روزنامه صداوسیما: هیچگاه نمیتوان نقش پررنگ ستارگان فیلمفارسی را که عامه مردم به عشق تماشای آنها جلوی سینماها صف میکشیدند نادیده گرفت. ستارههایی که در سالهای اخیر خیلی از آنها آرامآرام از دنیا رفتند اما کمتر سینمادوست و علاقهمند به تاریخ سینماست که از آنها به نیکی یاد نکند.
روزنامه جام جم وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی در واکنش به درگذشت ناصر ملک مطیعی نوشت: در سالهای بعد از شهریور 1320 بود که شرایط اجتماعی خاص آن دوران تیپهای مخصوصی را بهوجود آورد معروف به داش مشدیها، کلاه مخملیها، بزن بهادرها و. .. این داشمشدیها آدمهایی در محلهها بودند که بعضی از آنها جوانمرد و دستگیر بودند و بعضی دیگر ناجوانمرد و گردنهبگیر.
آنها سر گذر خیابانها میایستادند، کلاه سرشان را میگذاشتند، یقه باز میکردند، با مردم حال و احوال میکردند و بیدلیل و بادلیل در هر کاری دخالت میکردند. در کنار اینها شخصیتهایی موسوم به «لوطی» هم بودند که ظاهرا قرار بود بازمانده جوانمردان و نیکان سیرتان باشند. کسانی که اصل کار و زندگی شان بر پایه احترام به مردم و یاد بزرگان بود و این را به عنوان سرلوحه زندگیشان هم عنوان میکردند.
قصه فیلمهای سینمایی آن دوران هم از زندگی همین مردم گرفته میشد و شخصیتهای اجتماعی تاثیرگذاری مثل همین لوطیها که در جامعه نقش پررنگی هم داشتند، کم کم در فیلمها سروکلهشان پیدا شد. داستان قهرمانیها و مردانگیهای این لوطیها بر پرده نقرهای سینما خیلیها را به سینما و بازیگری علاقه مند کرد و توانست خیل عظیمی از تماشاگران و علاقهمندان را به سالنهای سینما بکشاند.
ناصر ملکمطیعی، محمدعلی فردین، بهروز وثوقی و... عمدتا نماینده قهرمانان تهیدست و حاشیهنشینان شهری بودند که با جذابیت فوقالعاده در رفتار و منش بر دل تمامی مردم اعم از خاص و عام نشستند و حتی کیفیت نه چندان بالای فیلم هایشان هم نتوانست از علاقه مردم به این قهرمانان کم کند. سینمای عامهپسند و اصطلاحا فیلمفارسی آن دوران با محوریت داستانهای سرراست و استفاده از موضوعاتی تکراری و حتی کلیشهای و بعضا به دور از واقعیت فیلمهای را تولید میکرد که گرچه محتوای خاص آنچنانی نداشت و سطحی بود، اما در نهایت مردم را به سالنهای سوت و کور سینما میکشاند.
این روند البته طی سالهای بعد از فرط تکرار به بیمحتوایی کامل کشیده شد و در سال ۱۳۴۸ با ظهور فیلمهایی مانند «گاو» و «قیصر» جریان تازهای شکل گرفت که موج نوی سینمای ایران نامیده شد. شاید بتوان گفت که سینمای موج نو بهعنوان جریان مقابل سینمای فیلمفارسی آینه خوبی برای ترسیم بخشی از واقعیات تاریخی و اجتماعی دوران خود بود، اما هیچگاه نمیتوان نقش پررنگ ستارگان فیلمفارسی را که عامه مردم به عشق تماشای آنها جلوی سینماها صف میکشیدند نادیده گرفت.
ستارههایی که در سالهای اخیر خیلی از آنها آرامآرام از دنیا رفتند اما کمتر سینمادوست و علاقهمند به تاریخ سینماست که از آنها به نیکی یاد نکند.
د به روووووووو
واقعا گریه دارد. گریه دارد که جلال پیشوائیان عزیز به قول بسیاری از هنرمندان هم عصرش مجتهد سینمای فیلم فارسی بود و کسی جرات چپ نگاه کردن و ارتباط غیر شرعی با هنرپیشه های خانم را نداشت. اکنون چه؟ آیا اخبار مربوط به تمایلات و مطالبات جنسی کارگردانها و تهیه کننده ها را نشنیده اید؟