اروپا در نزدیک شدن به ایران تابع آمریکا نیست

فرارو- یک تحلیل گر مسائل بین‌الملل  معتقد است در حال حاضر دلایل زیادی برای وجود شکاف بین آمریکا و اروپا وجود دارد که ‌می‌تواند منجر به نزدیک تر شدن اروپا و ایران شود.

 

فریدون مجلسی تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل در گفت و گو با فرارو می‌گوید طرف اروپایی ایران در مذاکرات هسته ای نسبت به اظهارات ترامپ انتقاد دارد اما در باطن از سخنان او احساس خرسندی دارند چرا که به زعم آنها این اظهارات می‌تواند ایران را به اروپا نزدیک کند.  مجلسی می‌گوید: اروپایی‌ها اصولا از ترامپ دل خوشی ندارند. آنها مایل بودند بهانه‌ای غیر از مسائل مربوط به خود به دست بیاورند که بتوانند به او شدیدا انتقاد کنند.  

 

این تحلیل گر مسائل بین الملل به علت‌های شکاف اروپا با آمریکای ترامپ می‌پردازد و می‌گوید: ترامپ اعلام کرده وظیفه اش را تنها حفظ منافع آمریکا می‌داند و زبان به انتقاد از اروپا و نفتا گشاده است. او همچنین خواهان این شده اقتصاد حمایتی را در پیش بگیرد. آمریکا در بیش از 100 سال بر علیه اقتصاد حمایتی مبارزه کرده است. این رویکرد به زیان اروپا و کشورهای نفتاست. علاوه بر این ترامپ بدون توجه به امکانات بر هزینه‌های ناتو فشار آورده است. در واقع رفتارهای او مانند کاسبکار چرتکه به دستی ‌می‌ماند که  هر روز برای دیگران صورت حساب ‌می‌فرستد.  او ادامه می‌دهد: خروج ترامپ از کنوانسیون پاریس که برای اروپا اهمیت خاصی دارد نه تنها برای اروپا بلکه برای همه دنیا اهانت آمیز تلقی شد. وقتی اروپایی‌ها محدودیت تولید گاز دی اکسید کربن را برای خود ‌می‌پذیرند این رفتار آمریکا کاملا جنبه توهین آمیز برای اروپایی‌ها دارد.  

 

فریدون مجلسی می‌گوید: روش‌های ترامپ با اصول حرفه‌ای و حقوقی که از خود اروپا سرچشمه ‌می‌گیرد مغایرت دارد. اروپا برای رسیدن به برجام در مذاکرات هسته ای تلاش کرده و گاهی به ایفای نقش منفی پرداخته که این نقش منفی ‌می‌توانست برای برای خود زیان‌بخش باشد.

این تحلیل گر مسائل خارجی با اشاره به رهبری مذاکرات هسته ای توسط اتحادیه اروپا به ویژه در زمان موگرینی ‌می‌گوید: کنار گذاشتن برجام توسط ترامپ نه تنها به این معناست که او پای تعهدات کشورش ‌نمی‌ایستد بلکه به این معنا نیز هست که او دوباره میخواهد تعهداتی را که دیگران معقول ‌می‌دانند و آن را امضا کرده اند پاره کند.  بنابراین همه رفتارهای ترامپ برای اروپایی‌ها اهانت آمیز تلقی ‌می‌شود و این گونه مسائل برای اروپایی‌ها قابل تحمل نیست.

 

مجلسی معتقد است: اروپایی‌ها مراحلی مانند استثمار و استعمار را پشت سر گذاشته اند و در دو قرن گذشته قدرت جهانی بودند. این در حالی است که آمریکا حدود 50 سال است که قدرت جهانی شناخته ‌می‌شود. به این ترتیب اروپایی‌ها مایل نیستند تابع قدرت اربابانه آمریکا باشند. اقتصاد و وزن اتحادیه اروپا کمتر از آمریکا نیست. ترامپ هم بر خلاف روسای جمهور آمریکا این مسائل را درک ‌نمی‌کند. روسای جمهور قبلی آمریکا خود را متعلق به اروپا ‌می‌دانستند.  

 

  اروپا اختیار خود را به آمریکا نمی‌دهد

این تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه به منافع اقتصادی اروپا از ارتباط با ایران سخن می‌پردازد و ‌می‌گوید: اروپایی‌ها  به آمریکا ‌می‌گویند شما متحدی به نام اسرائیل دارید و به خاطر منافع او حاضرید منافع ما را از بین ببرید. این در حالی است که اروپا در همکاری‌های اقتصادی مثل سرمایه گذاری، مشارکت در تولید انرژی، پتروشیمی و نیازهای دیگر ایران با این کشور منفعت دارد. ایران در مسیر توسعه صنعتی خود هنوز به میانه راه نرسیده است و از این بابت اروپایی‌ها در حالی که می‌بینند ‌می‌توانند همکاری‌های زیادی با ایران داشته باشند در حال واگذار کردن این صحنه‌ها به کره جنوبی و چین هستند. این در حالی است که اروپا با جمعیت و منابعی که بیشتر آنها مورد استفاده قرار گرفته اگر صادرات نداشته باشد ممکن است دچار بحران اقتصادی و عقب ماندگی شود. از همین بابت است که اروپا اصلا مایل نیست اختیار خود را به دست آمریکا بدهد.

 

مجلسی معتقد است: اروپا تعهد با همکاری با ایران را پذیرفته است و وارد میدان همکاری با ایران ‌می‌شود. اروپا سلطه ای بر شرکت هایی که اجزای اقتصادی آن هستند ندارد. این تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل البته در ادامه ‌می‌گوید: ممکن است بعضی بانک‌های بزرگ مانند سوسیته ژنرال که به خاطر همکاری با ایران جریمه پرداخت کردند دیرتر از دیگران وارد معامله با ایران خواهند شد. با این حال اگر آمریکا از برجام خارج شود دیگر این کشور ‌نمی‌تواند از این قبیل شرکت‌ها جریمه دریافت کند. چرا که علت جریمه این بانک‌ها در گذشته به تحریم‌های بین المللی برمی‌گردد که در حال حاضر موضوعیت ندارند. آمریکا تنها ‌می‌تواند این بانک‌ها را تهدید کند که اگر با ایران وارد همکاری شوند ایالات متحده همکاری‌های خود با آنها را قطع کند. بنابراین ایران وادار ‌می‌شود که به جای دلار از ارزهای دیگری مثل یورو استفاده کنند. در واقع سیستم مبادلاتی جدیدی به وجود ‌می‌آید. دنیا دیگر دنیای سابق نیست که آقای ترامپ فکر کند ‌می‌تواند دیگران را به ضرب و زور با خود همراه کند.