در افغانستان پس از جنگ با وجود هزینههای بسیار برای توسعه آموزش عمومی که البته با فسادهای زیادی همراه بوده، وضعیت دریافت حقوق فرهنگیان متفاوت از کشورهای جنوب خلیجفارس است. این کشور هرساله شاهد اعتراضات آموزگاران به وضعیت معیشتیشان است.
فیشهای حقوقیشان را در برابر مجلس به آتش میکشند و فریاد میزنند «این فیش حق ما نیست». تعدادی از فرهنگیان آموزشوپرورش که به صدور احکام حقوقیشان، آن هم پس از چند ماه تعلل معترضاند و میگویند افزایش شش تا 10درصدی حقوقهایشان در شرایطی که کارکنان وزارتخانههای دیگر افزایش حقوق بیشتری را تجربه کردهاند و البته همان هم در مقایسه با تورم جاری، بههدررفته محسوب میشود، هیچ است.
به گزارش شرق، در مقابل کارشناسانی قرار دارند که پشت درهای بسته از بار سنگین حقوق کارکنان دولت گله میکنند و انگشت اتهامشان را به سمت آموزشوپرورشی میچرخانند که حدود نیمی از کارکنان دولت را در خود دارد.
این گلهها اگرچه هرگز عیان نمیشود؛ اما ردپای خود را در تصمیمات نشان میدهد. چه آنجا که بودجه عمرانی آموزشوپرورش کاهش مییابد و چه آنجا که انتشار احکام فرهنگیان، آنهم پس از آغاز تعطیلات تابستانی مدارس نشان میدهد امسال از نظر اقتصادی سال سختی برای فرهنگیان آموزشوپرورش خواهد بود.
بودجه آموزشوپرورش چگونه تقسیم میشود؟
براساس آمارهای صندوق بینالمللی پول، چیزی حدود یکچهارم هزینههای دولت در ایران صرف پرداخت حقوق کارکنان دولت میشود. این سهم 25درصدی کمی بیشتر از سهم حقوق کارکنان دولت در کشورهای درحالتوسعه و البته کمتر از سهم حقوق کارکنان دولت از هزینههای دولتهای خاورمیانه است. در میان کشورهای خاورمیانه، حقوق کارکنان دولت در عربستان 38 درصد، در بحرین 37 درصد، در کویت 35 درصد و در عراق 26 درصد از هزینههای دولتها را تشکیل میدهد.
از جمعیت بیش از دومیلیوننفری کارکنان دولت در ایران بیش از 900 هزار نفر در آموزشوپرورش مشغول به کار هستند که کمتر از 600 هزار نفر از آنان را معلمان، 50 هزار نفر را کارکنان اداری، 170 هزار نفر را مشاوران و مربیان پرورشی و 140 هزار نفر دیگر را مدیران تشکیل میدهند. این نکته را نیز نباید از یاد برد که آموزشوپرورش هماکنون نیز با کمبود نیروی انسانی روبهروست.
فارغ از بودجهای که برای پرداخت دستمزد فرهنگیان در نظر گرفته میشود، آموزشوپرورش بودجه دیگری نیز دارد که صرف برنامههای خود کند؛ اما این بودجه نیز در مقایسه با وزارتخانههای دیگر کشور درخورتوجه نیست. وزارت آموزشوپرورش به صورت مستقل در سال 97 چیزی حدود 710 میلیارد تومان بودجه دارد و ردیفهای بودجهای دیگری نیز برای این وزارتخانه تعریف شده است.
485 میلیارد تومان برای حمایت از مناطق محروم، 300 میلیارد تومان برای خرید خدمات آموزشی در مناطق محروم، 288 میلیارد تومان برای کیفیتبخشی، 197 میلیارد تومان برای امور پرورشی و تربیتی، 174 میلیارد تومان برای تربیتبدنی،
180 میلیارد تومان برای مدارس ایرانی خارج از کشور و 73 میلیارد تومان برای آموزش پیش از دبستان نمونههایی از این ردیفهای بودجهای هستند.
صرفهجویی در فیش حقوقی فرهنگیان
اگرچه حمیدرضا حاجیبابایی، رئیس کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی و وزیر اسبق آموزشوپرورش، در اردیبهشت سال جاری مدعی شده بود حقوق فرهنگیان در سال جاری به شکل میانگین 14 تا 15 درصد افزایش خواهد داشت و میانگین حقوق آنها به دومیلیونو 350 هزار تومان و میانگین دریافتیشان به یکمیلیونو 950 هزار تومان خواهد رسید؛ اما تعللهایی که در صدور احکام معلمان در سال جاری صورت گرفت، شایعاتی را در جامعه فرهنگیان کشور به وجود آورد که اخبار پیشین درباره افزایش حقوق معلمان تا 20 درصد صحت ندارد.
