حجت الاسلام مهدي طائب گفت: ابتدائي ترين علت مبتلا شدن افراد به نفاق منافعخواهي، دادن نقاط ضعف به دشمنان و فريب خوردن از بيگانگان است.
حجتالاسلام مهدي طائب ضمن تشريح ابعاد نفاق، با بيان اين نكته كه بايد ابتدا نفاق را معنا كنيم، اظهار داشت: گستره نفاق به دو قسم تقسيم ميشود. در قسم اول گستره نفاق، بايد بگوييم منافقاني هستند كه در مقابل اسلام سلاح بستهاند و ما بايد به دستور احكام اسلام با آنها نبرد كنيم و هيچ گونه سازشي با آنها جايز نيست.
اين كارشناس مسائل ديني به قسم دوم گستره نفاق پرداخت و افزود: در قسم دوم، منافقي داريم كه نبايد با آن در وهله اول نبرد كرد بلكه بهترين راه برخورد اين است كه تا آنجا كه ممكن است مدارا شود تا فرد منافق را به راه راست هدايت كرد.
*دروغ گفتن در پذيرش اسلام بزرگترين نفاق است
حجتالاسلام طائب ادامه داد: در نفاق اول كه به معناي دروغ گفتن در اصل پذيرفتن اسلام قلمداد ميشود فرد منافق مسلمان نيست و تظاهر به اسلام ميكند و در حقيقت مامور شده كه خود را به نام مسلمان جا بزند و با استفاده از نام اسلام براي بيگانگان جاسوسي كند.
اين عضو شوراي مركزي جمعيت رهپويان انقلاب اسلامي با بيان اينكه منافقي كه به ظاهر تسليم اسلام شده، در واقع عامل ترديد ناپذير بيگانگان است، تاكيد كرد: ممكن است فردي خود را به ظاهر آراسته به آداب اسلامي كند و در عمل نيز خود را مطيع احكام اسلامي جا بزند اما در زمانهاي حساس سخناني به زبان جاري كند كه ضربهاي مهلك به نظام اسلامي بزند و اين در حالي است كه ظاهرسازي وي هيچ كمكي به اسلام نميكند اما ضربه وي يك نظام اسلامي را دچار چالش ميكند.
*منافع خواهي و فريب خوردن از دشمن، ابتدائي ترين علت مبتلا به نفاق
وي با بيان اينكه ابتدائي ترين علت مبتلا شدن افراد به نفاق منافعخواهي، دادن نقاط ضعف به دشمنان و فريب خوردن از بيگانگان است گفت: ممكن است در شرايطي فردي در جايگاهي قرار بگيرد كه نقطه ضعفي به بيگانگان نيز بدهد و اين دشمن بيگانه به خاطر نقطه ضعفي كه از اين فرد دارد، وي را مجبور به ظاهرسازي ميكند تا استفاده خود را از وي ببرد.
اين استاد حوزه علميه قم بيان داشت: در قسم دوم گستره نفاق دو رويي نيز يكي از نفاقهاي خطرناك است. در اين قسم از نفاق فرد براي اهداف دشمنان كار ميكند. در حالي كه دشمن از نفاق وي بيخبر است و به طور مثال فرد مبتلا به نفاق به اعضاي خانواده خود دروغ ميگويد و در عين حال دورو نيز ميشود و البته اين يك بيماري نفاق گونه است.
*نفاق ريشه در ترس دارد
اين كارشناس مسائل عقيدتي با بيان اينكه نفاق ريشه در ترس دارد، هراس از فقر ، تنها ماندن،بيآبرويي و كمآبرويي و عدم شهرت يافتن را از عوامل گرفتار شدن در نفاق دانست و گفت: يكي از ماموريتهاي شيطان اين است كه افراد را از فقر،بيآبرويي و شهرت نيافتن بترساند و آنها را وادار به كارهايي بكند كه از فقر و بيآبرويي احتمالي فرار كند.
وي با اشاره به صفت مهم شيطان تاكيد كرد: شيطان هيچ گاه در حقيقت خود و آنچه كه هست، ظاهر نميشود بلكه همواره رفتاري دروغين و منافقگونه دارد و بايد گفت تئوريسين نفاق در خلقت و زمين است.
