bato-adv
کد خبر: ۳۵۶۴۴۷

«آن زمان» گذشت

دانش‌آموزان دهه شصتی و هشتادی از تفاوت‌های ظاهری و قوانین انضباطی در مدارس‌شان می‌گویند.
تاریخ انتشار: ۰۰:۳۳ - ۳۰ فروردين ۱۳۹۷

دانش آموزان دهه شصت معتقدند در زمان مدرسه رفتنشان از نظر ظاهر ی به آنها سخت گیری شده و دانش آموزان دهه هشتادی از آزادی عمل بیشتری در این باره می گویند معاون دوره متوسطه آموزش وپرورش: آيين‌نامه‌اي كه درباره پوشش دانش آموزان در مدارس ملاك عمل است تصويبش به سال 79برمي‌گردد بنابراين مي‌شود گفت اين آيين‌نامه براي دهه 80 است

به گزارش شهروند، «نسل سوخته‌ایم. همه سختگیری‌ها و بایدها و نبایدها برای ما بود.» این جمله برای آنها که حالا دیگر یک گروه چندمیلیونی شناخته شده‌اند، آشناست: دهه شصتی‌ها. آنها که درددل‌ها و حرف‌هایشان از زمانی که مدرسه می‌رفتند و مقرراتی که تمامی نداشتند، زیاد است؛ از صف‌های طولانی صبحگاهی بگیر که ناظم‌های مدرسه صورت‌های دانش‌آموزان دختر را ریز به ریز چک می‌کردند تا آرایشگاه رفتن یا نرفتنشان را کشف کنند تا چک‌های روزانه کلاس‌به‌کلاس برای پیداکردن پسرانی که موهایشان را مدل روز زده‌اند.

«مریم» یکی از دانش‌آموزان دهه شصتی است و از این دست خاطره‌های مدرسه زیاد دارد. او حالا مهندس یک شرکت مهندسی مشاوره است و با مترو در راه شرکت است: «متولد 60 هستم. خاطرات دوران مدرسه، شیرین‌ترین بخش زندگی هرکسی است، البته ما دهه‌ شصتی‌ها خاطراتی مجزا از مدرسه‌رفتن داریم. صبر کن یکی از آن خاطرات را برایت تعریف کنم؛ زمستان بود و مادرم لباس مدرسه‌ام را شسته بود و صبح كه از خواب بيدار شدم، متوجه شدم شلوارم خشك نشده است.

با عجله براي اين‌كه مدرسه‌ام دير نشود، شلوار پارچه‌اي ديگري پوشيدم و رفتم مدرسه. وقتي صف به سمت كلاس درس مي‌رفت، ناظم مدرسه از صف بيرونم كشيد و برد دفتر. «اين چه شلواري است پوشيدي» اولين جمله‌اي بود كه شنيدم و شروع كردم به تعريف ماجرا اما براي او اهميتي نداشت و مدام اين جمله را تكرار مي‌كرد: اين شلوار روي ساق كتاني‌ات را نگرفته، 3نمره از انضباطت كم مي‌شود تا ياد بگيري مقررات مدرسه را رعايت كني.» در آن دوران پوشيدن كتاني ساقدار در مدرسه ممنوع بود و اگر كسي مي‌پوشيد، بايد شلوار ساق كتاني را مي‌پوشاند.»

«مرضیه» که حسابدار شرکتی است، هم مسافر همان قطار است و از شنیدن خاطره «مریم» خنده‌اش گرفته؛ می‌گوید من هم خاطره‌ای از آن دوران دارم: «مدرسه ما خيلي سختگير بود و بايد از محلي كه تعيين مي‌كردند، مانتو‌ و شلوار مدرسه را انتخاب مي‌كرديم. من در مدرسه نمونه دولتي درس مي‌خواندم و رنگ قهوه‌اي را براي لباس آن‌سال انتخاب كرده بودند اما چون من رنگ قهوه‌اي روشن‌تري را انتخاب كرده بودم، علاوه بر كسر نمره انضباط مجبور شدم دوباره رنگ دلخواه مدرسه را تهيه كنم.

