فرارو- یک تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: «امریکا میتواند بر اساس فشار اقتصادی و بر محوریت مفهوم ریسک اقتصادی، تجارات و بازرگانی شرکتهای کوچک و بزرگ را در قالب تهدیدهای پیش از تحریمها محدود سازد؛ لذا شرکتهای بزرگ و متوسطی که با بازار آمریکا به عنوان بزرگترین بازار جهان در ارتباط هستند از تحریمها علیه ایران حمایت میکنند و به واسطه ریسک بالای اقتصادی، ترجیح میدهند با ایران ارتباطی نداشته باشند و به سمت آمریکا متمایل شوند تا از مزایای حمایت کاخ سفید بهرهمند شوند.»
تلاشهای کاخ سفید و سخنرانیهای دونالد ترامپ در مکانهای مختلف و ادعاهای نیکی هیلی در سازمان ملل تا امروز نتوانسته اجماع مورد نیاز ایالات متحده بر علیه ایران را به وجود بیاورد. اما حالا آنها دست به یک اقدام جدید زده اند و مانند دوران باراک اوباما یک کارگروه ویژه ایران در وزارت امور خارجه تشکیل داده اند و حالا بنا بر گفته مقامات این کشور هدف آن ترغیب کشورهای جهان برای همراهی آمریکا علیه جمهوری اسلامی است.
آنها به خوبی میدانند که باید در نخستین و مهمترین گام اروپاییها را که این روزها در تلاش هستند برجام نیمه جان را حفظ کنند را قانع و با خود همراه کند. به همین دلیل برایان هوک مشاور تیلرسون وزیر سابق امور خارجه این کشور که از همان زمان نخست حضور ترامپ در کاخ سفید، دیدگاه متفاوتی نسبت به ایران داشته است (اما حالا تغییر موضع داده است) و رابطه خوبی با اروپاییها دارد، به عنوان رئیس این کارگروه انتخاب شده است. اما آیا هوک میتواند موفق عمل کند؟ زیرا از یک سو اقدامات اخیر ترامپ در مسائل مختلف از جمله برجام، خروج از توافق پاریس، عدم امضای بیانیه گروه جی ۷ و... موجب شده که اروپاییها دل خوشی نداشته باشد و از حمایت او سرباز زنند.
در همین خصوص مهدی مطهرنیا تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «گروه اقدام به ریاست برایان هوک در ایالات متحده امریکا علیه ایران دارای ماموریتهای ویژه است. کاروِیژه این کارگروه با توجه به تشدید مربع تحدید ایران یعنی سازمان سیا، وزارت امور خارجه، وزارت خزانه داری و وزیر دفاع، حالا با کارگروه اقدام، این است که زمینههای اجرایی کردن تحریمها علیه ایران را در بُعد بینالمللی فراهم سازند. کارکرد این گروه آن است که تا پیش از آغاز تحریمهای ایالات متحده که از اواسط آبانماه است، شرایط را به گونهای آماده سازند که ایران با بیشترین فشار مواجه شود. این کارگروه با توجه به تلاشهای ایران برای برقراری ارتباط با شرکتهای کوچک در حوزه بینالمللی به ویژه در اروپا و آسیا، تلاش دارد از اهرمهای فشار دیگر به غیر از اقتصادی علیه ایران استفاده کند.»
وی ادامه داد: «امریکا میتواند بر اساس فشار اقتصادی و بر محوریت مفهوم ریسک اقتصادی، تجارات و بازرگانی شرکتهای کوچک و بزرگ را در قالب تهدیدهای پیش از تحریمها محدود سازد؛ لذا شرکتهای بزرگ و متوسطی که با بازار آمریکا به عنوان بزرگترین بازار جهان در ارتباط هستند از تحریمها علیه ایران حمایت میکنند و به واسطه ریسک بالای اقتصادی، ترجیح میدهند با ایران ارتباطی نداشته باشند و به سمت آمریکا متمایل شوند تا از مزایای حمایت کاخ سفید بهرهمند شوند. ولی در این میان شرکتهای کوچک که دارای مبادلات خاصی با ایالات متحده نیستند و به تبع آن دارای ریسکپذیری پایینی هستند، سعی میکنند به بازار ایران وارد شوند و این را برای خود یک فرصت ایده آل میدانند.»
