bato-adv
کد خبر: ۳۳۹۲۱۲

زاکانی: احمدی‌نژاد به همه چیز لگد زد

انقلاب اسلامی داعیه دار استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت در دو سطح مادی و معنوی بوده و وقتی صحبت از انحراف می شود، باید به این چهار داعیه توجه شود.
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۷ - ۱۴ آذر ۱۳۹۶
علیرضا زاکانی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی بعدازظهر امروز در ویژه برنامه روز دانشجو در دانشگاه شهید بهشتی که با عنوان «بازگشت از نیمه راه» و با هدف تبیین جریان های انحرافی بعد از انقلاب برگزار شد، اظهار داشت: در سال ۵۷ و در شرایطی که یک نزاع جهانی میان شرق و غرب در سطوح مختلف در جریان بود، انقلاب اسلامی راه سومی را پیش روی جامعه بشری گذاشت که مبتنی بر اسلام ناب بوده و عدالت و آزادی را به همراه معنویت به بشر ارائه کرد.
 
اهم اظهارات زاکانی را به نقل از مهر می‌خوانیم:
  • انقلاب اسلامی داعیه دار استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت در دو سطح مادی و معنوی بوده و وقتی صحبت از انحراف می شود، باید به این چهار داعیه توجه شود.
  • انحراف در انقلاب اسلامی ممکن است در چهار ساحت «اندیشه، باور، الگوگیری و عمل» رخ دهد، مسئولان کشور، اندیشمندان، جریان های سیاسی و جنبش دانشجویی چهار نقطه هدف برای انحراف هستند.
  • در آستانه انقلاب اسلامی ۶ گروه در مقابل امام (ره) صف کشیده بودند که شامل «سلطنت طلبان، متحجرین، منافقین، ملی مذهبی ها، ملی گراها و مارکسیست ها» بودند که در این میان سه گروه آخر به ظاهر نسبت به انقلاب اسلامی تمکین کردند اما در تمام اندیشه ها، باورها، الگوها و عمل به شرق و غرب وابسته بودند و زیاده خواهی های آنها باعث ضربات سهمگین به انقلاب اسلامی شده است.
  • بعد از آن، دو جریان داخل انقلاب نیز تا امروز با هم رقابت کرده اند که از این دو جریان در دهه ۶۰ با عنوان چپ و راست و حالا با عنوان اصولگرا و اصلاح طلب نام برده می شود.
  • چپی ها عمق اندیشه امام (ره) را درک نکرده بودند اما طوطی وار حرف های امام (ره) را تکرار می کردند و در مقام عمل نیز دچار افراط و تفریط بودند؛ با عنوان مثال درست ندرخشیدن آنها در دفاع مقدس، یکی از پایه ها و دلایل نوشیدن جام زهر توسط حضرت امام (ره) بود، چرا که مسئولیت های کلیدی کشور در دست این جریان بود. راستی ها نسبتا اندیشه عمیق تری داشتند اما این عمق به اندازه عمق تفکر امام (ره) نبود.
  • جریان چپ دهه ۶۰ در دهه ۷۰ دچار تغییرات اساسی شدند و حتی باورهای اسلامی را نیز به سخره گرفتند و در حوزه الگوپذیری به غرب متمایل شدند، نمونه این مسئله، مقدمه و مبانی نظری برنامه چهارم توسعه بود که در سال ۸۳ توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی وقت تهیه شده و در آن بر لزوم قرار گرفتن در قالب معیارهای نظام جهانی تاکید شده بود.
  • هر چند جریان راست وضعیت بهتری نسبت به چپی ها داشته اند، اما این جریان در دهه ۷۰ نتوانستند همپای انقلاب اسلامی در عرصه اندیشه، عمل و الگوپذیری بالا بیایند، هر چند صدمات کمتری دیدند، اما امروز آورده های جریان اصولگرایی کافی نیست.
  • آقای احمدی نژاد به دنبال احیای عدالتی بود که در ۱۶ سال دولت های سازندگی و اصلاحات آسیب خورده بود، اما او و اطرافیانش در حوزه اندیشه فوق العاده سطحی هستند. این گروه در حوزه باور نیز دچار اغراق گویی بوده اند، در حوزه الگوپذیری در نهایت الگوهای توسعه غربی را پذیرفته اند و در حوزه عمل نیز در جاهایی عملشان مبتنی بر شعارهای درست اولیه بوده، اما در نهایت همه چیز را با لگد خراب کردند.
  • دولت فعلی هم در حوزه اندیشه و باور دچار خودباختگی و در حوزه عمل دچار بی عملی است، در چنین شرایطی جنبش دانشجویی باید با رصد دقیق جریان ها و تطبیق آنها با مبانی انقلاب اسلامی، انحراف ها را بشناسد.
  • چین و روسیه که زخم خورده از سند امنیت ملی آمریکا هستند، در موضوع سوریه و در سال ۹۲ به ایران پیغام داده بودند که یا با ما باشید و یا با آمریکا، اما در نهایت مجبور شدند در پلن و نقشه انقلاب اسلامی قرار گیرند.
  •  وقتی که سردار سلیمانی در روسیه با پوتین دیدار کرد به او گفت که واقعیت های جهانی را چطور می بینید؟ وقتی پوتین واقعیت ها را از نگاه خودش تبیین کرده بود، حاج قاسم گفته بود که «واقعیت های دیگری نیز هست؛ از جمله اینکه هر کدام از این ۱۶ هزار نفری که در سوریه هستند، اگر برگردند هر کدامشان یک بمب ساعتی برای روسیه خواهند بود.» تبیین دقیق این واقعیت باعث شد تا روسیه تصمیم بگیرد در میدان بحران سوریه حضور یافته و با پدیده داعش مبارزه کند.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو