دارد که چرا دعوت مجلس براي جلسات خصوصي را نپذيرفته؟ مجلس مطرح کرده بيش از پنج ماه است از روحاني خواسته در جلسه‌اي خصوصي شرکت کند اما روحاني نپذيرفته است. چرا اين اتفاق رخ داده است؟ در چنين شرايط سختي چرا بايد اين فاصله بين مجلس و دولت و در مجموع قوا باشد؟

‌راهکار امروز يک وحدت با فرماندهي واحد در راستای حل مشکلات مردم و ايمن‌کردن ايران در مقابل هجوم بي‌سابقه از خارج و داخل به ايران است.

‌اينکه احزاب به مرخصي بروند، مشکلي را حل نمي‌کند. متأسفانه احزاب ما مرخصي دائمي هستند. ضمن اينکه ما گاهي بر اساس احترام به روحاني در مقابل بعضي حرف‌هاي او سکوت مي‌کنيم.

اگر عملکرد روحاني به جريان اصلاحات آسيب برساند، ما راضي هستيم. ما امروز خوف اين را داريم که ضعف‌ها کشور را متلاشي کند و واهمه ما از اين موضوع است. ما پذيرفته‌ايم که اصلاح‌طلبان ضربه بخورند و اصلا مسئله ما اين موضوع نيست.

آينده نظام کاملا وابسته به عملکرد دولت است
‌اصلاح‌طلبان ضربه بخورند؛ اما کشور متحد بماند و ايران حفظ شود، براي ما مقبول است. ما از روحاني حمايت کرديم و اين مسئوليت را هم مي‌پذيريم که آسيبي ببينيم. کما‌اينکه من در جاي خود مي‌گويم که ممکن است تصميم حمايت ما از روحاني تغيير کرده باشد؛ يعني در‌حال‌حاضر درباره تصميم گذشته خود ارزيابي ديگري داريم؛ اما واقعا ضربه به اصلاح‌طلبان مسئله ما نيست. به‌هر‌حال اصلاح‌طلبان در مقطعي با توجه به اختياراتي که داشته‌اند و براساس گزينه‌هاي موجود تصميم به حمايت از روحاني گرفتند. وقتي با آن جهت‌گيري جلو مي‌رفتيم، راهي جز حمايت روحاني نداشتيم.

آينده نظام کاملا وابسته به عملکرد دولت است. من در‌حال‌حاضر موفقيت دولت و نظام را جدا نمي‌دانم؛ به‌همين‌دليل مي‌خواهم بگويم حتی اگر روحاني همان تعداد معدودي از اصلاح‌طلبان هم که به کار گرفته، ديگر به کار نگيرد، مشکلي نداريم.
‌روحاني بايد کشور را قوي اداره کند. خيلي روشن اين سؤال را مطرح مي‌کنم، چرا دولت و مسئولان عالي‌رتبه نظام قبل از خروج آمريکا از برجام درباره نحوه تعامل با اين چالش تصميم روشن نگرفتند؟ چرا ما که نمي‌خواستيم از برجام خارج شويم، اين‌قدر هزينه داديم و براي اروپا شرط گذاشتيم؟

‌نقد من اين است که چرا این‌قدر عليه برجام حرف زديم؟ عده‌اي که از ابتدا با برجام مشکل داشتند، از برجام بيرون بيايند؛ اما رهبري و دولت موافق برجام بودند؛ پس چرا اين‌قدر با تشتت در اين زمينه عمل شد؟ ما مي‌توانستيم بيانيه بدهيم، رهبري هم تأييد کنند که ما برجام را با چهار به‌علاوه يک ادامه خواهيم داد. چه دليلي داشت اين‌همه به اقتصاد کشور شوک وارد کنيم که حتي قبل از شروع تحريم‌ها اثرات آن را بر اقتصاد ببينيم و ارزش پول ملي ما يک‌سوم شود؟ آقايان بايد اين مسائل را پاسخ دهند که کشورداري که اين‌چنين نيست و هماهنگي و وحدت مي‌خواهد. در شوراي‌عالي امنيت ملي مطلقا درباره تعامل نسبت به خروج آمريکا بحث نشده است و گزارشي براي رهبري نرفته و نظر ايشان پرسيده نشده است.

‌اين مسائل دردسرهاي بزرگي براي کشور درست کرده است. چرا روحاني عباي خود را بر دوش نينداخت و براي صحبت با نمايندگان به مجلس نرفت؟ چه ايرادي دارد؟ چه دليلی براي سؤال علني وجود دارد؟

‌مگر مي‌شود روحاني بيايد و پشت تريبون بگويد کشور بحران دارد؟ بديهي است وقتي رئيس‌جمهور پشت تريبون مي‌آيد، بايد بگويد کشور بحران ندارد. مگر اين مسائل بايد به تريبون‌ها بيايد؟ اگر رئيس‌جمهوري پشت تريبون بگويد کشور بحران دارد، نشان مي‌دهد سياست نمي‌داند. اين مسائل نبايد اصلا به تريبون آورده شود که راجع به آنها بحث کنيم که بعد از آن مردم بگويند روحاني مشکلات را نمي‌داند و مي‌گويد بحران نداريم. اقتصاد ايران آتش گرفته و عده‌اي روي آن بنزين و گازوئيل مي‌ريزند.

‌عده‌اي هستند که فکر مي‌کنند شکست دولت، شکست نظام نيست که ما از آنها توقعي نداريم؛ اما من از عقلايي مثل روحاني و لاريجاني انتظار دارم. چرا بايد در شرايطي که نمي‌توانيم به صورت رسمي بپذيريم بحران داريم، اين سؤالات طرح شود که پس از آن مردم بگويند روحاني حرف ما را نمي‌فهمد؟

‌در زمان جنگ مگر ما شکست را پذيرفتيم؟ در محاصره آبادان يا شکست خرمشهر ما پذيرفتيم؟ آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در آن زمان در نماز جمعه هر عدم‌الفتحي را هم پيروزي نشان دادند که کشور سرپا بماند. اين روش کشورداري نيست که يک کشور که دچار بحران شده، در آن به دنبال تسويه‌حساب‌هاي شخصي باشند. آقاي هاشمي نقش شخصي و پررنگي داشتند و تنها کسي بودند که به همه مسئولان کشور دسترسي داشتند و مورد اعتماد رهبري هم بودند. حتما در چنين شرايطي ايشان مي‌توانستند کمک کنند.

مشکل ما کمبود سياست‌مدار ملي است
‌من به خاطر دارم در زمان رياست‌جمهوري اوباما قانوني را کنگره تصويب کرد که به نظر مي‌آمد خلاف مصوبات برجام باشد. در ايران هم بحث شد که طرحي سه‌فوريتي از طرف کريمي‌قدوسي آماده شده براي خروج از برجام و شروع فعاليت‌هاي هسته‌اي. در آن زمان خبر رسيد آيت‌‌‌‌الله هاشمي با رهبري ديداري خارج از عرف و معمول داشته‌اند که من به ديدار آيت‌الله هاشمي رفتم و از ايشان درباره اين ديدار پرسيدم. ايشان گفتند من نگران بودم در مقابل اشتباهات آمريکا ما هم اشتباه کنيم و گرفتار شويم که خدمت رهبري رفتم براي کسب اطلاع که متوجه شدم خوشبختانه ايشان به‌موقع روي موضوع دقيق شده‌اند و اين طرح هيچ‌گاه در مجلس مطرح نشد.

هدف من از بازگويي اين خاطره اين بود که آيت‌الله هاشمي به محض اينکه خطري براي ايران حس مي‌کردند با مسئولان ديدار و نگراني خود را ابراز مي‌کردند و در جهت حل مشکل هم مي‌کوشيدند. صراحتا مي‌گويم امروز جاي يک ميانجي موجه در صحنه سياسي ايران خالي است. از ديدگاه من حتي اگر آيت‌الله هاشمي درحال‌حاضر حضور داشتند، باز هم حريف برخي سياست‌هاي روحاني نمي‌شدند و نمي‌توانستند او را در عدم عقب‌نشيني در بعضي مسائل مجاب کنند، چراکه او در دوره اول دولت خود هم به توصيه‌هاي آيت‌الله هاشمي جدي عمل نمي‌کرد.

مشکلي که ما بعد از انقلاب با آن در فضاي سياسي ايران مواجه بوده‌ايم کمبود سياست‌مدار ملي است. سياست‌مدار ملي در تاريخ ايران کم است. سياست‌مداران ما بايد بدانند کي وقت رقابت است و کي وقت همکاري، چراکه همه سياست‌مداران با هر جناحي سرنشينان کشتي ايران هستند و بايد بدانند کي توفان کشتي را تهديد مي‌کند و کي زمان برنده‌شدن در بازي شطرنج است.

تربيت سياسي ما ناقص بوده و همه اين نقص را داريم، نمي‌توانيم از يک رقابت سياسي در شرايطي که منافع ملي ايجاب مي‌کند خارج شويم و اين نقصي است که درحال‌حاضر هم ميان ائمه جمعه وجود دارد که رقابت‌هاي سياسي انتخاباتي را درحالي‌که موضوعيت ندارد ادامه مي‌دهند. نمونه بارز اين‌گونه اقدامات برجام است که در آن پروسه بسيار دشمني‌ها ايجاد شد.