در آن دوران خيلي سخت مي‌گرفتند و حتي در محيط مدرسه هم نبايد يك‌ تار مويمان بيرون مي‌آمد.» یکی از دستفروش‌ها که برای کمی استراحت کنار ما نشسته، می‌پرسد من هم می‌توانم خاطره‌ای تعریف کنم؟ و حرف‌هایش شروع می‌شود: «به نظرم سختگيري‌ها به مناطق بستگي داشت. من در منطقه 18 درس مي‌خواندم و ناظم و مدير سختگيري داشتيم.

يك روز كه درس عربي داشتيم، ناظم مدرسه وارد كلاس شد و از بچه‌ها خواست كيف‌هایشان را روي ميز بگذارند و شروع كرد به گشتن كيف بچه‌ها تا مبادا رژلب يا سي‌دي‌ و... چيزي داشته باشند. يادم است يكي از بچه‌ها كه برق‌لب همراهش بود، يواشكي برق‌لب را لاي موهايش گذاشت تا به دردسر نيفتد.» بازار گفتن خاطرات گرم شده و هرکسی از خاطرات دوران مدرسه‌اش می‌گوید. زن مسنی از کلاس‌های تنیس و موسیقی دوران تحصیلش تعریف می‌کند و دیگری که کمی جوان‌تر به نظر می‌رسد، از مسابقه بعد از مدرسه برای ترکاندن پاکت‌های شیر می‌گوید.

«سمانه» پرستار است و دغدغه مهاجرت دارد. زنی باریک‌اندام و خوش‌پوش: «يكي از برنامه‌هاي روزانه و گاهي اوقات يك‌روز درميان مدرسه چك‌كردن صورت بچه‌ها بود تا خداي‌ناكرده تارمویي از آن كم نشده باشد. لباس‌هاي گشاد هم كه اجبار آن روزها بود، البته مقنعه هم داستان خودش را داشت و نبايد از ‌اندازه‌اي كه متعارف مدرسه بود، كوتاه‌تر مي‌شد، چون بسته به شدت عصبانيت، ناظم تنبيه متفاوت بود از كسر انضباط و تذكر به خانواده براي تعويض مقنعه؛ البته گاهي اوقات مقنعه پاره مي‌شد تا جاي خود را به مقنعه بلندتر بدهد. خواهرم هم كه متولد 58 است، تعريف مي‌كند كه در آن دوران پوشيدن مقنعه‌اي به غير از مقنعه چانه‌دار خلاف مقررات بوده است.»

«برزو» هم به همان دهه تعلق دارد. مردی بلندقامت و خوش‌رو که به رسم خانوادگی معلم‌بودن را انتخاب کرده: «به نظرم تمام محدوديت‌ها در آن دوران يكي بود. مدرسه كه مي‌رفتي، براي خودت مردي مي‌شدي. یادم است وسيله يكي از دانش‌آموزان گم‌ شده بود، همه ما را در حياط مدرسه جمع كردند و تعدادي از بچه‌ها كه آن دوران به «شر» معروف بودند را بيرون كشيدند و شروع‌كردند به بازديد بدني‌شان، البته وسيله پيدا نشد. بازديد ناگهاني كيف‌ها براي نداشتن چاقو و پنجه بكس و... هم يكي از برنامه‌هاي هميشگي بود. قد مو و دیرآمدن هم هرکدام تنبیه مختص به خود را داشتند.»

«مسعود» هم از بچه‌های دهه شصت است که به‌ دلیل ورشکستگی در اسنپ کار می‌کند: «معيار و مقررات مدرسه ما ناظم‌مان بود. دستش را لای موهايمان مي‌كرد، اگر از يك‌اندازه‌ بلندتر بود، بايد كوتاه مي‌شد. لباس‌هاي فرم بدرنگ هم جزو برنامه بود. آن دوران ژل مد بود و اگر كسي ژل به موهايش مي‌زد، سرش را مي‌شستند. يك‌بار من را فرستادند خانه تا موهايم‌ را كوتاه كنم، البته قبلش به پدرم زنگ زدند تا در جريان باشد.»

«مسعود» با برادرش «امید» در یک مدرسه درس می‌خواندند. با یک‌سال تفاوت سنی: «امید یک‌بار سر کلاس صدای معلم را تقلید کرده بود که مجبورش کردند یک روز را در گوشه حیاط مدرسه بایستد. اصرارهای من هم جواب نداد و امید تنبیه شد. در آن دوران هر اشتباهی حتما تنبیه به دنبال داشت؛ تنبیه‌هایی که برای مدتی در مدرسه دانش‌آموز را انگشت‌نما می‌کرد.»

روایت نسل جدید
دبیرستان تعطیل شده و بعضی از بچه‌ها سوار سرویس می‌شوند و بعضی دیگر پای پیاده به سمت خانه می‌روند. دیگر خبری از آن هیاهوی مدرسه‌های گذشته نیست. بچه‌هایی که صدای‌شان خیابان را پر می‌کرد. بعضی‌ها سرشان به گوشی گرم است و تنهایی می‌روند، بعضی دیگر همراه همکلاسی‌هایشان.

حرف‌هایشان از جنس اپلیکیشن جدید و بازی‌های کامپیوتری است، البته بعضی‌شان خبرهایی را که در سایت‌ها خوانده‌اند، برای بقیه تکرار می‌کنند. «حسام» تمام حواسش به صفحه گوشی‌اش است و قدم‌هایش را آرام برمی‌دارد: «لباس فرم وجود دارد، البته اگر استفاده نکنیم، منجر به تذکر می‌شود. آوردن گوشي‌ به مدرسه خلاف مقررات است. خبري هم از بازرسي نيست. بيشترين تمركز روي نياوردن گوشي است، البته راه‌حل‌های زیادی است که متوجه نشوند.

معلم‌ها هم سخت نمی‌گیرند و تقریبا همه بچه‌ها درس‌ها را پاس می‌کنند، مگر این‌که امتحانات نهایی باشد و معلم‌ها نتوانند کمکی به دانش‌آموز کنند.» «میلاد» که منتظر تاکسی ایستاده،‌ سال آخر متوسطه دوم است و لباس فرم به تن ندارد: «مدرسه می‌آییم که درس بخوانیم، پادگان نیست که به همه‌ چیز گیر بدهد. به نظرم همین گوشی هم سختگیری است. چه اشکالی دارد دانش‌آموز گوشی داشته باشد؟ سختگیری‌ها برای خیلی‌وقت‌ پیش‌هاست. الان در‌ سال 2018 زندگی می‌کنیم و بعضی سختگیری‌ها نه‌تنها بی‌معنی است بلکه خنده‌دار هم هست.»

«کامران» که همکلاسی اوست هم، سختگیری‌ها در محیط مدرسه را بی‌معنی می‌داند: «ما باید الگوهای آموزشی‌مان را عوض کنیم. مقررات انضباطی تا حد و اندازه‌ای مفید است تا جایی که از هرج‌ومرج جلوگیری کند اما اجبار به پوشیدن یک مدل لباس یا یک‌شکل‌بودن موی سر بچه‌ها چه کمکی به تحصیل آنها می‌کند؟» «آرزو» کلاس هشتم است؛ او که همراه دوستانش تازه از مدرسه بیرون آمده، آرام جواب می‌دهد: «لباس فرم اجباری است و تا زمانی که بیش از اندازه جذب نباشد، مشکلی ندارد. مدل مو و بیرون‌بودنش مشکلی ندارند اما نمی‌توانیم موهایمان را رنگ جیغ کنیم.

موبایل هم جزو خط‌ قرمزهای مدرسه است اما با کسی که ابرو بردارد یا پشت لبش را تمیز کند، کاری ندارند. این سختگیری‌ها برای دوران تحصیل مادرهای‌مان بوده یعنی خیلی وقت‌پیش‌ها.» «سمیرا» هم دانش‌آموز دوره اول متوسطه است و همه هوش‌وحواسش را گذاشته برای درس‌خواندن: «دوست دارم در یکی از دانشگاه‌های خارج از کشور درس بخوانم، برای همین خوب درس می‌خوانم و در کنارش زبانم را تقویت می‌کنم، برای همین خیلی به مسائل حاشیه‌ای توجه نمی‌کنم اما می‌دانم رنگ‌كردن مو هم خلاف است، البته بچه‌ها بيشتر پايين موهاي‌شان يا تکه‌ای را رنگ مي‌كنند تا مدرسه متوجه نشود. البته به مدل مو گير نمي‌دهند اما اگر كسي گوشي بیاورد، بايد همان ابتدا به دفتر مدرسه تحويل بدهد و زمان خروج تحويل بگيرد. در درس‌ها هم مانند گذشته سختگيري نيست و تنها در امتحانات نهايي است كه معلم‌ها نمي‌توانند كمك كنند، در غير اين صورت همكاري زيادي دارند تا دانش‌آموزي نمره قبولي بگيرد.»

داشتن قانون و چارچوب عمل يك امر ضروري براي زندگي اجتماعي است
آیین‌نامه انضباطی مدارس به سال‌ها پیش برمی‌گردد و هر چند دیگر مثل قدیم در مدارس اجرا نمی‌شود؛ اما هنوز وجود دارد. «علي زرافشان» معاون دوره متوسطه آموزش‌وپرورش در مورد تاثيرگذاري و الزامي‌بودن اجرايي‌شدن آيين‌نامه انضباطي در مدارس به «شهروند» می‌گوید: «آيين‌نامه‌اي كه در مدارس ملاك عمل است، تصويبش به سال 79برمي‌گردد. درواقع اين آيين‌نامه ذيل آيين‌نامه اجرايي مدارس كه تمامي مسئوليت‌ها و اركان مدرسه در آن تعريف شده است، بخشي هم به مقررات و آيين‌نامه انضباطي و همچنين پوشش دانش‌آموزان پرداخته است؛ بنابراين مي‌شود گفت اين آيين‌نامه براي دهه 80 است.»

زرافشان ادامه می‌دهد: «فصل چهارم اين آيين‌نامه مربوط به شرايط بهداشتي و ايمني مدارس است، فصل پنجم در مورد پوشش و لباس دانش‌آموزان است و فصل ششم مقررات انضباطي دانش‌آموزان را پوشش مي‌دهد كه بخشي در مورد وظايف دانش‌آموزان است؛ تعليم و تشويق و تنبيه كه ذيل هر يك چندين ماده آمده است. در اينكه هر آيين‌نامه‌اي نياز به بازنگري و روزآمدي دارد، ترديدي نيست.

اين مباحث كلي و عمومي است كه در مدارس اجرا مي‌شوند و تاكنون بازخورد خاصي به وزارت آموزش‌وپرورش و به‌خصوص به شوراي عالي آموزش‌وپرورش كه مرجع تصويب اين آيين‌نامه است، داده نشده تا ضرورت بازنگري آن را ايجاد كند.» معاون دوره متوسطه آموزش‌وپرورش درباره دغدغه امروزي مدارس در مورد آوردن گوشي می‌گوید: «در اين مورد يك گزاره كلي را در آيين‌نامه انضباطي داريم و آن هم نياوردن وسايل غير آموزشي و غيرضروري به مدرسه است كه به استناد آن آوردن گوشي هم در آن قرار مي‌گيرد، البته يكي از مواردي است كه در دستوركار آموزش‌وپرورش است و در معاونت متوسطه اين موضوع در حال پيگيري است و تاكنون دو جلسه كارشناسي براي اين موضوع تشكيل شده است؛ هم با مديران مدارس جلسه داشتيم و هم مطالعات تطبيقي داشتيم تا مشخص شود در دنيا چه راهكارهايي براي آن وجود دارد.»