او افزود: «این ماجرا میتواند موجب شود که ایران زمان بیشتری را بتواند در برابر فشارها و تحریمهای ایالات متحده مقاومت کند و تحریمها را دور بزند. حالا هوک که رویکرد محافظه کارانهتری نسبت به ترامپ برخوردار است و پیش از این معتقد بود آمریکا نباید از برجام خارج شود بلکه باید فشار به ایران را افزایش دهد تا ایران مجبور شود پای میز مذاکره بیاید و رویکرد او بیشتر نزدیک به تیلرسون بود، ریاست گروه اقدام را برعهده گرفته است. اما اینبار او براساس سیاستها و خواست همان مربع تحدید علیه ایران به دنبال افزایش محدودیت برای جمهوری اسلامی است.»
مطهرنیا در پاسخ به این سوال که اهرمهای فشار غیراقتصادی ایالات متحده چه مواردی است، عنوان کرد: «به طور کلی اهرمهای بسیاری در اختیار قدرتهای بزرگ جهانی وجود دارد که گاهی قانونی و گاهی فراقانونی هستند. رجوعی به کتاب دیکتاتوری کارتلها که در ایران هم ترجمه شده، میتواند این اهرمهای فشار را بری مخاطبان فرارو کاملا مشخص کند. به عنوان مثال اقتصاد ایالات متحده از ظرفیت بسیار بالایی برای جذب شرکتهای کوچک در مجموعههای بزرگتر دارد. ایجاد جاذبههای رقیب برای این شرکتها در کشور آمریکا یا در کشورهای دیگر جهان که آمریکا نفوذ زیادی در آنها دارد، میتواند یکی از اهرمهای فشاری باشد. این اقدام کامللا هم قانونی است و اگر کاخ سفید بخواهد از اهرمهای فراقانونی استفاده کند، حتی میتواند محدودیتهای بسیاری برای این شرکتهای کوچک که قصد دارند با ایران وارد تجارت شوند، اعمال کند.»
این استاد دانشگاه در خصوص اینکه چقدر احتمال دارد این کارگروه ویژه ایران موفق عمل کند و شرایط را برای جمهوری اسلامی حاد کند، اظهار کرد: «ایالات متحده آمریکا پیشتر در دوران اوباما به واسطه تحریمهای فلجکننده و ایحاد اتحاد میان آمریکا و اروپا، توانست فشارهای شکنندهای را به ایران وارد کند. به طوری که ایران به واسطه همان فشارها بود که در عمان پای میز مذاکره نشست. این در حالی بود که جمهوری اسلامی تحریمها را در ادبیات خود به معنای استقلال اقتصادی میدانست، اما به واسطه همین فشارها حاضر به مذاکره شد و تحریمها را مشکل ساز عنوان کرد. اما الان ایجاد یک اجماع جهانی علیه ایران توسط ترامپ بسیار سختتر از دوران اوباما است، اما ناشدنی نیست.»
وی اظهار کرد: «اروپا پیش از آنکه به فکر منافع اقتصادی باشد که بخش مهمی از انگیزههای اتحادیه اروپا و بازیگران موجود در آن را در بر میگیرد، متوجه پیامدهای ناشی از خروج ایالات متحده امریکا از برجام است. اروپاییها به خوبی میدانند که خروج امریکا از برجام سطح اصطکاک و دامنه و گستره و نیز شدت و ارتفاع رو در رویی امریکا با کشور صاحب نفوذی، چون ایران را آن هم در مهمترین منطقه کنونی نظام بینالملل یعنی خاورمیانه و خلیج فارس افزایش داده است. این میتواند ایجاد کننده یک تنش بزرگ بینالمللی و به تبع آن وارد شدن کشورهای اروپایی به وضعیتی باشد که کنترل آن بسیار سخت خواهد بود؛ بنابراین در تلاش هستند وضعیت فعلی را مدیریت کنند.»
مطهرنیا در پایان تاکید کرد: «اما باید بپذیریم که برجام یک فرصت بسیار خوب در یک شرایط بسیار بد برای جمهوری اسلامی بود که درست از آن بهره نبردیم و به دلیل کارشکنیها و فشارهای همانهایی که امروز خروج از برجام را نگران کننده میدانند و آن زمان برجام را ترکمنچایی عنوان میکردند، کشور نتوانست از این توافق هستهای استفاده بهینه کند. اما با این حال همچنان برجام نصفه ونیمه امروز تا حدود زیادی شرایط را به نفع ایران تغییر داده است. زیرا به واسطه همین توافق الان کشورهای اروپایی حاضر به حمایت از ترامپ نیستند و این یک فرصت بسیار خوب برای ایران است. با اینحال باید بپذیریم که با توجه به نفوذ اقتصادی، امنیتی، سیاسی، نظامی و... ایالات متحده از اهرمهای فشار متعددی برخوردار است و بعید نیست در نهایت کشورهای دیگر را با خود همراه کند.»