bato-adv
کد خبر: ۳۳۰۷۳

مذاکرات هسته ای در قالب ارتباط با آمریکا

دکتر رحیم لاری
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۸ - ۱۹ مهر ۱۳۸۸


قبل از نشست اخیر گروه 5 + 1 با ایران در ژنو معلوم بود که این نشست با مذاکرات قبلی تفاوتهای اساسی خواهد داشت. آنچه که به این انتظار دامن می زد دو اتفاق بود که در طی چند هفته قبل از آن پیش آمد؛ اول بسته پیشنهادی ایران به گروه 5 + 1 و دوم اعلام همزمان تاسیسات غنی سازی در اطراف قم با سفر احمدی نژاد به نیویورک. بسته پیشنهادی ایران دو سه هفته قبل این نشست، از سوی متکی به نمایندگان سیاسی گروه 5 + 1 تسلیم شد و از همان موقع نیز کشورهای این گروه واکنشهای متفاوتی در قبال آن نشان دادند. 

اعضای این گروه در سه طیف مختلف به بسته پیشنهادی ایران واکنش نشان دادند. در یک طیف، واکنش به این بسته به صورت استقبال و اهمیت دادن به آن بود که به نحو مشخص روسیه در این طیف قرار می گیرد. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در این زمینه گفت؛ «پیشنهادهای جدید ایران برای حل موضوع هسته‌ای این کشور، نکات قابل تاملی دارد».
 
آمریکا در طیف مقابل، درابتدای امر نسبت به بسته ایران عکس العمل شدیدی از خود نشان داد به گونه ای که اظهار نظرهای یان کلی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، و دیگر مقامات آمریکایی حاکی از عدم رضایت آمریکاییان از بسته ایران بود. جوزف کرولی، دستیار وزیر خارجه آمریکا، در این زمینه گفت؛ «ایران در پیشنهاد خود مجددا مسئله هسته ای خود را پایان یافته خوانده اما این با شرایط واقعی منطبق نیست. طرف های ذی ربط در آینده صداقت ایران برای حل این مسئله را بررسی خواهند کرد». 

دیگر اعضای 5 + 1 طیف میان این دو را در پیش گرفتند و سعی کردند تا بیان سخنانی کلی و مبهم با احتیاط نسب به آن عکس العمل نشان دهند. چرخش ناگهانی آمریکا و درخواست گفتگوی فوری با ایران برای «بررسی دقیق هدف هسته ای» ایران، نخستین نشانه مبنی بر وقوع اتفاقی در اجلاس ژنو برخلاف نشستهای گذشته این گروه با ایران بود. 

اعلام تاسیسات جدید غنی سازی از سوی صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران، و همزمانی آن با سفر احمدی نژاد به نیویورک باعث شد تا او برای پاسخ به اظهارات باراک اوباما، گلدن براون و سارکوزی مقابل خبرنگاران در هتل كانتينانتال حاضر شود تا با تکذیب سری بودن آن، بر تبعیت ایران از قوانین آژانس بین المللی ایران تاکید کند. از اول هم معلوم بود که کنفرانس مطبوعاتی احمدی نژاد تاثیری بر مخاطبانش نخواهد داشت اما خود خبر تاسیسات جدید ایران بر نشست ژنو سایه انداخت.
 
با وجود آن که برخی گمان می کردند این خبر باعث می شود تا نشست ژنو به سنگین شدن مذاکرت و حرکت گروه 5 + 1 به سوی تحریمات بیشتر علیه ایران ختم شود، اما در عمل چنین نشد و نشست ژنو در فضای ملایم برگزار شد و باب گفتگوهایی تازه نیز در آن باز گردید. در واقع، جو ملتهب هفته ها و حتی ماههای قبل که تقریبا صورت اولتیماتوم غرب به ایران را داشت و از بیانیه پایانی اجلاس گروه 8 در ایتالیا شروع شده بود، با گذشت زمان اندک اندک تغییر شکل داد و اعلام تاسیسات جدید در قم نیز نتوانست بر این روند تاثیری بگذارد. این تغییر روند تا آنجا پیش رفت که تمام شرکت کنندگان اجلاس ژنو تقریبا خشنود از آن خارج شده و آن را مثبت ارزیابی کردند و حتی باراک اوباما نیز آن را «آغازي سازنده براي جلوگيري از بن بست هسته ای» دانست.
 
اما چرا برخلاف نشست های قبلی ، این بار نتیجه ای متفاوت به بار آمد؛ با وجود آن که نه بسته پیشنهادی ایران حاوی دستورالعمل معینی بود و نه آن که نتیجه ای در مورد توقف یا عدم توقف غنی سازی در ایران به دست آمد؟ 

به نظر می رسد که پاسخ این مسئله در دو عاملی باشد که در این اجلاس رخ داد؛ اول مذاکره رو در روی دو مقام ارشد ایران و آمریکا و دوم توافق طرفین مبنی بر غنی سازی اورانیوم با خلوص بالا در خارج از ایران.

دیدار 45 دقیقه ای جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی، با ویلیام برنز، معاون وزیر امور خارجه آمریکا، نخستین دیدار دو مقام بلند پایه دو کشور در سی سال گذشته بود. تا کنون، نمایندگان ایران و آمریکا در مورد عراق دیدارهایی داشته اند اما نه در این سطح بوده و نه آن که به صورت رو در رو و بدون حضور واسطه ای انجام شده است. به این دلیل، دیدار این دو را می توان در راستای گفتگوی بین ایران و آمریکا ارزیابی کرد ؛به خصوص آن که جزییات آن چندان فاش نشده و همین نکته، نگرانی هایی را در ایران به وجود آورده است.
 
