عیسی پیری؛ چهارشنبه سوری نماد خروج ایرانیان از بستر و وضعیت شادی مدرن است. مدرنیسم، مدرنیته و سپس مدرنیزاسیون سه عنصر مهم در انطباق وضعیت های نوپدید با عمق آن چیزی است که "وضعیت مدرن" نامیده می شود.
مارشال برمن در کتاب تجربه مدرنیته از رهگذر خوانش فاوست گوته، مانیفست کمونیسم مارکس و انگلس و سپس رمانهای داستایوفسکی و گوگول، عمق این وضعیت مدرن را در رفتارهای اجتماعی شهرنشینان جستجو میکند. مخصوصا هوای رئال این تجربه در مسکو، سن پطرزبورگ، وین، پاریس، برلین و نیویورک است.
شادی کردن (doing happy) و شادبودن (being happy) دو مفهوم متمایز در روابط اجتماعی در بستر زمان و مکان و فضا است. شادی کردن معمولا رفتار شادگرایانه در زمان مشخص و قابل رویت از طرف سوبژه شهری است اما شاد بودن بیشتر به قول هابرماس با حوزه عمومی و ذائقه حسی عمومی مربوط است به این معنی که مردمی که شاد است معمولا در فرهنگ عمومی خود شاد است، در روابط خرد خانوادگی و در بین خرده روایتهای برسازنده اجتماعی خود شاد است.
چنین مردمی همانند اندیشه نیچه، شادی را از عمق روابط پر رنج اجتماعی و تاریخمند بیرون کشیدهاند و به آن وفادارند و هیچ عنصر دیگری نمیتواند این آگاهی شادخویانه را تخریب کند. در این فرهنگ اجتماعی، شهر در هر شرایط، بستر و کالبد عمومی ابراز شادی را به صورت مجزا در فضای عمومی تعریف میکند.
معمولا در اغلب شهرهای کشورهای اروپایی، وضعیت مشابهی در ایجاد فضاهای عمومی شاد، المانها و مبلمان شهری شاد و فعال و ترغیب چابک بودهگی عمومی فراهم است. موسیقی، هنر شهری، تئاترهای خیابانی، میادین مملو از" انسان شهری"، و .... حاکی از این وضعیت شاد بودهگی است که در نهایت خود را با جوهر سکولاریسم مدرنیته هماهنگ میکند.
اما در شهرهای ما به دلیل عدم تمهید و ممارست مداقه جویانه و ریشه دار در آگاهی و معرف عمومی از سنت به مدرنیته ، "شادی کردن" بر
"شادبودن"، میچربد. در طول سال فعالیت منظم و نهادی برای شادی وجود ندارد و اتفاقا در مسیر برعکس آن در شهر حرکت میشود و حتی نهاد مدیریت شهری هیچ بستر کالبدی شاد- محور برای آن فراهم نمیکند از همین روست که تراکم شادی های نزیسته در چهارشنبه سوری خود را از بطن یک رخداد سنتی به سطح خیابان شهر مدرن فرا میخواند و ضمن اشغال فضای خیابان، هم آن را از انسان خالی میکند و هم به خود آسیب جدی میزند.
در اینجا شهر و خیابان مغلوب این خیزش و آتشفشان "شادیهای نزیسته عمومی" میشود و در نهایت آن چیزی که قربانی میشود خود شادیکنندگان است. چنانچه در رفتار ترافیک مردم در شهرهای ایران، تجاوز به حریم دیگری و رعایت نکردن حقوق آن "دیگری" عادت شده است به همین منوال در شادی کردن روز چهارشنبه سوری هم "آن دیگری" از مشارکت مدنی در شادی محروم میشود.
استادیار جغرافیای شهری دانشگاه زنجان*