* راه در امان ماندن از شر نفاق پناه بردن به خداوند است
حجتالاسلام طائب با اشاره به اين آيه قرآن كه ميفرمايد "ومن يتوكل علي الله فهو حسبه إن الله بالغ أمره قد جعل الله لكل شيءٍ قدرا "تصريح كرد: انسان براي در امان ماندن از شر نفاق بايد به خداوند پناه برد و تمام ترس خود را نزد رب خود برده و با توكل، ترس را به اميد به آينده تبديل كند.
اين كارشناس مسائل ديني تاكيد كرد: در حقيقت همان اندازه كه انسان در مقابل پيشآمدهاي آينده از جمله فقر، بيآبرويي و خواري و ذلت ميترسد به همان اندازه ايمان به خدا و ربوبيت ندارد و اگر انساني غير از خداوند هراسي ديگري داشته باشد يعني بيتقوا باشد، در دامن شيطان گرفتار ميشود و شيطان آتش نفاق خود را روي اين فرد ريخته و روز به روز شعلهورتر ميكند.
حجتالاسلام مهدي طائب با بيان اينكه خداوند در قرآن تاكيد كرده كه شيطان شما را از پناه به خداوند خواهد ترساند، پناه بردن به خدا را بهترين راه در امان ماندن از شر نفاق و منافق دانست و بيان داشت: ممكن است انسان به دنبال ثروت، شهرت، قدرت، آرامش جنسي و ... باشد و براي رسيدن به اينها تلاش كند. نكته مهم اين است كه اگر فرد بخواهد از هر راهي براي رسيدن به آرمانهاي خود استفاده كند، قطعا در دامن نفاق و مسير منافقين حركت كرده است چون انسان نياز خود را با خداوند تامين ميكند و خداوند براي نيازهاي انسان كافي است.
*منافقان نادم راهي جز تبعيت از حجت خدا براي بازگشت ندارند
اين كارشناس مسائل ديني خطاب به منافقاني كه به كردار خود نادماند توصيه كرد كه به سرعت توسل به حق كرده و راه رسول خدا كه امروز در روي زمين حجت خدا دنبال ميكند را ادامه دهند.
وي در ادامه سخنان خود به شيوههاي شناخت منافقان پرداخت و تصريح كرد: در حقيقت شناخت منافق يا جاسوس سه راه بيشتر ندارد . اول اينكه بايد ديد كه فرد منافق كه خود را مسلمان ميداند بايد طبق آنچه كه ميگويد پيرو حجت خدا بر روي زمين كه ولي فقيه است، باشد. وي بايد در رفتار و كردار خود، خود را تابع ولي امر مسلمين جهان بداند در حالي كه به فرد ولايتمدار حتي اگر هم با ولي فقيه زمان خود اختلاف نظر داشته باشد ، نظر ولي را بر نظر خود ترجيح ميدهد . بر همين اساس اگر اين فرد نظري برخلاف نظر مقام معظم رهبري ارائه كند، ساده لوحي كرده و نفاق خود را عيان كرده است.
* در نظام اسلامي نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي وظيفه شناسائي منافق را بهعهده دارند
حجتالاسلام طائب راه ديگر شناخت منافق را اتكا به نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي در نظام اسلامي دانست و خاطرنشان كرد: در نظام اسلامي نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي وظيفه دارند به دنبال نفاق بگردند و بعد از اينكه منافق را يافتند به سرعت آن را به مردم معرفي كرده تا انطباق فرد منافق با مسلمان براي مردم آشكار شود.
*ظهور منجي موعود آخرين راه شناخت منافق است
استاد حوزه علميه قم راه سوم شناخت منافق را ظهور فردي از عالم غيب دانست و بيان داشت: برخي منافقان به حدي گوش به فرمان شيطان هستند و شيطان آنها را كمك ميكند كه جز با ظهور فردي از عالم غيبت، پرده از نفاق آنها برداشته نخواهد شد.
وي اضافه كرد: تنها فردي كه از عالم غيبت ظهور خواهد كرد حضرت مهدي (عج) است. آن حضرت با بصيرتي كه دارد منافقان مسلمان نما را از بين مومنان شيفته آن حضرت تفكيك كرده و در ميان جهانيان رسوا خواهد كرد.