نگرانی های مربوط به این دیدار از سوی دو اردوگاه اصولگرا و اصلاح طلب بیان شده، هر چند هر کدام دلایل خاص خود برای نگرانی دارند. اصولگرایان نگران از آن هستند که دیدارهایی از این دست ، لطمه به عزت و استقلال ایران بزند که در طی سی سال گذشته همواره ابا داشته با آمریکا به عنوان شیطان بزرگ رو در رو قرار بگیرد. اصلاح طلبان نگران از دادن امتیازهایی پنهانی به طرف آمریکایی هستند و سابقه طولانی دادن امتیاز به قدرتهای بیگانه در تاریخ ایران بیشتر به نگرانی آنان دامن می زند. 

دلایل نگرانی های دو ارودگاه اصلی سیاسی هر چه که باشد، یک نکته روشن است و آن این که از سوی هر دو طرف ایرانی و آمریکایی میل به گفتگو و برقراری ارتباط وجود دارد و این امر بر اجلاس ژنو و پرونده هسته ای ایران سایه انداخته است. همزمان با اجلاس ژنو، سفر متکی به واشنگتن نیز لایه دیگری را از این امر نشان داد. هر چند که ده سال پیش، کمال خرازی نیز به واشنگتن رفت تا از کارمندان دفتر حفاظت منافع ایران در سفارت پاکستان دیدار کند و برخی رسانه ها سعی داشتند تا سفر متکی را نیز همانند آن جلوه دهند اما بنابر بعضی گزارشها، سفر متکی در این حد نبوده و دیدارهایی نیز با برخی مقامات آمریکایی داشته است. 

بنابر گفته حکما که نمی توان وقایع را بر مدار صدفه و اتفاق دانست، همزمانی دیدار جلیلی با برنز و سفر متکی به واشنگتن هم خارج از این قاعده نیست و نمی توان آن را اتفاقی دانست، بلکه همزمانی این دو امر را می توان در قالب گامهای بلند در برقراری ارتباط با آمریکا ارزیابی کرد. شاید موضوع ارتقاء گفتگو 5 + 1 با ایران به سطح سران که از سوی متکی و حتی احمدی نژاد مطرح شده گویای گامی دیگر در این جهت باشد تا پرونده هسته ای ایران در قالب دیدار رو در روی روسای جمهور ایران و آمریکا قرار بگیرد. 

با توجه به نکات فوق می توان به روشنی دریافت که در اجلاس اخیر ژنو، برای اولین بار حواشی نشست ایران با 5 + 1 از اصل و متن آن اهمیت بیشتری پیدا کرد و نشان داد که اصل طرح پرونده هسته ای ایران نه موضوعی حقوقی و نه فنی است، بلکه موضوعی سیاسی است که به چگونگی رابطه ایران با قدرتهای بین المللی مربوط می شود. 

این موضوع نه فقط در مورد کل فرایند گفتگوها، بلکه حتی در مورد راهکار طرح شده در این اجلاس، یعنی غنی سازی با خلوص بیشتر در خارج از ایران، نیز مشاهده می شود. این فرایند در حالی که از سوی حامیان دولت به عنوان یک دست آورد بزرگ قلمداد شده، از سوی منتقدان آن به عنوان عقب نشینی ایران از مواضع قبلی دانسته شده است. با وجود آن که می توان برای هر دو دسته ادله موافقی را جست اما به نظر می رسد که توافق ایران و گروه 5 + 1 بر سر غنی سازی با خلوص بیشتر در خارج از ایران را باید به عنوان یک مسئله سیاسی در قالب ارتباط با آمریکا ارزیابی کرد. 

در وهله نخست، اگر چه گروه 5 + 1 با قبول این فرایند به نحو ضمنی انجام غنی سازی در ایران را نیز پذیرفته اند، اما این به معنای اتمام ماجرا نیست چرا که آنان به صراحت غنی سازی در ایران را تایید نکرده اند. دیگر آن که، سخن اوباما مبنی «آغازي سازنده براي جلوگيري از بن بست هسته ای» به خوبی حکایت از موافقت آمریکا برای خروج از بن بست هسته ای از طریق این کانال دارد.
 
او مسیر این کانال را چنین ترسیم کرده : «برداشتن گام انتقال اورانيوم با غناي پايين اين کشور به کشوري سوم گامي در جهت اعتمادسازي خواهد بود، مبني بر اينکه برنامه ايران در واقع صلح آميز است». آنچه در این میان اهمیت دارد نه عدم تخلفات ایران از ان پی تی و نه اصل صلح آمیز بودن فن آوری هسته ای ایران است، بلکه مسئله اصلی آن وجه سیاسی است که در تعامل با آمریکا به دست می آید. 

در حال حاضر، به نظر می رسد که دیدار جلیلی با برنز و سفر متکی به واشنگتن تا اندازه ای توانسته این وجه سیاسی را تامین کند که نتیجه آن توافقات به دست آمده و خشنودی کشورهای غربی در اجلاس اخیر ژنو است. اما معلوم نیست این وضع تا کی بتواند ادامه پیدا کند. به بیانی دیگر، مادام که وجه سیاسی فوق در کانال و قالب مذاکره با آمریکا پیش رود، حداقل کشورهای غربی چندان مشکل جدی در مسیر پرونده هسته ای ایران نخواهند بود و تاییداتی همانند این گفته باراک اوباما می تواند چاره ساز باشد. در این صورت، پرونده هسته ای ایران در قالب ارتباط با آمریکا خواهد توانست بالاخره پس از چندین سال مناقشه و جنجال به سر انجامی رسیده و  ثمر دهد.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین