قاتل زن جوان پس از گذشت ١٣ سال از دوران محکومیتش، وقتی دید نمیتواند درخواست اولیای دم را برآورده کند، صبح دیروز از هیأت قضائی خواست تا اعدامش کنند.
اولیای دم این پرونده درخواست یکمیلیارد تومان پول کردهاند، این در حالی است که متهم ادعا میکند تنها ١٠٠میلیون تومان میتواند به خانواده اولیای دم بپردازد.
به گزارش شهروند، قاتل زن جوان پس از گذشت ١٣ سال از دوران محکومیتش، وقتی دید نمیتواند درخواست اولیای دم را برآورده کند، صبح دیروز از هیأت قضائی خواست تا اعدامش کنند. اولیای دم این پرونده درخواست یکمیلیارد تومان پول کردهاند، این در حالی است که متهم ادعا میکند تنها ١٠٠میلیون تومان میتواند به خانواده اولیای دم بپردازد.
اوایل سال ٨٣ بود که جسد یک زن جوان در باغی متروکه در حصارک کرج پیدا شد. بلافاصله موضوع به پلیس مخابره شد و ماموران پلیس آگاهی تحقیقات خود را بر روی این پرونده جنایی آغاز کردند. تجسسهای نخست نشان داد که این زن با شلیک گلوله جان خود را از دست داده است. در ادامه تحقیقات ماموران پلیس رد پای مردی را در این جنایت کشف کردند که نشان میداد با این زن در ارتباط بوده است.
بنابراین مرد جوان دستگیر شد و در بازجوییها درنهایت به قتل این زن اعتراف کرد. این مرد به ماموران پلیس گفت: «زني به نام شیدا را به عنوان مسافر سوار خودروام کردم. در راه با او آشنا شدم و ارتباطمان بیشتر شد. یکی دو بار همدیگر را دیدیم. آخرینبار با هم به این باغ آمدیم. آنجا چشمم به طلاهایش خورد و وسوسه شدم. میخواستم طلاهایش را بگیرم اما مقاومت کرد. برای همین او را با شلیک گلوله کشتم و جسدش را همانجا پنهان کردم. بعد از آن طلاهایش را سرقت کردم و به قیمت ٣٠٠هزار تومان به یک طلافروشی در حصارک کرج فروختم.»
با اعترافات این مرد، وی صحنه جنایت را هم بازسازی کرد و کیفرخواست پرونده وی صادر شد. پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. اولیای دم که پدر و مادر مقتول بودند در دادگاه درخواست قصاص کردند. بنابراین متهم به خاطر قتل و سرقت به قصاص و زندان محکوم شد.
این حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید و به مرحله اجرا درآمد؛ اما پدر و مادر مقتول فوت کردند و خواهر و برادران وی که هشت نفر بودند، به عنوان اولیای دم باید نظر میدادند. در این میان به دلیل پیگیرینکردن اولیای دم اجرای حکم به تعویق افتاد. درنهایت نیز خواهر و برادران مقتول درخواست یکمیلیارد تومان پول کردند.
به همین دلیل این پرونده بلاتکلیف ماند تا اینکه متهم بر اساس ماده ٤٢٩ قانون مجازات اسلامی از دادگاه تقاضای تعیین تکليف کرد. بنابراین صبح دیروز جلسه رسیدگی به این درخواست در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. متهم در این جلسه صحبت دیگری را در رابطه با جنایت مطرح کرد و به هیأت قضائی گفت: «من شیدا را به عنوان مسافر سوار خودروام کردم. در راه او از شوهرش و اختلافاتی که با هم داشتند گفت. درواقع درد دل کرد.
همین حرفها باعث شد که ارتباطم با او بیشتر شود. شیدا مرتب از شوهرش بد و از اخلاقهای نامناسبی که داشت میگفت. من هم سعی میکردم او را راهنمایی کنم تا اینکه بعد از گذشت مدتی شیدا شروع کرد به تهدید و اخاذی کردن از من؛ میگفت اگر به او پول ندهم، به همسرم میگوید که با من ارتباط دارد و آبرویم را میبرد. هر چه سعی کردم او را آرام کنم، فایدهای نداشت؛ فقط پول میخواست. برای همین من هم عصبانی شدم و روز حادثه او را به باغ بردم. باز هم سر همین موضوع با او درگیر شدم و درنهایت او را با شلیک گلوله به قتل رساندم. شیدا واقعا میخواست آبرویم را ببرد، برای همین کنترلم را از دست دادم.»
متهم در ادامه صحبتهایش گفت: «اولیای دم درخواست یکمیلیارد تومان پول کردهاند؛ در صورتی که من این پول را ندارم. تنها ١٠٠میلیون تومان دارم که آن هم ارثیه پدریام است. بیشتر از آن هیچ پولی ندارم. خانواده اولیای دم هم از درخواستشان صرف نظر نمیکنند. برای همین الان ١٣سال است که در زندانم و بلاتکلیف ماندهام، دیگر خسته شدم، حاضرم اعدام شوم ولی تکلیفم مشخص شود. من هیچ پولی ندارم که به خانواده اولیای دم بپردازم. برای همین میخواهم که هر چه زودتر اعدامم کنند؛ چون دیگر طاقت بلاتکلیفی را ندارم.»
در پایان این جلسه هیأت قضائی وارد شور شدند تا رأی نهایی را در رابطه با این پرونده صادر کنند.