bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۸۱۱۷۳

١٠هشتگ مشهور؛ از دیاثت فرهنگی تا تتو- علیدوستی

تاریخ انتشار: ۰۴:۲۱ - ۲۷ تير ۱۳۹۵
در ویکی‌پدیا هشتگ را این‌طور تعریف کرده‌اند: «یک نماد پیشوندی و یکی از تگ‌های ابرداده است. هشتگ ابزاری برای دسته‌بندی پیام‌ها فراهم می‌کند تا افراد بتوانند آن هشتگ را جست‌وجو کنند و مجموعه‌ای از پیام‌هایی را که شامل آن هستند، به دست آورند». اگرچه براساس همین تعریف، هشتگ‌های سیاسی پرکاربردترین هشتگ‌های شبکه‌های اجتماعی هستند، اما میان کاربران فارسی‌زبان وضع فرق می‌کند. قرار است بدون مقدمه‌ای بیشتر، به پرکاربردترین هشتگ‌هایی که از ابتدای سال تا امروز فضاهای مجازی کاربران فارسی‌زبان را درنوردیده، نگاهی کنیم و ببینیم چرا بسیاری از این هشتگ‌ها به محض فروکش‌کردن اخبار داغ‌شان، فراموش می‌شوند:

 # شجریان؛ حال استاد خوب است؟
هنوز صدای نقاره زن‌های حرم امام‌ رضا در گوش مردم بود و بوی اسکناس‌های عیدی را از لای قرآن حس می‌کردند که در شبکه‌های اجتماعی ولوله افتاد. این بار دیگر نه خبری از شایعه بود و نه یک کلاغ و چهل کلاغ. این خود استاد بود که با سری تراشیده روبه‌روی دوربین نشسته و به هم‌وطنانش می‌گوید در تنش، میهمانی ناخوانده دارد و حالش این روزها چندان خوش نیست.

به محض انتشار این ویدئو، فقط در سایت یوتیوب، بیش از ٢٠‌ میلیون مخاطب سراغش را گرفتند. تلگرام، واتس‌اپ، توییتر و بعد هم فیس‌بوک پر از کامنت‌ها، پیام‌ها و انتشار عکسی‌هایی در وصف استاد محمدرضا شجریان شدند. در همین فاصله بود که هشتگ شجریان هم داغِ ‌داغ شد. او که هر سال نزدیک به ماه رمضان به یکی از پربازدیدترین کلمه‌های شبکه‌های اجتماعی بدل می‌شود، این بار سه ماه زودتر خبرساز شده بود و خبر، آن‌قدر تلخ بود که هشتگش، دست‌به‌دست بچرخد و گروهی خدا را شکر کنند مانند عباس کیارستمی اینجا بر تخت بیمارستان‌ نخوابیده و گروهی دیگر، دل‌نگران باشند نکند این رمضان هم بیاید و ربنای او در تلویزیون پخش نشود.

اتفاقا در همین‌روزها، انتشار هر عکس یا خبر کوچکی، موجی از هشتگ‌ها را با پسوند و پیشوند شجریان روانه شبکه‌های اجتماعی می‌کرد، اما درست در کنار این کلمه مبارک، نام شوم «سرطان» هم ضمیمه بود، چراکه میهمان ناخوانده تنِ خسرو آواز ایران همین بود! هشتگ‌هایی درباره نوع سرطان استاد، شیوه درمانش، میزان وخامت و حتی روش‌های طب چینی برای درمان این بیماری، خیلی زود فضای شبکه‌های مجازی را داغ کردند، اما چه فایده که کم‌کم رنگ باخته و به شایعه‌سازی بدل شدند. درست از فردای درگذشت عباس کیارستمی عزیز، نگاه‌ها به سمت هشتگ‌های شجریان رفت و اضطراب‌ها زیاد شد.

# موزه هنرهای معاصر؛ از تجمع تا فراموشی
اسناد فروش واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی، پیش از تحویل سال ٩٥، در اختیار گروهی قرار گرفته بود اما صبر کردند تا یا تصمیم دولت برای این معامله عوض شود یا وقت انتشار آن فرابرسد و چه وقتی بهتر از فروردین کم‌خبر که چنین خبری را می‌توانست به بحرانی تبدیل کند. چندروزی از تعطیلات نوروزی نگذشته بود که این خبر مثل بمب ترکید و در فضاهای مجازی با هشتگ موزه هنرهای معاصر مطرح شد. از نتیجه‌های فوری این هشتگ همین بس که گروه‌های مختلف هنرمندان از بازیگران گرفته تا معماران، در تجمعی مقابل موزه هنرهای معاصر، خواهان لغو این تصمیم شدند.

نامه‌ای به رئیس‌جمهور و وزیر ارشاد نوشته و منتشر شد تا تقریبا خیال همه راحت باشد فعلا خبری از واگذاری این موزه ارزشمند نیست. اما پس از رسیدن به این نتیجه مقطعی، هشتگ موزه هنرهای معاصر هم فراموش شد و اکنون اگر در شبکه‌های اجتماعی جست‌وجوی کوچکی انجام دهید، خیلی راحت متوجه می‌شوید دیگر خبری از آن نیست و البته این بی‌خبری‌ها نگران‌کننده است.

