bato-adv
کد خبر: ۳۴۵۸۸۱

زندگی تلخ دختر هتلدار ثروتمند مشهدی

پدرم یکی از ثروتمندترین افراد مشهد است و درآمد زیادی دارد ولی از زمانی که به خاطر دارم پدر و مادرم مواد مخدر مصرف می کنند. آن زمان که وارد مدرسه ابتدایی شدم آن ها ماده ای سیاه رنگ به نام تریاک مصرف می کردند. ولی پدرم مدام برای سرکشی از مراکز تجاری اش بیرون می رفت و بیشتر اوقات را نیز در دفتر هتل بزرگ اش می گذراند.
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۹ - ۰۴ بهمن ۱۳۹۶

روزنامه خراسان اظهارات زن جوان مشهدی را که در کلانتری مطرح کرده است منتشر کرد.

او گفته است: پدرم یکی از ثروتمندترین افراد مشهد است و درآمد زیادی دارد ولی از زمانی که به خاطر دارم پدر و مادرم مواد مخدر مصرف می کنند. آن زمان که وارد مدرسه ابتدایی شدم آن ها ماده ای سیاه رنگ به نام تریاک مصرف می کردند. ولی پدرم مدام برای سرکشی از مراکز تجاری اش بیرون می رفت و بیشتر اوقات را نیز در دفتر هتل بزرگ اش می گذراند.

هنوز مقطع ابتدایی را تمام نکرده بودم که فهمیدم نوع مصرف مواد مخدر پدر و مادرم تغییر کرده است. آن ها دیگر به مصرف مواد مخدر صنعتی روی آورده بودند و کریستال استعمال می کردند. پدرم دیگر مثل قبل سرکار نمی رفت و همواره در منزل کنار بساطش می نشست به طوری که دیگر مجبور شد هتل را که در مرکز شهر قرار دارد به اجاره سالیانه واگذار کند.

با این وجود درآمدهای ده ها میلیونی پدرم به اندازه ای بود که ما هیچ گاه کمبودی را از نظر مادی و رفاهی در زندگی احساس نمی کردیم اما همیشه از یک خلأ عاطفی رنج می بردم با آن که بهترین لباس ها را می پوشیدم و هر چیزی را که اراده می کردم می خریدم ولی کمبود محبت و مهر و عاطفه در بین اعضای خانواده ام موج می زد.

خوب به یاد دارم که اولین بار به علت کنجکاوی و هیجانات دوران نوجوانی مقداری از مواد مخدر مادرم را دزدیدم و به دور از چشم آن ها مصرف کردم. آن زمان 15 سال بیشتر نداشتم اما این مصرف های پنهانی دیگر به یک عادت برایم تبدیل شده بود، از سویی هم پدرم به دلیل خرید بیش از اندازه مصرفشان متوجه ماجرا نمی شد. آن ها در واقع مرا فراموش کرده بودند و من هم به دنبال آشنایی با افراد دیگر مصرف حشیش و سیگار را هم تجربه می کردم ولی هیچ وقت پدر و مادرم درباره رفت و آمدهای گاه و بیگاهم سوالی از من نمی کردند.

به خاطر این که پدرم به مدرسه محل تحصیلم کمک زیادی می کرد در مدرسه نیز احساس آزادی بیشتری می کردم و هیچ کس به خاطر غیبت یک ساعته مرا مورد بازخواست قرار نمی داد. خلاصه وقتی در سن 18 سالگی مقطع دبیرستان را به پایان رساندم یکی از رابطانی که برای پدرم مواد مخدر تهیه می کرد به خواستگاری ام آمد. او از اعتیاد من خبر نداشت ولی من می دانستم که او معتاد است به همین خاطر خیلی زود به خواستگاری اش پاسخ مثبت دادم چرا که فکر می کردم برای تهیه مواد دچار مشکل نمی شوم. با این وجود هنوز یک سال از ازدواجمان نگذشته بود که فهمیدم همسرم هیچ ثروتی ندارد و تنها با دروغ گویی و چاپلوسی خودش را نزد پدرم فردی پولدار معرفی کرده بود.

کار به جایی رسید که دیگر همسرم حتی هزینه مصرف مواد مخدر خودش را نمی توانست تامین کند. این گونه بود که از او طلاق گرفتم و به خانه پدرم بازگشتم.

ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۰۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۴
چرا در شهرهاي مذهبي خيلي اتفاق از بهم ريختگي زندگي ؛ اعتياد ؛ فساد اخلاقي رخ ميدهد؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۴
اگر کنسرت در مشهد ممنوع شود تمام این فساد ها از بین میرود مسئولان اقدام کنند
نيما
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۴
فرارو جان !!! تو كه شهامت انتشار نداري
!!ولي دقت كردي كه 65% اخبار حوادث و ناهنجاريها و مفاسد كشور از روزنامه خراسان و شهر تحت مديريت يك جريان فكري خاص ، دنبال جه مقصود و هدفي است؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
تهامی
Armenia
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۰۴
ستون نویس خراسان از این قصه ها خیلی سرهم میکند آنهم براساس شنیده های کوچه بازاری.. بهتر است چنین مطالب بی پایه و اساسی را منتشر نکنید!
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۴
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین