bato-adv
کد خبر: ۳۴۴۲۴۸

یاسر هاشمی: نمی‌گذاشتند برای نماز پیکر پدرم بروم

یاسر هاشمی ضمن بیان خاطرات و تشریح ابعادی از زندگی آیت‌الله هاشمی رفسننجانی گفت: هاشمی‌زدایی که امروز مطرح می‌شود، مقابله با تفکر هاشمی است و بحث جدیدی هم نیست. از همان موقعی که تلویزیون اجازه نداد افکار آیت‌الله هاشمی بخش شود هاشمی‌زدایی کلید خورد.

تاریخ انتشار: ۱۳:۰۶ - ۲۲ دی ۱۳۹۶

یاسر هاشمی کوچک‌ترین فرزند آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی است و معتقد است آیت‌الله در میان مردم زنده است. در توصیف دلتنگی‌اش برای آیت‌الله می‌گوید «در این یک سال جای خالی پدر در خانه برایشان سخت و دردناک است اگرچه در این مدت آیت الله هاشمی را بین مردم زنده دیدیم.»

آنچه می خوانید مشروح گفت و گوی ایلنا با یاسر هاشمی است:

یک سال از رحلت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌گذرد. این مدت بر شما و خانواده چگونه گذشته است؟

بعد از فوت آیت‌الله هاشمی هر شب یکی از ما شب را پیش مادر هستیم.‌ زمانی که در خانه هستیم جای خالی ایشان بیشتر احساس می‌شود.

اما اگر بخواهیم از بعد جامعه و آن چیزی که ما بین مردم می‌بینیم بررسی کنیم، بحث جایگاه اندیشه و افکار حاج آقا است که در این مدت خلأ سنگینی را احساس نکردیم. معتقدم فوت آیت‌الله هاشمی یک نقطه اوج برای ما و شخصیت ایشان بود. مشاهده کردید که چه تشییع جنازه باشکوهی با همدلی و وحدت مردم برگزار شد. در یک کلام بگویم در این مدت ما آیت‌الله هاشمی را بین مردم زنده دیدیم.

در انتخابات امسال خلأ وجود آیت‌الله هاشمی رفسنجانی احساس شد. فکر می‌کنید اگر حضور داشتند چگونه رفتار می‌کردند؟

برای این انتخابات حاج آقا از قبل تکلیف را مشخص کرده بودند. ایشان پیش‌بینی کرده بودند که مردم از آقای روحانی حمایت‌ می‌کنند تا دولت در چهار ساله دوم همه اهدافش را دنبال کند که این اتفاق هم افتاد.

آیت‌الله هاشمی با یک‌سری هجمه‌ها و بداخلاقی‌ها در طول حیات‌شان روبه‌رو بودند که از کنار آنها می‌گذشتند. این صبر از کجا ناشی می‌شد؟ چه زمانی فکر می‌کردند که باید پاسخ دهند؟

ایشان همیشه یک استراتژی درباره این مسائل دنبال می‌کرد. اگر کسی به خود ایشان تهمت و افترا می‌زد پاسخی نمی‌داد اما هنگامی که پای نظام و انقلاب در میان بود سکوت نمی‌کرد.

آقای هاشمی معتقد بود این مسائل نباید مبنایی شود که ایشان از متن موضوعات اصلی به حاشیه رانده شود و این امر جزو یکی از اصول رفتاری آقای هاشمی بود. ایشان هیچ‌گاه اجازه نمی‌دادند حواشی بر متن غلبه پیدا کند. متأسفانه این روزها می‌بینیم مسؤولان به جای اینکه به مسائل اساسی و بحث‌های مردم بپردازند و آنها را حل و فصل کنند، بیشتر وقت خود را صرف حواشی و اختلافات داخلی می‌کنند که باعث می‌شود از آن اهدافی که در کشور دنبال می‌کنیم، دور شویم.

آیا موردی بوده است که از آیت‌الله بخواهید به آنها پاسخ دهد؟

بله، من خودم بارها از حاج آقا خواستم که به برخی از موضوعات پاسخ دهند. اما موافق پاسخگویی به شیوه تهمت، افشاگری و مقابله به مثل نبود.

