bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۹۷۸۳۷
محمد مرادی:

نهایت عبودیت ولایت تکوینی است

مرادی با اشاره به اینکه کنه عبودیت، ربوبیت است، می‌گوید: انتهای رسیدن به مقام عبودیت امکان تصرف در عالم تکوین و ولایت تکوینی است که ائمه(ع) چنین جایگاهی داشتند.
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۱ - ۱۳ آذر ۱۳۹۵
خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) نوشت:

مرادی با اشاره به اینکه کنه عبودیت، ربوبیت است، می‌گوید: انتهای رسیدن به مقام عبودیت امکان تصرف در عالم تکوین و ولایت تکوینی است که ائمه(ع) چنین جایگاهی داشتند.

دکتر محمد مرادی، عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث، در تشریح ولایت تکوینی و تشریعی به عنوان مواردی از شئون معصومین(ع)، گفت: وَلایت به معنای سرپرستی و دخل و تصرف در امور است، وقتی این کلمه با تکوین می‌آید، به معنای دخل و تصرف در امور تکوینی عالم است، یعنی شخصی که می‌تواند در عالم آفرینش و هستی دخل و تصرف کرده و جاهایی را اصلاح کند و احیانا خلاف روند طبیعی کاری انجام دهد.

مرادی در خصوص ولایت تشریعی گفت: ولایت تشریعی یعنی ولایت قانون‌گذاری و حق تشریع و صدور اوامر و نواهی است که برای مکلفان الزام‌آور است. کسی که مجاز است قانون‌گذاری دینی نماید و شریعتی را وضع کند.

وی در پاسخ به این پرسش که مراد از ولایت تکوینی ائمه(ع) به چه معناست؟ گفت: شاید در متون دینی به صراحت تعبیر ولایت تکوینی نداشته باشیم، اما با توجه به پاره‌ای از گزاره‌هایی که در آیات و روایات وجود دارد، انسان‌هایی‌ از طرف خداوند این قدرت و ظرفیت را پیدا می‌کنند که بتوانند در برخی از امور عالم دخل و تصرف بکنند و جابجایی صورت داده و روند طبیعی را تغییر داده و خلاف تکوین عالم کاری را انجام دهند و به تعبیری، خرق عادت کنند. یعنی بر خلاف روال طبیعی عالم تصرفی در عالم کنند. مانند کارهایی که پیامبران زیر عنوان اعجاز می‌کردند. گزارش‌های صریحی در قرآن وجود دارد که پیامبران معجزه می‌کردند و رفتاری فراطبیعی داشتند.

استاد دانشگاه قرآن و حدیث، ادامه داد: این نوع معجزات که برای ما در خصوص پیامبران نقل شده و قطعی هم هست، نوعی ولایت تکوینی است. این ولایت برای برخی از بندگان خاص خداوند که دارای ظرفیت‌های معنویی بالایی هستند وجود دارد.

مرادی در پاسخ به پرسشی در خصوص مراد از رجوع به ولایت تکوینی ائمه در زمان حاضر، گفت: اگر در زمان انسان برگزیده خداوند که انبیا و اوصیای پیامبران هستند زندگی کنیم، این‌‌ها در موارد خاصی که خداوند به ایشان علم می‌دهد، می‌توانند دخل و تصرفی در عالم داشته باشند. این کار می‌تواند برای اعجاز یا اصلاح گری‌ باشد. در زمان عدم حضور ائمه(ع) و دوران غیبت در جاهایی که نیاز هست به دلیل اینکه امام معصوم و حجت خدا وجود دارد، در صورتی که شرایطی و مقتضیاتی وجود داشته باشد، باز همان دخل و تصرف ممکن است اتفاق بیفتد. البته ممکن است برخی از اولیای خدا غیر از معصومین وجود داشته باشند که بتوانند دخل و تصرف‌هایی در عالم بکنند همان طورکه گزارش‌هایی در این زمینه نقل شده و از کسانی برخی امور خلاف روند طبیعی صادر شده است که کرامت خوانده می شود. این‌ افراد، برگزیده خدا و حجت خدا نیستند، اما ولی خدا هستند که به خاطر ظرفیت‌های وجودی، می‌توانند در عالم تکوین دخل و تصرف کنند و از آنها کرامت صادر شود.

وی در خصوص اینکه ولایت تکوینی چه نسبتی با دعای مؤمنان دارد، گفت: دعا و اجابت آن، مؤلفه‌های خود را دارد و ممکن است کسی با دعا هم به اذن خدا بتواند برخی اعمال خرق عادت را انجام دهد. اما باید بدانیم که این گونه امور، به خاطر دعا و اجابت خداوند است و نه افراد دیگر. ولایت تکوینی به اذن و فرمان خداوند است. اگر خداوند به کسی این اذن و فرمان را بدهد تا دخل و تصرف بکند، این امکان وجود دارد، اما دعاها چون به درگاه خداوند است و بندگان باید پاسخ را از خداوند دریافت کنند، او باید تشخیص بدهد که دعا باید به اجابت برسد یا با تاخیر به اجابت برسد که به حوزه فضل خدا ارتباط دارد و به غیر خدا ارتباط ندارد. اگر بنده‌ای از خدا چیزی درخواست می‌کند و مورد اجابت قرار می‌گیرد، ممکن است در جاهایی اتفاق خارق عادتی بیفتد اما مربوط به خداوند است.

استاد دانشگاه قرآن و حدیث، در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه گفته شده است یکی از معانی ریشه اصلی تربیت «ر ب ب» به معنای پروردگار است، آیا می‌توان ولایت تکوینی اهل بیت(ع) را در نقش ایشان در تربیت دید؟ گفت: عبارتی در متون اسلامی نقل شده با این مضمون: «العبودية جوهرة كنهها الربوبية». این عبارت به این معناست که کنه عبودیت، ربوبیت است و اگر کسی به مقام بندگی خداوند برسد می‌تواند به مقامی برسد که در عالم دخل و تصرف کند و ائمه به این معنا صاحب مقام عبودیت بودند. به تعبیری، از چنان ظرفیت و معنویتی برخوردار بودند، که بتوانند با اذن خداوند، تصرف در عالم کنند و حوادثی خرق عادت پدید آورند. این مقام البته شایسته کسانی است که از ظرف وجودی الهی برخوردار باشند. اگر کسی به جایگاهی برسد که بنده خاص خدا شود و همه تصمیمات خود را دائر مدار اراده و مشیت الهی بکند، همان‌طور که در حدیث قرب نوافل آمده، به مقام تصرف می‌رسد. ولایت تکوینی به بندگانی می‌رسد که همه چیز را از جانب خداوند بدانند و چیزی را از جانب خود ندانند. ولایت تکوینی، با این دو ویژگی محقق می‌شود: اول اینکه افراد صاحب صلاحیت برای ولایت تکوینی، مرتبط با عالم غیب هستند و این را با علم حضوری می‌یابند که این ویژگی‌ برای همگان میسر و محقق نیست. ویژگی دیگر، این است که هر آنچه که این‌ها مورد دخل و تصرف قرار می‌دهند، آن را از ناحیه خدا می‌دانند. و چنین افرادی در عالم نادرند. وقتی به توانی می‌رسند آن را از خود ندانند و تنها فعل خدا بدانند. این ظرفیت ظرفیتی نیست که هر کسی داشته باشد. از این رو ولایت تکوینی اختصاص به افراد دارد که این دو ویژگی را دارند.
bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو