آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود از روز دوم فروردین سال ۶۸ نوشت.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود از روز دوم فروردین سال ۶۸ نوشت.
به گزارش خبر آنلاین، آیتالله هاشمی رفسنجانی در دفتر خاطرات خود از عصبانیت و تصمیم تند امام به برخورد با آیتالله منتظری نوشته و گفت که از ایشان خواهش کرده که تا بررسی بیشتر این موضوع، دست نگه دارند.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود از روز دوم فروردین سال ۶۸ نوشت:
در منزل بودم. مقداری در حیاط منزل پیاده روی کردم. چند نفر از پاسداران با همسر و فرزندانشان برای دیدار عید آمدند . فاطی، سعید، سارا، اعظم و بچهها به رفسنجان و حمید و فائزه و بچهها به شمال رفتند. عفت میخواهد همراه محسن، برای شرکت در مراسم ازدواج پسر شهید [محمد] مفتح با دختر آقای [صادق] احسانبخش [نماینده امام و] امام جمعه رشت به گیلان برود؛ محسن قبول نکرد. یاسر به منزل عمویش رفت؛ با ناصر-عموزادهاش - برای آمادگی کنکور درس میخوانند. عفت برای آنها غذا تهیه کرد و برد.
عصر به زیارت امام رفتم. وضع ارتش و سپاه را گفتم و مشکل دوگانگی نیروهای مسلح و مخارج گزاف سازمانها و نیروهای تکراری و ضرورت انسجام [را توضیح دادم]، ولی امام نگرانند که ادغام ارتش و سپاه، باعث خشم آنها و درگیری شود؛ گرچه قبول دارند که سرانجام باید یکی شوند، ولی زمان را مناسب نمیدانند. اما با ادغام دو وزارتخانه دفاع و سپاه مخالفتی ندارند.
در مورد اظهارات و نامههای آیتالله منتظری عصبانیاند و تصمیم بر اقدام تند دارند. خواهش کردم دست نگهدارند تا بررسی بیشتر شود. در پیام امروزشان هم اشاراتی دارند. در مورد گرانی و مشکلات مردم هم گفتم و خواستم که امام مجریان را تشویق به اقدام برای حل مشکلات مردم کنند. امام فرمودند خوب است به مجمع تشخیص مصلحت واگذار شود. محسن آمد. طلبهایی که از من دارد و در قم و منزل خرج کرده، مطالبه نمود.
شب با آیتالله خامنهای در مشهد تلفنی صحبت کردم و خواستم برای حل مشکل در ارتباط با آقای منتظری، سفر را کوتاه کنند و زودتر برگردند.