bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۵۶۵۶۲

فراز و فرود سازمان بازرسی شاهنشاهی

تاریخ انتشار: ۲۰:۳۴ - ۳۰ فروردين ۱۳۹۷

شاه در دیدار با استانداران و فرمانداران کل کشور، در خرداد ۱۳۴۷گفته بود: «این سازمان به شکایات مردم رسیدگی می‌کند. اگر افرادی شکایتی داشتند و بعد از طّی سلسله مراتب اداری هم به جایی نرسیدند، یک مرجع و پناهگاهی وجود خواهد داشت که به شکایات رسیدگی خواهند کرد و گزارش خود را بدهد.»

به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «حکومت پهلوی از یک منظر دوره برتری و سیادت نظامیان و شکل‌گیری نهادها و ارگان‌های امنیتی و اطلاعاتی بود. سازمان بازرسی شاهنشاهی یکی از این مکانیسم‌ها به شمار می‌رفت که در اواخر دهه ۱۳۳۰هجری شمسی در نتیجه وضعیت بحرانی و تحولات بعد از کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲ تأسیس شد و تا زمان وقوع انقلاب اسلامی با یک وقفه چند ساله به ارائه گزارش‌ها و تهیه آمارهای دولتی در راستای ارزیابی نظام اداری مشغول بود. این سازمان از ابتدا تا انتها دو رئیس داشت که هر دو از نظامیان سرشناس و دیوانسالاران دوره پهلوی محسوب می‌شدند؛ یکی «سپهبد مرتضی قلی‌خان یزدان‌پناه» که در فاصله سال‌های ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۷ و دیگری «سپهبد حسین فردوست» از ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ ریاست بر سازمان بازرسی را بر عهده داشتند.

سازمان بازرسی شاهنشاهی

تأسیس سازمان بازرسی شاهنشاهی معلول بسترها و عواملی بود که عمدتاً ریشه در حوادث و پیامدهای کودتای ۲۸ مرداد داشت. گسترش فساد در قسمت‌های مختلف کشور و بویژه در عرصه بوروکراسی، ناآرامی‌های داخلی و ترس از وقوع کودتا و نقشه‌های خرابکارانه مخالفان رژیم، لزوم نظارت بر عرصه‌های مختلف کشور و کنترل دیوانسالاری، مداخله عوامل و مأموران خارجی در توسعه نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و... زمینه‌ای فراهم کرد که محمدرضاشاه فرمان تأسیس سازمان بازرسی را صادر نماید. پهلوی دوم بعد از کنار زدن دکتر محمد مصدق قدرت واقعی خود را به دست گرفت و برای کنترل هر چه بیشتر جامعه و حکومت از طرق مختلف دست به کار شد. یکی از مهم‌ترین این اقدامات تأسیس نهادی وابسته به خود بود تا بدان وسیله در کمترین زمان ممکن و بدون طی کردن مراحل اداری، از تحولات و وضعیت داخلی مطلع شود. لذا در نتیجه شرایطی که در سال‌های بعد از کودتا بر کشور حاکم شده بود، شاه در سال ۱۳۳۷و در کابینه «منوچهر اقبال» فرمان تشکیل سازمان را با این مضمون صادر کرد:

«به‌ منظور رسیدگی به‌ شکایات مردم از ادارات و دوائر و مأموران دولتی اعم از کشوری و لشکری و قضایی و همچنین شهرداری‌ها و بنگاه­‌های عمومی که تمام یا قسمتی از سرمایه آنها متعلق به‌ دولت است، لازم می‌دانیم سازمانی به‌ نام سازمان بازرسی شاهنشاهی تشکیل شود تا به عرایض و شکایاتی که به‌ ما می‌رسد در اسرع اوقات رسیدگی و نتیجه را از نظر ما بگذرانند.»

پس از این فرمان، سازمان مذکور با داشتن اختیارات گسترده به ریاست سپهبد یزدان‌پناه از نظامیان دوره رضاشاه شروع به فعالیت کرد. در اواخر مهرماه همین سال، سازمان بازرسی شاهنشاهی، تأسیس و کمی بعد اساسنامه و آیین‌نامه سازمان در ۸ ماده تنظیم و در تاریخ دوم آذر ۱۳۳۷ تصویب شد.

