bato-adv
کد خبر: ۳۵۷۳۶۴

اصغر شرفی: ما جعبه سیاه فوتبال ایران هستیم!

تاریخ انتشار: ۲۳:۱۲ - ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۷

اصغر شرفی درباره فساد در فوتبال و حرف‌های فردوسی‌پور گفت: خود عادل هم می‌داند یکی از کسانی که برای نخستین بار از فساد در فوتبال حرف زد، من بودم اما متأسفانه خیلی تنها بودم.

روزنامه خبرورزشی نوشت: اصغر شرفی یکی از قربانیان پرونده فساد در فوتبال است. او حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و قرار است به دفتر خبرورزشی بیاید تا درباره همه ناگفته‌ها صحبت کند.

شبی که برنامه ۹۰ پخش شد با هم بحث کردیم. درباره فساد در فوتبال و حرف‌های فردوسی‌پور...
خود عادل هم می‌داند یکی از کسانی که برای نخستین بار از فساد در فوتبال حرف زد، من بودم اما متأسفانه خیلی تنها بودم. زمانی که به ما تیم می‌دادند و هنوز مثل این روزها تنها نبودیم، همین مسائل وجود داشت. ماجراهای داوری، حضور دلال‌ها، افرادی که نزدیک باشگاه‌ها بودند و باج‌خواهی می‌کردند و خیلی‌ها دیگر...

یعنی می‌خواهید بگویید این فوتبال از اول آلوده بود؟
از اولش که نه اما طی ۲۰ سال اخیر شدیداً آلوده شده. ذات فوتبال پاک است اما آدم‌هایی که وارد فوتبال شده‌اند، این ورزش را آلوده کرده‌اند. من از این نظر دلم برای فوتبال می‌سوزد. مثلاً چند روز قبل بهروز رهبری‌فرد حرف‌هایی درباره ماجراهای استیل‌آذین زد. خب این کار او چه فایده‌ای دارد؟ همان‌موقع که در تیم بازی می‌کرد چرا ساکت بود؟ اما من حرف زدم. در برق شیراز که بودم حرف زدم. در مس سرچشمه که بودم، مصاحبه کردم و خیلی از مسائل را گفتم. چرا کسی اهمیت نداد؟

یعنی هیچ‌کس نخواست با شما در این‌باره حتی حرف بزند؟
چرا فقط یک نفر‌‌؛ او صفایی‌فراهانی بود. همان مدیری که همه می‌گفتند غیرفوتبالی است اما فقط فراهانی بود که با من حرف زد. از همه هم مدیرتر بود.

نظر شما در مورد برنامه ۹۰ و آیتم‌هایی که فردوسی‌پور در خصوص فساد در فوتبال می‌سازد، چیست؟
عادل همیشه خوب بوده اما باید سعی کند کمی از بچه‌هایی که هم‌نسل ما هستند هم سؤالاتی بپرسد. ما جعبه سیاه این فوتبال هستیم. خیلی حرف‌ها و ناگفته‌‌هاست که تا به حال کسی نخواسته بشنود. تا دیر نشده، بیایید با هم حرف بزنیم.

خودتان چه می‌کنید آقای شرفی؟
من؟ (‌کمی مکث می‌کند) حتماً در حال دلبری هستم! (‌می‌خندد) خانه‌نشینم. کمتر کسی است که سراغ ما را بگیرد اما این رسمش نیست. خانه ما پاس تهران بود اما سال‌‌هاست که بی‌خانه شده‌ایم. برای تماشای یک بازی فوتبال هم که نه دعوتنامه‌ای در کار است و نه حتی یک تماس تلفنی کوچک. دوباره به سرم زده برگردم آمریکا اما باور کن هر روز با خودم کلنجار می‌روم که من یکی عاشق ایران هستم‌‌؛ از دوری ایران می‌میرم. از اینجا بروم، در آنجا باید فقط فکر ایران و فوتبال باشم.

bato-adv
مجله خواندنی ها