کد خبر: ۲۹۵۱۶۶

این سلفی‌های خجالت‌آور

آن عکس زشت بود و خجالت‌آور؛ اما این فروریختگی اخلاقی چهره دومی هم دارد؛ چهره‌ای که با بهره گرفتن از آن افرادی مانند این ورزشکار به خود جرأت هنجارشکنی می‌دهند. عکس‌های منتشر شده در شبکه‌های مجازی از مراسم مرحوم پورحیدری در بنیان‌های اخلاقی،عملا چیزی بدتر از عکس با جسم نیمه‌جان یک مریض است. چطور فقط خوب خود را می‌بینیم و بد دیگران را؟!

تاریخ انتشار: ۱۴:۴۶ - ۱۸ آبان ۱۳۹۵
روزنامه آفتاب یزد نوشت: آن عکس زشت بود و خجالت‌آور؛ اما این فروریختگی اخلاقی چهره دومی هم دارد؛ چهره‌ای که با بهره گرفتن از آن افرادی مانند این ورزشکار به خود جرأت هنجارشکنی می‌دهند. عکس‌های منتشر شده در شبکه‌های مجازی از مراسم مرحوم پورحیدری در بنیان‌های اخلاقی،عملا چیزی بدتر از عکس با جسم نیمه‌جان یک مریض است. چطور فقط خوب خود را می‌بینیم و بد دیگران را؟!

چند روز پیش یکی از قهرمانان و نخبگان جامعه ورزشی ایران، آقای پورحیدری، فوت کردند. من البته چندان آشنایی با امور ورزشی و ورزشکاران ندارم، اما واکنش‌ها و تأثر عمومی نشان می‌دهد آن مرحوم از چه جایگاه والای اخلاقی و حرفه‌ای ارزشمندی در میان مردم و هم‌کسوتان خود برخوردار بوده است.

اما دو اتفاق ناپسند (هر دو از جنس سلفی انداختن) توجهم را جلب کرد؛ اول، عکس تبلیغاتی یک چهره ورزشیِ عضو شورای شهر تهران با جسم تقریباً نیمه‌جان - و شاید فوت‌کرده - مرحوم پورحیدری و دوم، سلفی انداختن بسیاری از محکوم‌کنندگان این اقدام، با تابوت مرحوم پورحیدری و چهره‌های سرشناس حاضر در مراسم تشییع جنازه!

ظاهراً یکی بد و دیگری خوب است! به نظر شما کدام بدتر است؟ آن عکس زشت است یا سلفی گرفتن زیر تابوت و در مجلس ختم؟

این‌که چطور یک نفر کنار یک جسم رنجور می‌تواند پا بر وجدان و قلب خود بگذارد، نکته‌ای است که واکنش‌های 48 ساعته گذشته نشان می‌دهد عموم مردم نتوانسته‌اند با آن کنار بیایند. جنبه تأسف‌بارتر، توجیه فرد خاطی است که گفته «این من نیستم! و نمی‌دانم صاحب عکس کیست!» آیا از این آشکارتر می‌شود شعور 75 میلیون ایرانی را به سخره گرفت؟ اما این فروریختگی اخلاقی، چهره دومی هم دارد؛ چهره‌ای که با بهره گرفتن از آن افرادی مانند ورزشکار منظور ما به خود جرأت هنجارشکنی می‌دهند. عکس‌های منتشر شده در اینترنت و شبکه‌های مجازی از مراسم مرحوم پورحیدری (همچون دیگر مراسم مشابه سال‌های اخیر ورزشکاران و هنرمندان و دیگر چهره‌های سرشناس) در بنیان‌های اخلاقی، عملاً چیزی بدتر از عکس با جسم نیمه‌جان یک مریض است. فقط خوب خود را می‌بینیم و بد دیگران را؟!

فکر می‌کنید آن چهره ورزشی - شهری، برگرفتگی خود را از کدام بخش جامعه می‌گیرد که به خود اجازه می‌دهد کار خطایش را نشان و با دروغی بزرگتر موجه جلوه دهد؟ او اگر مطمئن از عواقب واکنش و تنبیه جامعه نبود مطمئنا قبل از هرگونه جسارت و توهینی نتایج رفتارهای خود را می‌سنجید، نه اینکه به دروغی بزرگتر متوسل شود و به مردم اهانت کند.

مشکل بوجود آمده منحصر به عکس گرفتن با یک جسم بی‌جان نیست. این دردی ست که ریشه‌ای عمیق‌تر در جامعه دارد. باید بی‌تعارف پرسید مقصر اصلی در تراشیدن این به اصطلاح «اسطوره‌های یخی» کدام فرهنگ حاشیه‌ای و چه کسانی هستند که ورزشکار مورد مناقشه نه اولین و نه آخرین آن نخواهد بود؟ با عذرخواهی جز «خودمان! چه کسی باید پاسخگو باشد؟»

مسئولیت‌پذیری مدنی اقتضا می‌کند امروز پاسخگوی رفتار دیروزمان باشیم. آن زمان که تحت تاثیر عواطف و جوزدگی، فارغ از آنچه یک نفر بوده و آنچه می‌تواند بشود (صرفاً بر اساس آنچه الان هست) او را انتخاب و بخش زیادی از زندگی اجتماعی خود را به او می‌سپاریم، حال باید عواقب تصمیماتمان را قهراً بپذیریم. انتخاب‌های مدنی، خرید کالا نیستند که امکان پس دادن و تعویض فوری آنها وجود داشته باشد؛ مگر در صورت برکناری منتخب به هر دلیل و البته متکی به قانون. یا عنصر صبوری و تسویه‌حساب سر صندوق‌های رأی.

قبل از آن باید جامعه خود عواقب تصمیماتش را تا انتها به عهده بگیرید. راه سومی وجود ندارد. امثال این ورزشکار یا هنرمند یا ... که اینگونه به آنها تاخته می‌شود، آیا پدیده‌هایی خارج از ذهن و تصمیمات جامعه در خلقشان هستند؟ وقتی با اصرار از بلوک خاستگاهشان (هنر - ورزش و...) به زور بیرون کشیده شده و تاج بر سرشان نهاده می شود! چرا انتظار فرهیختگی قلابی از آنها داریم؟

امثال مرحوم پورحیدری یا در عالم هنر کسانی مانند محمدرضا شجریان یا عزت‌الله انتظامی، نصیریان و ... که خداوند عمر طولانی به آنها بدهد، استثناهایی هستند. لطفاً آنها را وارد چنین بازی‌هایی نکنیم. ولی با اندکی فاصله، معیارهای نخبگی در جامعه ما چیست که بسیاری را دچار توهم کرده و به حضور در عرصه سیاست و مدیریت تشویق می‌کند در حالی که فرهیختگان سیاسی - فنی - مهندسی و...به حاشیه رفته یا رانده می ‌شوند... امثال فرد مورد انتقاد در پیشانی من و شما چه دیده‌اند؟ بهتر است پاسخ را نه از او که در میان خودمان جستجو کنیم.

دلم آتش می‌گیرید وقتی مراسم تشییع جنازه مرحوم دکتر منوچهر ستوده را در اینترنت دیدم که مظلومانه هیچکس حتی با قاب عکس او هم سلفی نگرفت. خدا رحمت کند هم او را و هم قهرمان ورزشی و اخلافی از دست رفته مرحوم پورحیدری را. به کجا میرویم؟