یک نکته مهم درباره این سازمان تحولات داخلی و فراز و نشیب عملکرد آن است. این سازمان دو بار تأسیس شد و از ابتدا تا سال ۱۳۵۷ دو مرحله را پشت سرگذاشت؛ مرحله اول از مهرماه ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۰ و در زمان نخست‌وزیری دکتر علی امینی که هم به‌ خاطر ‌آن که مبنای قانونی نداشت و هم این که چون او برنامه مبارزه با فساد و اجرای صرفه‌جویی عمومی را در سرلوحه دولت خود قرار داده بود، به ناچار این سازمان را که یک هزینه اضافی و تحمیلی به کشور می‌دانست و این که سازمان در انجام وظایفش و از جمله حذف فساد، موفقیت چندانی نداشته، منحل کرد. مرحله دوم که در سال ۱۳۴۷ و پس از شش سال، سازمان مذکور دوباره تأسیس شد. ابتدا در مجلس سنا و در مورخه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۴۷ و سپس با تصویب مجلس شورای ملّی در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۴۷ محمدرضاشاه را بر آن داشت تا پس از اعلام برنامه انقلاب سفید، برای احیای قدرت خود، تصمیم به تأسیس مجدد سازمان بازرسی شاهنشاهی بگیرد. وی هدف خود از این اقدام را تلاش برای رسیدگی به شکایات مردم، بازرسی ادارات، برقراری عدالت و... معرفی کرد. این‌ بار با داشتن وجهه قانونی و تأیید شده به‌ وسیله نمایندگان مجلسین سازمان بار دیگر از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ به کار خود ادامه داد. شاه در دیدار با استانداران و فرمانداران کل کشور، در خرداد ۱۳۴۷گفته بود: «این سازمان به شکایات مردم رسیدگی می‌کند. اگر افرادی شکایتی داشتند و بعد از طّی سلسله مراتب اداری هم به جایی نرسیدند، یک مرجع و پناهگاهی وجود خواهد داشت که به شکایات رسیدگی خواهند کرد و گزارش خود را بدهد.»

این اهداف البته برنامه‌های ظاهری تأسیس مجدد سازمان بود و هدف اصلی و نهایی محمدرضاشاه از این اقدام امنیتی، کنترل همه جانبه جامعه و حکومت بود و این که راه میانبُری برای شناسایی موارد مخالفت با رژیم بویژه در دوره پر از تنش و تحول بعد از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ایجاد کند.

فردوست و ریاست بر سازمان بازرسی شاهنشاهی

از جمله نخبگان مهم سیاسی، نظامی و اداری - اطلاعاتی دوره پهلوی دوم حسین فردوست بود. فردوست از جمله مرموزترین شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران، دومین و آخرین رئیس سازمان بازرسی شاهنشاهی به‌ شمار می‌رفت که درباره شخصیت و کارنامه سیاسی او نظرات گوناگون، متفاوت و گاه متضاد گفته و نوشته شده است؛ برخی او را خائن به شاه معرفی کرده و عده‌ای او را وظیفه‌شناس دانسته‌اند. فردوست در خاطرات خود درباره زندگی‌اش اذعان داشته: «در سال ۱۲۹۶ در تهران متولد شدم، پدرم سیف‌الله افسر ژاندارمری بود و تا درجه سروانی ارتقا یافت و بازنشسته شد و به‌ دلیل علاقه‌ای که پدرم به شغل نظام داشت من از سنین پایین [۸ سالگی] بدان علاقه‌مند شدم و از سال ۱۳۰۴ به دبستان نظام وارد شدم. خانواده من، خانواده فقیری بودند... روزی سرلشکر نخجوان برای انتخاب همکلاسی‌های ولیعهد در کلاس مخصوص برای او به مدرسه نظام آمد و من را انتخاب کرد...»

فردوست در دوره رضاشاه از دوستان نزدیک و همکلاسی ولیعهد بود. یعنی او در سنین کودکی به دربار پهلوی وارد شد و از این منظر زودتر از یزدان‌پناه به حکومت نزدیک شد؛ چرا که نامبرده در سنین جوانی به خدمت رژیم درآمد. او در‌ میان شاخه دوستان شاه، یک مورد خاص بود و در سال‌های بعدی به چشم و گوش شاه تبدیل شد. در سال ۱۳۱۰ که دوره تحصیل محمدرضا در مدرسه نظام تمام شد، رضاشاه تصمیم گرفت او را برای ادامه تحصیل به سوئیس بفرستد تا در مدرسه «لُه روزه Le Rosey » تحصیل کند و برای همراهی ولیعهد نفراتی تعیین کرد؛ از جمله حسین فردوست. به هنگام رفتن به سوئیس، رضاشاه به او گفته بود هر چه از ولیعهد دیدی برای من نقل کن و اگر کسی بفهمد پدر و مادرت را می‌کشم و لذا هر هفته نامه‌ای خصوصی برای رضاشاه می‌فرستاد و در واقع این نخستین تجربه اطّلاعاتی او بود.

این مسافرت ۵ سال به طول انجامید و در سال ۱۳۱۵ آنها به ایران برگشتند. پس از بازگشت، فردوست سایه شاه در دانشکده افسری بود. در آستانه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ او برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و بعد از کودتا به کشور بازگشت. به هر حال او نیز مانند یزدان‌پناه فرد مهم و بانفوذی بود و مورد توجه و اعتماد شاهان پهلوی. باید گفت، فردوست جدا از این که نسبت به شاه آدم صادق یا دورویی بود، نفوذ زیادی در دربار پهلوی دوم داشت.

«ویلیام سولیوان» تصریح کرده است:«یک چهره جالب توجه در میان افسران برجسته شاه که بندرت، دیده می‌شد حسین فردوست، رئیس سازمان بازرسی کل شاه بود که بیش از هر کسی به شاه نزدیک بود و شاه او را «چشم و گوش» خود می‌دانست.»