شایعاتی که با صدور احکام فرهنگیان رنگوبوی واقعیت گرفت. جعفر ابراهیمی، فعال صنفی معلمان و بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان سراسر کشور، در گفتوگو با خبرآنلاین دراینباره از افزایش تنها شش تا 10درصدی حقوق فرهنگیان خبر داد.
برخی بندهای فیش حقوقی فرهنگیان مانند حق عائلهمندی دختران مجرد و سختی کار نیز از این فیشها حذف شده است که نشان از تلاش دولت برای کاهش هزینههای دستمزدی این وزارتخانه دارد. اعتراض فرهنگیان به افزایشنیافتن حقوقشان در مقایسه با دیگر مشاغل و در شرایط فعلی اقتصاد کشور، از آن نظر تأملبرانگیز است که در سالهای اخیر بسیاری از این فرهنگیان مجبور به یافتن شغل دوم شدهاند. پیشازاین نیز ادعای مشاور وزیر آموزشوپرورش درباره میانگین حقوق دومیلیونو 600 هزارتومانی معلمان در ایران با اعتراض فرهنگیان همراه شده بود.
معلمان فرنگی چقدر حقوق میگیرند؟
محاسبه میانگین دریافتی معلمان ایرانی به دلار کار آسانی است، چراکه بین اظهارنظرهای متفاوت مسئولان مختلف درباره حقوق فرهنگیان تفاوتهای اساسی وجود دارد، اما میتوان ادعا کرد که میانگین حقوق دریافتی معلمان ایرانی بین 300 تا 600 دلار در ماه بسته به پذیرش هرکدام از ارقام اعلامی توسط مسئولان و همچنین نرخ دلار بازار آزاد یا رسمی، در نوسان است. حقوق پرداختی به فرهنگیان در کشورهای مختلف بر اساس میزان درآمد دولتها و میزان توجهشان به آموزش عمومی متفاوت است.
همچنین میزان هزینههای دولت، تعداد حقوقبگیران آن، هزینههای تحمیلی بر دوش دولتها و البته میزان توسعه شبکه آموزش عمومیشان نیز بر میزان حقوقی که به فرهنگیان میپردازند تأثیرگذار است؛ برای مثال در کشور کوچک و ثروتمندی مانند لوکزامبورگ در سال جاری به معلمان مدرسه تازهکار، ماهانه بیش هفت هزار دلار حقوق پرداخت میکند و این رقم برای برخی از معلمان باتجربهتر به دوبرابر این مقدار نیز میرسد. بااینحال نام کشورهایی با سطح رفاه بسیار پایینتر نیز در میان کشورهایی که بیشترین حقوق را به معلمان میدهند دیده میشود. کشورهایی مانند کرهجنوبی، ایرلند و پرتغال نمونههایی از این کشورها هستند.
معلمان مدارس در کرهجنوبی بسته به سابقه و تواناییشان بین 40 تا 80 هزار دلار در سال حقوق دریافت میکنند که بسیار بالاتر از سقف برخی کشورهای مشابه است. در آنسوی جدول و میان کشورهایی که کمترین حقوق را به فرهنگیان میدهند کشورهای شرق اروپا مانند اسلواکی، چک، مجارستان و لهستان خودنمایی میکنند. کشورهایی مانند چین، ترکیه، یونان، مکزیک، شیلی و ایتالیا نیز در همین دسته قرار میگیرند.
بر اساس مطالعات صورتگرفته، در کشور اسلواکی حداقل هزارو 200 دلار در ماه به فرهنگیان حقوق داده میشود که این کشور را به یکی از بدترین کشورها برای زندگی معلمان مدرسه در اروپا تبدیل میکند. در کرهجنوبی به فرهنگیان تازهکار بیش از دو هزارو 300 دلار در ماه حقوق داده میشود که بعد از 10 سال تدریس تا سه هزارو 500 دلار در ماه نیز افزایش مییابد. میزان حقوق پرداختی به فرهنگیان بر اساس جنسیت نیز در کشورهای مختلف متفاوت است. برخلاف کشورهایی مانند لوکزامبورگ و استرالیا که در آنها تفاوتی در میزان پرداخت حقوق معلمان زن و مرد وجود ندارد، در برخی کشورها مانند آمریکا یا دانمارک معلمان مرد حقوق بیشتری از زنان دریافت میکنند.