زرافشان تجربيات داخلي و دنيا را متفاوت می‌داند: «در بسياري از كشورهاي توسعه‌يافته هم از ممنوعيت مطلق تا آزادي ورود موبايل به مدرسه دیده می‌شود؛ درواقع اين موضوعي پيچيده است كه در دستوركار قرار گرفته است تا به چارچوبي در مورد آن برسيم.» معاون دوره متوسطه آموزش‌وپرورش يكي از وظايف نظام تعليم‌وتربيت را تربيت افراد مسئوليت‌پذير و قانون‌پذير می‌داند: «چارچوب‌هاي مقرراتي در مدارس هم در اين راستا است؛ به عنوان نمونه در آيين‌نامه انضباطي نوشته شده است كه گرفتن عكس از معلمان، دانش‌آموزان و حريم آموزشي ممنوع است؛ آن هم در راستاي حفظ حريم خصوصي افراد.

واقعيت اين است كه داشتن قانون و چارچوب عمل يك امر ضروري براي زندگي اجتماعي است و نمي‌توان نام آن را سختگيري گذاشت؛ بلكه آن را جزو اهداف تربيتي قرار مي‌دهيم كه قانون‌مداري و مسئوليت‌پذيري را در جامعه شكل مي‌دهد و بايد از مدرسه هم آغاز شود، البته بخشي از مقررات هم علاوه بر حريم شخصي افراد به حريم ديگران هم مرتبط مي‌شود، بنابراين آزاد گذاشتن آن بايد براساس قانون باشد.»

نگاهي دوباره به آيين‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها داشته باشيم
معلم‌ها و معاون‌های مدارس قدیم و جدید هم اما حرف‌هایی برای گفتن دارند. «اكبر ترابيان» معاون يكي از مدارس تهران است و درباره دستورالعمل‌های مدارس می‌گوید: «قوانين و دستورالعمل‌هاي انضباطي يكي از الزامات مدارس است؛ اما متاسفانه هنوز ما شاهد اجرايي‌شدن آيين‌نامه‌اي هستيم كه در سال‌هاي بسيار دور تعيين و تبیين شده است، آيين‌نامه‌اي كه بي‌شك نيازمند بازنگري است.

درواقع اين قوانين و دستورالعمل‌ها نيازمند تكميل‌شدن‌ هستند، بايد با بازنگري مجدد آنها را به سمت تكامل برد.» ترابيان معتقد است که آيين‌نامه انضباطي نيازمند به‌روزشدن در حيطه‌هاي مختلف است: «مدارس حيطه‌هاي مختلفي را در خود جاي داده‌اند كه هر يك به نوبه خود نيازمند توجهند. حيطه پرورشي نيازمند قوانين خاص خودش است، حيطه آموزشي هم همين‌طور. حيطه انضباطي نيز از اين امر مستثنا نيست. در اين حيطه با توجه به شرايط موجود روش‌هايي كه در گذشته به كار برده مي‌شد، ديگر كارآيي خود را از دست داده است، به نظر مي‌رسد بايد برنامه مدوني تبيين شود كه از خاصيت كاربردي‌بودن برخوردار باشد.»

اين معاون مدرسه رويه فرمايشي و دستوري از بالا به پايين را براي شرايط امروزي فسخ‌شده مي‌داند: «مدارس امروز نيازمند اين هستند كه در كنار آيين‌نامه كلي كه از وزارت آموزش‌وپرورش ابلاغ مي‌شود، دارای آيين‌نامه‌هاي مختص به خود باشند؛ چون مدرسه‌اي كه در منطقه خزانه واقع شده نيازمند دستورالعمل و مقرراتي است كه در مدارس منطقه 6 يا 5 كاربرد ندارد، البته نبايد از ياد برد كه ما درحال حاضر در سيستم آموزش‌و پرورش چند نوع مدرسه تعريف‌شده داريم؛ مدارس نمونه دولتي، غيرانتفاعي، تيزهوشان و ... كه هر يك به نوبه خود قوانين و مقررات خاص خود را مي‌طلبند.» ترابيان گذري هم به گذشته مي‌زند: «در گذشته ما شاهد نوعي از روابط ميان دانش‌آموزان و معلمان بوديم كه امروز خبري از آنها نيست.

متاسفانه در حال حاضر شرايط به‌گونه‌اي شده كه دانش‌آموزان جواب معلمان را مي‌دهند و در بعضي شرايط كار به زدوخورد مي‌كشد؛ درگيري‌هايي كه گاهي‌ اوقات براي مسائل درسي است و گاهي‌ اوقات مسائل تربيتي را شامل مي‌شود. مدارس در شرايط فعلي نيازمند مقرراتي هستند تا هم معلمان و هم دانش‌آموزان ذينفع باشند. هم دانش‌آموز در آرامش درس بخواند و هم معلم آرامش داشته باشد.»

در شرايط فعلي سيستم تعاملي پاسخگو است
«بوذرجمهر پرخيده» مدير يكي از مدارس تهران هم می‌گوید بسياري از ماده‌ها و تبصره‌هاي آيين‌نامه انضباطي قديمي‌اند و در سيستم جديد قابل اجرا نيستند: «در آيين‌نامه انضباطي مواردي در نظر گرفته شده است كه در قديم وجود داشته و اين توانايي را داشته كه اجرايي شود اما در شرايط كنوني به دليل تغيير سيستم كارايي خود را از دست داده است. دانش‌آموز امروزي به دليل وجود فضاي مجازي و اينترنت و گوشي با مسائلي آشنا است كه دانش‌آموز قديمي نبوده، بنابراين اين ضرورت احساس مي‌شود كه اين آيين‌نامه به‌روز شود.»

پرخيده بهره‌گيري از سيستم‌هاي نوين را ضرورت امروزي می‌داند: «در شرايط فعلي بسياري از مدارس درگير آوردن يا نياوردن گوشي‌اند و نياز است آيين‌نامه انضباطي در اين مسأله روشن عمل كند كه بالاخره چه بايد كرد. واقعيت اين است كه آيين‌نامه‌ها بايد به‌گونه‌اي باشد كه مديران و معلمان رفتارشان را با دانش‌آموزان تغيير بدهند.

اينكه شما جايي را مشخص كرده‌ايد مثل پادگان كه دانش‌آموز بيايد و يك‌سري چيزها را بياموزد و برود، اين تغيير كرده است.» اين مدير مدرسه می‌گوید دستورالعمل‌ها و آيين‌نامه‌هاي جديد بايد توسط افرادي كه نوين فكر مي‌كنند، تهيه شود: «در آيين‌نامه‌ها معلم يا مدير در نقش يك سخنگو است و دانش‌آموز در نقش فرمانبردار است. در شرايط فعلي سيستم تعاملي پاسخگوست تا هم دانش‌آموز علاقه‌مند به آمدن به مدرسه باشد و هم اينكه معلمان فكر نكنند جايي مي‌روند كه افرادي را سرپرستي كنند.»

پرخيده ادامه مي‌دهد: «در حال‌حاضر مدارس مطابق با شرايطي كه دارند و بسته به دانش‌آموزان‌شان مواردي را در نظر مي‌گيرند. شايد بهترين روش اين باشد كه سيستم دولتي تا حدودي اعمال نفوذش را در مدارس كم كند و مدارس را در اختيار كادر تربيت‌شده فرهنگي قرار بدهد تا بتوانند مدارس را اداره كنند. يكي از ايرادات اين است كه سيستم، سيستم فرمايشي است و اين روند تا پايين‌ترين سطح يعني دانش‌آموزان ادامه دارد. در كنار آيين‌نامه كلي، همه مدارس بايد اصول مختص خود را داشته باشند.»