اردشیر زاهدی در خاطرات خود می‌نویسد:«گاهی اوقات فردوست به اعلیحضرت اشرف پهلوی نهیب می‌زد و اخطار می‌داد که او این کارها را نکند (مستی در میهمانی‌ها و فحش دادن و...) و تنها کسی بود که قباحت و فحاشی او را یادآوری می‌کرد... اعلیحضرت در معرفی­‌های رسمی به رؤسای کشورهای دیگر، تنها فردوست را دوست خود معرفی می‌کرد»

اعتبار فردوست نزد شاه بیش از هر مقام و رجُلی بود و در واقع، رابط شاه با مقامات نظامی و امنیتی به­ شمار می‌رفت. در سال‌های بعد از ۱۳۳۲ که قوای نظامی ایران از روی الگوی آمریکایی سازماندهی شد، گروه جدیدی از افسران جایگزین گارد قدیمی شدند و همکلاسی‌های شاه در دانشکده نظامی، به مقامات بالایی رسیدند که فرماندهی ارتش به آنها سپرده شد؛ از جمله این افراد حسین فردوست بود. در سال ۱۳۳۷ با رفتن به انگلستان برای گذراندن دوره‌های اطلاعاتی مرحله جدیدی از زندگی او آغاز شد. پس از یک سال [به گفته فردوست ۴ماه] برگشت و رئیس دفتر ویژه اطلاعات شد و در این مقام نشان داد که علاوه بر یک مقام اطلاعاتی، مدیری منظم و پرکار است، آن گونه که دفتر ویژه رقیب ساواک شود. فردوست در سال‌های بعد از کودتا، آنچنان فرد مهم و معتبری بود که ریاست و مسئولیت چند سازمان را بر عهده گرفت.

او در جایی از خاطراتش تحت عنوان مشاغل من می‌نویسد:«به دستور محمد رضاشاه گارد جاویدان را پایه‌ریزی کردم، در سال ۱۳۳۸ مأمور پایه‌ریزی دفتر ویژه اطلاعات شدم، دبیر شورای امنیت یا شورای عالی هماهنگی بودم، از ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ از سوی شاه قائم مقام ساواک بودم، از ۱۳۵۰ مأمور تجدید سازمان و فعال کردن بازرسی شدم، عضو کمیسیون برکناری مقامات عالی بودم، به عضویت کمیسیون قیمت‌های پایه درآمدم، مسئول نظارت بر اجرای برنامه مبارزه با گرانفروشی شدم.»

بنابراین می‌توان گفت رئیس دوم سازمان بازرسی به مراتب نفوذ بیشتری نسبت به رئیس اول داشت و مقامات عالیتری نیز به وی محول می‌شد.

در اسناد سفارت آمریکا درباره او چنین آمده: «او به‌ عنوان رئیس دفتر اطلاعات و رئیس سازمان بازرسی شاهنشاهی امروز کار «چشم‌ها و گوش‌های شاه» در عصر کوروش را انجام می‌دهد و در مورد فعالیت مقامات عالی مملکت به شاه گزارش می‌دهد و بر تهیه گزارش‌های روزانه به شاه در مورد رویدادهای مهم نظارت دارد. رقابت سختی با نصیری [ارتشبد نعمت‌الله نصیری] داشت و همین سبب شد بهترین و دقیق‌ترین اطلاعات را در خدمت شاه بگذارد. در ۱۳۵۳ به عضویت کمیسیون شاهنشاهی درآمد و بر مخارج دولتی نظارت کرد. سفارت او را فردی مؤثر و لایق، متواضع، معتدل و وفادار به شاه معرفی می‌کند...»

در اواخر سال ۱۳۵۱ با مرگ سپهبد مرتضی یزدان‌پناه، شاه ریاست سازمان بازرسی شاهنشاهی را به ارتشبد حسین فردوست واگذار کرد. وی بازرسی شاهنشاهی را ساماندهی کرد. فردوست درباره اوضاع این سازمان تصریح کرده: «از وقتی که به بازرسی رفتم تعداد پرسنل را از ۱۵۰ کارمند پیر و فرسوده، به ۱۵۰۰ کارمند فعال رساندم و به کمک ۲۵۰مأمور تحقیق تا آستانه انقلاب ۴ هزار پرونده سوءاستفاده و بیش از ۱۰میلیون تومان تحویل محمدرضا دادم... همه از بایگانی راکد سربرآورد و از پیگیری کوتاهی نکردم...» فعالیت و عملکرد بازرسی شاهنشاهی در دوره ریاست فردوست تجدید سازمان یافته و در مقایسه با دوره یزدان‌پناه، گزارش‌های بیشتری تهیه کرد و امروزه بیشترین گزارش‌ها و آمارها در این زمینه مربوط به دوره دوم فعالیت سازمان و زیرنظر فردوست، است. دوره ریاست فردوست بر سازمان بازرسی شاهنشاهی، به‌مدت شش سال ادامه پیدا کرد. با این حال فعالیت سازمان مذکور نتوانست آن‌طور که شاه و فردوست انتظار داشتند، در حذف و شناسایی فساد جامعه و حکومت موثر باشد.»

bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو