سارق سریالی که از دلار فروشان خیابانی تهران سرقت میکرد، در پنجمین سرقت مردی راکشت. او دو ماه و نیم بعد از این جنایت در عملیات غافلگیرانه پلیس در مخفیگاهش دستگیر شد.
به گزارش «ایران»، 6 فروردین امسال، مأموران پلیس راهنمایی و رانندگی متوجه درگیری دو مرد میانسال داخل خودروی پراید شده و زمانی که به آنها نزدیک شدند راننده خودرو با تهدید اسلحه پا به فرار گذاشت. سرنشین خودروی پراید که با شلیک 5 تیر بشدت مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شد اما چند روز بعد تسلیم مرگ شد. در ادامه تحقیقات، کارآگاهان جنایی موفق شدند قاتل مرد دلار فروش را دستگیر کنند.
قاتل میانسال که مردی آرام، قد بلند وخوش کلام بود روز گذشته در اداره آگاهی تهران جزئیات تازهای ازسرقتها و جنایت را فاش کرد.
با مقتول آشنایی قبلی داشتی؟
نه، نخستین بار بود که این دلارفروش را میدیدم. من دنبال رسیدن به پول و سرقت بودم که او هم از شانس بدش به دام من افتاد.
با این حساب چطور او سوار ماشینت شد؟
به او گفتم مأمور مبارزه با قاچاق ارز هستم و به خاطر غیر قانونی بودن فروش دلار باید با من به اداره آگاهی بیاید.بعد هم او را سوار ماشینم کردم. در بین راه ماشین را در گوشهای از خیابان نگه داشتم تا به قول خودم اموال مرد دلار فروش را صورتجلسه کنم. او از من کارت شناسایی خواست که گفتم بعد از نوشتن صورتجلسه کارتم را نشان میدهم. در همین موقع متوجه شدم با دست راستش چاقویی را از جیبش بیرون میآورد.
برای جلوگیری از درگیری، اسلحه خودم را بیرون آوردم که مرد دلار فروش بیشتر وحشتزده شد در همین زمان درگیری اتفاق افتاد و یک تیر به بازوی من خورد و چندین تیردیگر هم به سمت او شلیک شد.اما باورکنید من نمیخواستم او را بکشم ولی ناگهان تیر شلیک شد و این اتفاق تلخ افتاد. در همین زمان، مأموران پلیس راهور به طرف ماشینم آمدند که با اسلحه دیگری که داشتم آنها را تهدید کردم و سوئیچ خودروی مأموران را گرفتم و با پای پیاده فرار کردم.
چطور دستگیر شدی؟
دو ماه و نیم از قتل مرد دلار فروش گذشته بود که مأموران پلیس به منزلم ریختند و دستگیرم کردند.
به غیر از این مورد، سرقت دیگری هم داشتی؟
بله، 4 سرقت دیگر از دلارفروشیها انجام داده بودم که آنها بدون درگیری و با موفقیت انجام شده بود. البته این را هم بگویم در آن سرقتها اسلحه همراهم نبود. شگرد من هم مشخص بود؛ دلارفروشها را به بهانه اینکه مأمور هستم سوار ماشین میکردم و بعد از صورتجلسه و گرفتن دلارهایشان اجازه میدادم که از ماشین پیاده شوند و پی کارشان بروند.
از سرقتها چقدر گیرت آمد؟
مبالغ بسیار متغیر بود چون حدود 2 سال بود که با شکار دلار فروشهای خیابانی این کار را انجام میدادم در مجموع فکر میکنم طی دو سال گذشته کمتر از 20 میلیون تومان از سرقتها عاید من شده باشد برخی از دلار فروشها که سوار خودروام میشدند ارز همراهشان نبود و فقط ریال داشتند مثلاً از یکی از سوژهها حدود 5 میلیون تومان سرقت کردم.
چرا دلار فروشها را برای شکار انتخاب میکردی؟
برای اینکه ازنگاه من برخی از آنها افراد خلافکاری هستند. من سراغ مردم عادی نمیرفتم بلکه ازکسانی سرقت میکردم که از دید قانون خلافکار بودند.
خلافکاری دلار فروشان خیابان فردوسی چطور به تو ثابت میشد؟
مدام میشنیدم که دلار فروشی کاری خلاف قانون است و باعث اخلال ارزی در کشور میشود. از طرفی آنها که میدانستند کارهایشان خلاف قانون است که با دیدن بیسیم در دست من، میگفتند که پشیمان هستند و دیگر این کار را تکرار نمیکنند.
انگیزهات از سرقتها چه بود؟
پدرم سالهاست مریض است و برای درمان او نیاز به پول داشتم. من یا باید بیتفاوت میماندم و درد کشیدن او را میدیدم یا باید کاری میکردم. بالاخره نتوانستم بیتفاوت بمانم و گزینه دوم را انتخاب کردم.
اسلحه را از کجا تهیه کرده بودی؟
از عراق خریده بودم، خرداد دو سال قبل.
سابقه داری؟نه.
شغلت چیست؟کارهای زیادی انجام دادهام یک زمانی کارمند بخش خصوصی بودم و زمانی بازاریاب و ویزیتور. میتوانم بگویم هر کاری که فکرش را کنید انجام دادهام.
تحصیلاتت چقدر است؟
فوق دیپلم نرم افزار.
پشیمانی؟
خیلی زیاد.اما افسوس که ناخواسته دستم به خون آلوده شده وخانواده وپدرم هم سرنوشت نامعلومی دارند.