قوانين ذاتا مفيد و موثر است
«محمدرضا ايماني»، كارشناس مسائل اجتماعي هم درباره ضرورت وجود قوانين و مقررات به «شهروند» مي‌گويد: «قوانين و مقررات در زندگي بشر به او كمك مي‌كند تا در چارچوبي استاندارد بتواند به زندگي اجتماعي‌اش ادامه بدهد، درواقع چارچوبي است براي رفع‌ و رجوع مسائل روزانه. واقعيت اين است كه اگر شهروند امروزي در چارچوب‌هاي تعيين شده حركت نكند، بي‌ترديد دچار به هم‌ ريختگي و مشكلاتي مي‌شود.

با اين تفاسير بايد گفت قوانين و مقررات ذاتا نقطه عطف و بسيار موثر در زندگي بشر امروزي است.» ايماني بر اين باور است كه قوانين و مقررات نيازمند رعايت مسائلي‌اند كه بايد مورد توجه قرار بگيرند و ادامه مي‌دهد: «يكي از مواردي كه نيازمند توجه است، اين است كه آيا قانونگذار ظرف مكاني و زماني كه آن قانون را وضع كرده در نظر گرفته است يا خير؟ آيا عواملي كه قرار است آن را اجرايي و كنترل كند، عواملي كه قرار است اين قوانين را به‌روز كند، مشخص كرده يا خير؟ اين‌ موارد اهميت بالايي دارد، چون درحال حاضر از اين دست موضوعات در قوانين و مقرراتي كه در مجلس مصوب مي‌شود و بسيار زياد است و اجرايي مي‌شود، بسيار داريم. مسأله‌اي كه دليلش به منطبق نبودن اين قوانين و مقررات با خواسته و نياز شهروندان جامعه برمي‌گردد، بنابراين به خوبي اجرايي نمي‌شود.»

اين كارشناس مسائل اجتماعي با بیان این‌که مدارس بي‌ترديد بايد داراي چارچوب مقرراتي باشند، مي‌گويد: «لزوم وجود اين قوانين براي اين است كه دانش‌آموزان را در مسير رشد و تعالي كمك كند. درواقع كمك مي‌كند دانش‌آموزان ياد بگيرند به قوانين و مقرراتي كه در جامعه وجود دارد، احترام بگذارند و براساس ضوابط حاكم زندگي‌شان را پيش ببرند.»

ايماني بر اين باور است كه منطبق بودن قوانين با خواسته و نياز شهروندان به تنهايي كفايت نمي‌كند: «زماني كه صحبت از دانش‌آموزان به ميان مي‌آيد، ما با قشري روبه‌رو هستيم كه در شرف يادگيري مسائل اجتماعي و فرهنگي‌‌اند و اين در حالي است كه بيشترين زمان خود را در جوامع كوچكي مانند مدرسه و خانواده صرف مي‌كنند.

درواقع افراد دارند چارچوب‌پذير مي‌شوند و قانونمداري را مي‌آموزند. اين نكته بسيار مهم است و بايد مورد توجه قرار بگيرد.» او ادامه مي‌دهد: «آموزش به ديكته‌كردن مسائل معطوف نمي‌شود و بهترين راه آموزش اين است كه رعايت قوانين از طرف مربیان هم ديده شود. مانند اينكه اعلام شود تا آخرين روز تحصيلي همه دانش‌آموزان موظف به حضور در مدرسه‌اند اما معلمي اعلام مي‌كند من حضور نخواهم داشت و هر كسي مي‌خواهد نيايد، بنابراين قوانين و دستورالعمل‌هايي كه آموزش‌وپرورش ابلاغ مي‌كند، اجرايي نمي‌شود. درواقع در حوزه آموزشي، قوانيني را وضع مي‌كنيم كه خود معلم يا سيستم آموزشي به آن پايبند نيست. مسائلي از اين دست نشان‌دهنده ضعف در قوانين است؛ قوانيني كه منطبق با نيازها نيست و در اجرا هم ضعف‌هايي به چشم مي‌خورد.»

مجله خواندنی ها
مجله فرارو