محدوديت‌هاي خاتمي کم نمي‌شود
‌آقاي خاتمي هم کارکرد خود را دارد و مسئوليت‌هاي لازم را مي‌پذيرد، همان‌طور که در گذشته هم اين کار را کرده است، اما ظرفيت‌هاي خاتمي را ديگران به رسميت نمي‌شناسند، در غير اين صورت خاتمي درحال‌حاضر مي‌توانست پيام‌آور صلح ايران در عرصه‌هاي بين‌المللي و کمک خوبي براي نظام باشد.

به زعم من محدوديت‌هاي خاتمي کم نمي‌شود و من به اين موضوع اصلا خوش‌بين نيستم و برداشت من اين است که اتفاق خاصي نخواهد افتاد. اخبار ضدونقيض است، اما تحليل من اين است که اتفاق خاصي در کار نيست.

انتخابات ۹۶ از جهت کانديداتوري جهانگيري ضربه بزرگي به اصلاحات بود. به‌هرحال حضور جهانگيري در انتخابات ضررهايي را متوجه خود جهانگيري و جريان اصلاحات کرد.

کانديداتوري او تصميم روحاني بود و همگان شاهد بوديم که به نفع او هم تمام شد، اما برداشت من اين است که تيم حلقه يک روحاني از کانديداشدن جهانگيري در انتخابات رنجيدند و در دوره دوم در شکل‌گيري دولت، جهانگيري کاملا به کنار رانده شد.

معاون اول اصالتا نقش مستقيم و قانوني برعهده ندارد، جز اختيارات و تصميماتي که رئيس‌جمهور به او محول کند، بنابراين تا روحاني نخواهد، جهانگيري نمي‌تواند نقش کارسازي در دولت ايفا کند. روحاني هم در شکل‌گيري دوره دوم دولت و يک سال اخير اداره کشور علاقه‌مند بود جهانگيري نقش کمتري را در دولت داشته باشد. جهانگيري هرجا کار به او محول شده، انجام داده است، اما به‌هرحال دوستان بايد تجربه مي‌کردند که در عرض يک سال ۲۵ ميليون رأي را بسوزانند.

قبل از شکل‌گيري مجلس دهم آقاي روحاني از من پرسيدند از اين پس روند کار مجلس چگونه پيش خواهد رفت که من پاسخ دادم اگر شما تصميم بگيريد اين مجلس يک برنده دارد و آن هم دولت است. گفتند چطور؟ گفتم اين مجلس دو فراکسيون دارد که اکثريت مطلق ندارند و به هم نزديک هستند، بنابراين تلاش مي‌کنند به دولت نزديک شوند و هردو براي اينکه اکثريت مطلق شوند در جهت نزديکي به دولت تلاش مي‌کنند که اين موضوع رقابت مي‌آفريند، به شرطي که شما اين موقعيت را خوب بشناسيد و از آن بهره بگيريد، بنابراين مجلس يک برنده دارد و آن هم شما هستيد. امروز که بنده در اينجا حضور دارم، مجلس يک بازنده دارد، آن هم دولت است. البته با تدبير بعضي از دوستان در دولت اين دو فراکسيون، سه فراکسيون شد که هر سه آنها در تضعيف دولت از يکديگر سبقت مي‌گيرند.

‌من فکر نمي‌کنم نظام هوشمند جمهوري اسلامي که تمام مشکلات گذشته را پشت‌سر گذاشته، اين هوشمندي را نداشته باشد که رئيس‌جمهور نظامي به کار نگيرد.

‌احمدي‌نژاد در دوره اول رياست خود، خودش را به نظام تحميل کرد. درواقع او ماحصل تصميم نظام نبود و محصول فروپاشي دو جناح سياسي ايران بود. در دور اول رياست‌جمهوري احمدي‌نژاد، هر دو جناح با چهار کانديدا به انتخابات آمدند و او از ميان آنها سر برآورد، اما دوره دوم ورود احمدي‌نژاد به فضاي سياسي ايران اشتباه تاريخي اصولگرايان بود، چراکه پايان دوره احمدي‌نژاد مشخص بود.

bato-adv
نیما
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۳
ما هر چه می کشیم از این بی تدبیری و نسنجیده سخن گفتن و بد عمل کردن و یا سکوت بی موقع است. کاملا با صحبت های آقای مرعشی موافقم.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۷ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۳
توجیه بسه .... مشکلات ممکلت ناشی از جفتتون هست اصلاح طلب و اصول گرا

فقط به داد مردم برسید این حرف ها خریدار ندارد
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲
مجله فرارو