پاسخ‌های ایشان عموماً درباره مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود که خودشان موظف می‌دانستند در جایگاهی که دارند پاسخ دهند، اما هیچ‌گاه شخصی و به صورت افشاگری پاسخ نمی‌دادند و نمی‌پسندیدند که با آبروی افراد بازی شود. ایشان مخالف بودند که با ذهن و افکار عمومی بازی شود و اگر جایی هم پاسخ می‌دادند در جهت پیشبرد اهداف نظام بود.

رفتار حاج آقا در خانه چگونه بود؟

رابطه پدر و فرزند نزدیکی بین ما وجود داشت. حاج آقا فرزندان را اجباری را به کار نمی‌کردند و همیشه سعی می‌کردند با نصایح، راهنمایی‌های لازم را انجام دهند ولی هیچ‌گاه برای تربیت ما از جبر استفاده نکردند. می‌خواهم اعترافی کنم. ایشان همیشه دوست داشتند که یکی از ما طلبه شویم ولی خب نشدیم. همیشه ما را آزاد گذاشتند تا مسیر را خودمان انتخاب کنیم.

بیشتر چه بحث‌هایی در خانه مطرح می‌شد؟

خانواده ما یک خانواده سیاسی بود و به تبع بحث‌هایی هم که می‌شد سیاسی بود. ما برای حاج آقا حکم رابط صادقی را داشتیم که اخبار جامعه و مردم را برایشان نقل می‌کردیم. شاید مدیران برای ایشان اغراق می‌کردند اما ما خیلی شفاف و روشن با او صحبت می‌کردیم.ممکن بود جایی از شخصی تعریف کنیم اما ایشان با هوشمندی مچ ما را می‌گرفتند و هیچ وقت متوجه نشدیم که بالاخره نظرمان را تأیید یا رد می‌کند.

حاج آقا همیشه اطلاعاتشان خوب بود و نمی‌توانستیم دروغی به ایشان بگوییم و حتی پیش می‌آمد که جایی آماری را که می‌دادیم، تصحیح کند.

پس می‌توانیم بگوییم آیت‌الله هاشمی زمانی که به منزل می‌آمد، عناوین را پشت در می‌گذاشت؟

آقای هاشمی خیلی به دنبال عناوین نبودند. شواهد سیاسی زیادی وجود دارد که گواه این گفته من باشد. ایشان به معنای رایج به دنبال کسب قدرت نبودند. آقای هاشمی تنها مسؤولی بود که در تمام عمر سیاسی‌اش پشتوانه‌ای به نام رأی مردم داشت.

مثلاً هنگامی که کسی رئیس قوه قضاییه می‌شود حکمش را از یک نهاد خاص می‌گیرد یا کسی که وزیر می‌شود از مجلس رأی اعتماد می‌گیرد اما آقای هاشمی کسی بود که همیشه رأی خود را چه هنگام ریاست جمهوری و چه خبرگان از مردم می‌گرفت و به جرأت می‌توانم بگویم تنها کسی بود که خود را در معرض بیشترین قضاوت مردم قرار می‌داد.

ایشان می‌گفت سال 40 که مبارزه را شروع کردیم، فکر نمی‌کردیم که روزی به سمتی برسیم.

سال 84 هم همین نگاه را بعد از انتخابات داشتند؟

بله، صحنه سیاست ُبعدهایی دارد و دارای فراز و فرودهای است. ‌به قول انگلیسی‌ها بعد از هر شکستی، پیروزی است. حاج آقا از آن دست مسؤولان نبودند که نخواهند با مردم باشند. هیچ‌گاه رابطه آیت‌الله هاشمی با مردم قطع نشد.

برخلاف رفتاری که ما در سیاسیون ایران می‌بینیم، خانم‌های بیت آیت‌الله هاشمی در عرصه‌های مختلف حضور دارند. این دیدگاه از کجا نشأت می‌گیرد؟

خوشبختانه حاج آقا جزو معدود روحانیونی بود که نگاهش به زن و خانواده، روشنفکرانه و به‌روز بود و آن نگاه متحجرانه که در برخی افراد مشاهده می‌کنیم را نداشت. هنگامی که خاطرات ایشان را می‌خوانید می‌بینید که نوشتند عفت به دفتر آمد اما زمانی که خاطرات بزرگان دیگر را می‌خوانید متوجه می‌شوید که حاضر نمی‌شوند اسمی از همسرشان بیاورند و می‌نویسند خانواده امروز به دیدارشان آمدند.

این اجازه‌ای که حاج آقا به خواهران می‌دادند تا وارد جامعه شوند در کمتر مسؤولی می‌بینیم. اغلب آنان اجازه نمی‌دهند که خانم‌های خانواده در انظار ظاهر شوند، اما آیت‌الله هاشمی برعکس آنان بود.

آیت‌الله هاشمی نیمی از جامعه که همان زنان باشند را به خوبی دید. ورزش بانوان که فائزه خانم به طور جدی آن را دنبال کرد به همراهی حاج آقا امکان‌پذیر شد.

آیت‌الله هاشمی معتقد بودند در حوزه اشتغال و تحصیل باید زنان جامعه را دید که اگر دیده نشوند ممکن است فردا دچار مشکلات فراوانی شویم. ایشان در حوزه فرهنگی و اقتصادی باور کرده بودند اگر ما به زنان اجازه حضور بدهیم جامعه رو به تعالی و پیشرفت خواهد رفت. هر چه ما آنها را محدودتر کنیم قطعاً آسیب جدی خواهیم دید. حضور زنان در جامعه می‌تواند به آرمان‌خواهی کمک کند.

خبر فوت را چگونه شنیدید؟

آن شب حوالی ساعت شش رسیدم خانه. یکی از محافظین ایشان زنگ زد و گفت که حاج آقا حالشان بد است و به بیمارستان شهدای تجریش انتقال داده شد. پرسیدم اتفاقی افتاده؟ محافظ نتوانست خودش را کنترل کند. فهمیدم چه شده، سریعاً خود را به بیمارستان رساندم. وقتی رسیدم پزشکان در حال احیا بودند و می‌خواستند که پدر بازگردد اما خب...

گفته می‌شود خواهران و مادر شما در هنگام نماز بر پیکره حاج آقا اجازه حضور نداشتند؟

این طور نبود که در مراسم حضور نداشته باشند. همه با اسکورت آمده بودند و در مسیر گیر کرده بودند. ما هم که رسیدیم اجازه نمی‌دادند داخل شویم و یادم هست از روی نرده پریدم. مأمور دم در اجازه نمی‌داد وارد شویم. گفتم مرد حسابی من خودم اصل ماجرا هستم. ممنوعیت برای خواهران و مادر نبود. عدم حضور آنها یه دلیل شلوغی مسیر بود.

این روزها بحث رادیواکتیو موجود در خون آیت‌الله از سوی شما و دیگر فرزندان مطرح می‌شود. شورای عالی امنیت نیز در این باره جلسه‌ای تشکیل داده بود. درباره آن توضیح دهید؟

شورای عالی امنیت ملی دیرهنگام موضوع تحقیق درباره فوت حاج آقا را مورد بررسی قرار داد. آخرین گزارشی که به ما دادند این بود که وجود 10 یا 12درصد به طور دقیق یادم نیست رادیواکتیو در خون حاج آقا قطعی است اما این دلیل فوت نیست. در خون حاج خانم نیز سه برابر و در خون فاطمه یک برابر رادیواکتیو وجود دارد. ما از آنها خواستیم که گزارش را به ما بدهند اما ندادند.

این روزها شاهد هاشمی‌زدایی در دانشگاه آزاد هستیم. نظرتان چیست؟

در واقع هاشمی‌زدایی که امروز مطرح می‌شود، مقابله با تفکر هاشمی است و بحث جدیدی هم نیست. از همان موقعی که تلویزیون اجازه نداد افکار آیت‌الله هاشمی بخش شود هاشمی‌زدایی کلید خورد. دستشان به دانشگاه آزاد نمی‌رسید که رسید اما مردم به خوبی می‌دانند که هاشمی که بوده و چه کاری انجام داده است. همیشه عده‌ای بودند که با تفکرات آیت‌الله هاشمی مخالفت می‌کردند. حالا نمی‌خواهم بگویم بی‌حیایی اما این رفتارها را انجام می‌دهند. مردم خوب می‌دانند که چه کسی دانشگاه آزاد را بنا نهاد و چه تفکری پشت آن است. تفکرات آیت‌الله هاشمی مشخص است.

bato-adv
مجله خواندنی ها