حجتالاسلام طائب با بيان اينكه برخيها خودشان را مسلمان مينامند اما ميگويند كه ما خداوند،رسول و حجتش را روي زمين قبول داريم اما ميگوييم كه بخشي از احكامي كه رسول خدا معين كرده را انجام نميدهيم چون قبول نداريم، يادآور شد: اين افراد احكام اسلام را كه همان دستور خداوند است، رد ميكنند پس منكر خداوند مي شود. نميشود گفت كه به بخشي از اسلام ايمان دارند اما بخشي از آن را رد ميكنند چون قرآن، جواب آنها را به شدت داده و آنها را از اسلام دور كرده است.
*سكولارها يا نادان به اسلامند، يا منافق
وي خاطرنشان كرد: به عنوان مثال نميتوان گفت كه پيامبر اسلام و اهل بيت، سياست را جزئي از دين ميدانستند اما ما به خاطر شرايط زماني معتقديم كه نبايد در سياست دخالت كرد اين دسته از افراد نادان به علم اسلام هستند و بايد علوم اسلامي را دوباره مطالعه كنند.
*پيامبر در سياستورزي دينمداري ميكرد
اين كارشناس مسائل ديني با اشاره به سكولاريزم اين پديده را نفاق در احكام اسلام دانست و خاطرنشان كرد: همان گونه كه پيامبر اسلام و اهل بيت به دستور خداوند در سياستمداري خود دينمداري ميكردند و بر اساس آموزههاي ديني معتقد به اصول اساسي سياست بودند بر همين اساس نيز نماينده حجت خدا روي زمين كه اكنون مقام معظم رهبري حضرت آيتالله العظمي سيدعلي خامنهاي عهدهدار آن است، سياست اسلامي را تبيين ميكند و ما بايد تابع آن باشيم ولي اگربگوييم كه اسلام را قبول داريم اما نظر وليفقيه در خصوص مسائل سياسي را نميپذيريم به ظاهر اسلام را قبول كرده و در باطن منافق خواهيم شد.
*مسلمان واقعي اقتصاد و فرهنگ را جدايي از اسلام نميداند
حجتالاسلام طائب با اشاره به نفاق دشمنان اسلام مبني بر جدايي حوزههاي مختلف از جمله اقتصاد، فرهنگ و سياست از دين اين شيوه را شيطاني دانست و گفت: بهترين راه گرفتار شدن در مسير نفاق اين است كه بخشي از اسلام را نمي پذيرند در حالي كه به اسلام در زبان معتقدند.
اين كارشناس و پژوهشگر مسائل ديني با بيان اينكه ولايت فقيه جزئي از ضروريات آئين مقدس اسلام است، مخالفان ولايت فقيه را به دو دسته تقسيم كرد و گفت: در دسته اول كساني منكر ميشوند كه ناداناند و احكام اسلام را نميدانند كه اين افراد بايد به احكام اسلام رجوع كنند.
*مخالفان ولايت فقيه منافقان غافل از اسلام
وي افزود: اما برخيها كه اسلام را به ظاهر قبول كردهاند و تا آنجايي كه منافع آنها به خطر نيفتد،مخالف اسلام نميشوند، منكر اصل ولايت فقيه مي شوند اين افراد منافقاني هستند كه علاوه بر دروغگويي به عالم بودن در اسلام، نفاق در دين را نيز دارند.
* امام زماني كه حجتيه منظورش است نه به دنيا آمده و نه ظهور خواهد كرد
اين كارشناس مسائل ديني با بيان اينكه انجمن حجتيه خود را معتقد به مباني اسلام ميداند و به اين نكته كه اهل بيت و پيامبر سياستمداري ميكردند اذعان دارند اما معتقدند كه بايد در زمان غيبت در سياست دخالت نكرد،ادامه داد: انجمن حجتيه معتقد است كه بعد از ظهور امام زمان بايد در سياست دخالت كرد در حالي كه دروغ ميگويند حتي اگر امام زمان ظهور كند، آنها مانع از سياستمداري آن حضرت خواهد شد و بايد گفت آن مهدي موعودي كه انجمن منتظرش مانده، نه به دنيا آمده و نه ظهور خواهد كرد.