برعکس در کشورهایی مانند اتریش، این معلمان زن هستند که حقوق بیشتری از معلمان مرد دریافت میکنند. در برخی کشورها مانند آمریکا که دولت مستقیما درگیر پرداخت حقوق فرهنگیان نیست، میزان دریافتیها در نقاط مختلف کشور متفاوت است؛ برای مثال در ایالتهایی مانند نیویورک و کالیفرنیا، معلمان نزدیک به دوبرابر آموزگاران در ایالت فلوریدا حقوق میگیرند.
از سوی دیگر کشورهایی مانند چین نیز وجود دارند که با وجود برخورداری از اقتصادی بزرگ به دلایل متعددی مانند گستردهبودن دولت، میزان حقوق پرداختی به فرهنگیان در آنها بسیار پایین است. معلمان چینی چیزی بین 300 دلار تا هزار دلار در ماه حقوق میگیرند، اما یک تفاوت جالب در چین نسبت به سایر کشورها، میزان احترام اجتماعی مردم چین به فرهنگیان است.
نتایج یک تحقیق در سال 2013 نشان میدهد مردم چین بیشتر از همه مردم دنیا به آموزگاران احترام میگذارند و چین از معدود کشورهای این تحقیق بوده است که احترام اجتماعی معلمان در آن بیشتر از پزشکان بوده است.
در خاورمیانه چه خبر است؟
در خاورمیانه نیز میزان پرداخت حقوق فرهنگیان در کشورهای مختلف متفاوت است. در امارات متحده عربی، فرهنگیان به شکل متوسط دو هزارو 500 دلار در ماه حقوق میگیرند که تا شش هزار دلار در ماه نیز افزایش مییابد. حدود 25 درصد این حقوق نیز صرف هزینه مسکن و رفتوآمد میشود. این پرداختها در شیخنشینهایی مانند دوبی بیشتر از شیخنشینهایی مانند عجمان است.
آموزگاران عربستانی نیز تقریبا به همان اندازه آموزگاران اماراتی حقوق میگیرند، با این تفاوت که خدمات عمومی در عربستان بیشتر و در نتیجه هزینههای عمومی مانند مسکن در این کشور نسبت به امارات کمتر است. حقوق آموزگاران قطری، عمانی، کویتی و بحرینی نیز از این حیث نزدیک به هم و در سطح دو کشور نامبرده و دو تا چهاربرابر حقوق دریافتی فرهنگیان ایرانی است.
در افغانستان پس از جنگ با وجود هزینههای بسیار برای توسعه آموزش عمومی که البته با فسادهای زیادی همراه بوده، وضعیت دریافت حقوق فرهنگیان متفاوت از کشورهای جنوب خلیجفارس است. این کشور هرساله شاهد اعتراضات آموزگاران به وضعیت معیشتیشان است.
آموزگاران افغانستانی هر ماه بین شش تا 11 هزار افغانی حقوق میگیرند که حدود 800 هزار تا یک میلیون و 200 هزار تومان است؛ شاید یکی از آخرین نقاط خاورمیانه که معلمانش کمتر از معلمان ایرانی حقوق میگیرند.
2500*8000=20000000با دلار آزاد البته تا این لحضه!!!!!البته این میانگین هستش که تا 6000دلار هم میگیرند که حقوق دوسال یک معلم توی ایران هستش.
خودتان قضاوت کنید
افزایش حقوق به خصوص مافرهنگیان تورم دار است
و اشتبا است بایستی مزایا در نظر گرفته شود افزایش حقوق اشتبا
حکم کارگزینی من 10 درصد افزایش داشته اونم رو حق شغل و شاغلم نیست بلکه رو تفاوت تطبیق هستش ک شامل مبلغ اضافه کار نمیشه البته این فقط برای قراردادی هاست و برای رسمی ها افزایش در درصد روی حق شغل و شاغل هستش.
این همون دور زدن آمار هستش که دولت قبل انجام میداد.
میدونم رسیدگی نمیشه ولی نوشتم تا شاید از دردم کم بشه.
چرا باید اینهمه انتظار از معلمان داشت و به نیازهای اولیه اش توجهی نداشت