فرارو-افشین داورپناه؛ مالک پلاسکو اعلام کردهاست ظرف دوسال پلاسکو را با بهترین امکانات بازسازی میکنیم! اندیشهای سوداگرانه، دور از آیندهاندیشی و در نظر داشتن حساسیتهای افکار عمومی! آن هم در حالی که در موارد مشابه، چنین ساختمانهایی مجددا ساخته نمیشوند بلکه به جای آنها یادمانی در یادآوری این فاجعه و نکوداشت قربانیان آن ساخته میشود تا چون آینهای عبرتآموز همیشه پیش روی مسئولان و افکار عمومی باشد.
در خبرها آمده بود که رئیس بنیاد مستضعفان، در دیدار از مراحل آواربرداری از ساختمان پلاسکو به خبرنگاران گفته است: «ظرف دوسال پلاسکو را با بهترین امکانات بازسازی میکنیم»! (نقل از خبرگزاری ایسنا) چنانکه گویی مطالبه و دغدغه فعلی و اصلی آسیبدیدگان و افکار عمومی در این شرایط بازسازی هر چه سریعتر این مجتمع تجاری است! آن هم در شرایطی که تا این لحظه این بنیاد، به عنوان مالک ساختمان، به بهانههای متعدد از پاسخگویی درباره جایگاه و نقش و مسئولیت خود در وقوع این فاجعه شانه خالی کردهاست.
توجه داشته باشیم که تقلیل فاجعه پلاسکو به یک سانحه یا حادثه معمولی، بدترین و زیانبارترین وضعیتی است که میتوان برای این فاجعه متصور شد؛ آتشسوزی و ریزش پلاسکو یقینا یک فاجعه و بیشک یک نماد مدیریتی ـ فرهنگی است! فاجعهای که نتیجه ترکیب در هم تنیدهای از مسائل گوناگون و در راس آنها سوء مدیریت شهری و مسئولیت ناپذیری (به عنوان یک رفتار فرهنگی) است!
در چنین شرایطی، این که مالک ساختمان، وعده بازسازی آن را، آن هم در کوتاه مدت به شهروندان بدهد و آن را احتمالا مژده یا وعدهای خوشحال کننده تصور کند، نشان از چیست؟ اساسا چرا باید به جای ساختمان پلاسکو مجددا یک ساختمان دیگر ساخته شود؟ و چرا نباید این فضا به عنوان نماد یک فاجعه به یک یادمان شهری تبدیل شود؟
همان کاری که در مورد ساختمانهایی از این دست ـ برای مثال برجهای تجارت جهانی ـ اتفاق افتاد. بهتر نیست مالک این ساختمان با پذیرش کوتاهیهای خود در این فاجعه، فکر سوداگرانه خود درباره بازسازی مجدد پلاسکو را فراموش کند و این مکان توسط شهرداری به یک فضای باز شهری با یک یادمان ویژه برای آتشنشانهای قهرمان تبدیل شود! یک فضای عمومی شهری که همواره یادآور مجموعهای از تذکرها به مردم و مسئولان باشد.
بهتر است پلاسکو به یک یادمان و نماد شهری تبدیل شود و مدیریت شهری و نهادهای دخیل در این موضوع شرایطی را فراهم کنند تا این فاجعه به شکلگیری رویهها و روندهای اصلاحی در حوزه مدیریت شهری منجر شود؛ شاید ساختن یادمان فاجعه پلاسکو و متعاقب آن نامگذاری روزی به عنوان امنیت شهری یا نظایر آن، و بزرگداشت سالانه این فاجعه، به اصلاح نقائص قوانین در این زمینه، مجازات خاطیان، مطالبهگری شهروندان، فرهنگسازی در این زمینه و در نهایت ارتقاء سطح امنیت و کیفت زندگی شهری بینجامد. همچنین، این فاجعه میتواند به شکلگیری نهادهایی مردمی یا فعالیتهای مردمی برای پیگیری مسائل شهری و مطالبهگری در زمینه ارتقاء امنیت و ایمنی در ساختانها و فضاهای شهری بینجامد.
مالک ساختمان نیز به دنبال پاسخگویی به پرسشهای افکار عمومی باشد؛ به گفته پشمچیزاده، معاون شهردار تهران، ساختمان پلاسکو هرگز از شهرداری گواهی پایان کار دریافت نکردهاست! (به نقل از ایسنا) آیا شهرداری با یک مجتمع مسکونی معمولی هم همینگونه برخورد میکند؟ در خبر دیگری آمده بود که به این ساختمان، احتمالا به دلیل نداشتن گواهی پایان کار، انشعاب گاز شهری داده نشدهاست و گرمایش این ساختمان همچنان از طریق گازوئیل و کپسولهای گاز انجام میشدهاست! ـ موضوعی که نقشی اساسی در وقوع این فاجعه داشته است.
چگونه یک ساختمان بدون داشتن گواهی پایان کار، در طول چند دهه به عنوان یک مرکز تجاری پر تردد فعالیت میکردهاست بدون این که گواهی پایان کار داشته باشد؟ سهم شهرداری و بنیاد در وقوع چنین تخلفی چه مقدار بوده و چرا همچنان به همین وضع باقی ماندهاست؟ چرا وظایف قانونی مالک در قبال تجهیز و ایمنسازی این ساختمان انجام نشده و چه مقدار سهلانگاری یا مسامحه از سوی نهادهای مسئول در این زمینه انجام شدهاست؟ چرا تذکرهای شهرداری و آتشنشانی ندیده گرفته شده و چرا ... .