# کاشی‌های تاریخی:  مشت نمونه خروار
سابقه سرقت کاشی‌های تاریخی از عمارت‌های قدیمی و بعضا ثبت‌شده در فهرست آثار ملی کشور، حداقل به ٢٠ سال گذشته برمی‌گردد، حتی سال ٩٤ یکی از تلخ‌ترین سال‌ها برای کاشی سردر خانه‌های قدیمی در تهران بود، اما هشتگ کاشی‌های تاریخی متولد سال ٩٥ است. ماجرا آن بود آگهی فروش کاشی‌های سرقت‌شده از کاخ نیاوران در یک سایت فروش آنلاین، توجه مخاطبان فیس‌بوکی را جلب کرد و کم‌کم بنای این هشتگ در اینستاگرام و توییتر گذاشته شد. پس از آن بود که تهران‌گردان با انتشار عکس‌هایی از بناهای قدیمی تهران، عمق فاجعه را نشان دادند؛ خانه‌هایی قدیمی با سردرهایی که رد کاشی‌های به سرقت‌رفته در آنها اظهرمن‌الشمس بود.

اما جالب اینجاست با وجود زنده‌بودن این هشتگ در شبکه‌های اجتماعی، نه رئیس سازمان میراث فرهنگی و نه مسئولانش در اداره‌های استان‌های مختلف، اظهارنظری دراین‌باره نکردند تا بلکه سکوت، خاطره این سرقت‌های فرهنگی را از ذهن مردم پاک کند، اما چندی نگذشته بود که پیداشدن برخی از کاشی‌ها به‌ویژه در شهرهایی مثل شیراز، نشان داد سارقان چندان هم غریبه نبوده‌اند و اگر این هشتگ‌ها دست به کار نمی‌شدند، معلوم نبود کاشی‌های به سرقت‌رفته، در موزه‌های کدام کشور دنیا به نمایش درمی‌آمدند.

# سربازی؛ از نی‌ریز تا تهران
یکی، دو ساعت بعد از آنکه اتوبوس سربازان ٠٥ کرمان در جاده نی‌ریز چپ کرد، رسانه‌های رسمی با سردی هرچه تمام‌تر، از پوشش چنین خبر مهمی، طفره رفتند اما شبکه‌های اجتماعی و به‌ویژه تلگرام و توییتر، لحظه‌به‌لحظه با انتشار عکس و خبر، با مردم همراهی کردند. از آن روز، هشتگ سربازی در شبکه‌های مجازی متولد شد و بالید، اما هنوز به چهلم آن سربازان نرسیده‌ایم که این هشتگ به‌مرور کارکرد خود را از دست داده و درنهایت خبررسانِ اخبار تلخ دیگری شده که همچنان دامان سربازان کشور را می‌گیرد.

انتشار عکس شیوه انتقال سربازان کشته‌شده به جایی در جنوب کشور، یکی از همین خبرهای تلخ بود که نگذاشت برای همیشه هشتگ سربازی فراموش شود. بااین‌همه، به نظر می‌رسد هنوز وقت آن نرسیده هشتگ سربازی رونق خود را به طور کامل از دست دهد. عصر روز سه‌شنبه هفته گذشته، دوباره ونی که حامل سربازان نیروی دریایی ارتش به منطقه رویان بود، در سی‌سنگان واژگون شد و داغی به داغ پرونده همیشه باز سربازی اضافه کرد. شاید در چنین وضعی است که کاربران شبکه‌های اجتماعی باید از خود بپرسند آیا توانسته‌اند با آن هشتگ سربازی، اتفاقی پررنگ برای بهبود شرایط سربازان به وجود آورند یا صرفا هیاهوی بی‌نتیجه‌ای داشته‌اند؛ شبیه به صدای فالش‌آلات موسیقی در یک ارکستر بزرگ؟ پاسخ به این سؤال سخت است، اما به نظر می‌رسد هشتگ سربازی حداقل از دیگر هشتگ‌های اجتماعی امسال در فضای مجازی کشور موفق‌تر بوده و دلیل آن هم خبری است که اواخر هفته گذشته از سوی سردار کمالی، مبنی بر ایجاد تغییراتی در خدمت سربازی اعلام شد.

# شلاق؛ از عرق پیشانی کارگران چه خبر؟
راست است که می‌گویند کارگران هنوز نتوانسته‌اند صدای خود را در سطح جامعه به گوش همگان برسانند. اردیبهشت‌ماه بود که برای دسته‌ای از کارگران اتفاق تلخی افتاد و آنها که برای گرفتن حقوق عقب‌افتاده‌شان رفته بودند، با حکم شلاق به خانه بازگشتند اما چنین خبری چندان بازتابی نداشت تا اینکه به شبکه‌های مجازی رسوخ کرد و هشتگ اصلی بهار امسال شد. موج این هشتگ چنان سنگین بود که اخبار ناگوار از تعویق حقوق کارگران بسیاری از کارخانه‌ها، کارگاه‌ها و واحدهای صنعتی و خدماتی، از گوشه‌گوشه کشور به توییتر، فیس‌بوک و تلگرام راهی شد.

هیچ‌کس نمی‌دانست چطور باید نسبت به این چالش بزرگ اجتماعی- اقتصادی واکنش نشان دهد. گروهی از هشتگ‌گذارها، معتقد به انتشار عکس‌ها و متن‌هایی در رثای مشکلات کارگران بودند و گروهی دیگر از دولت و قوه قضائیه می‌خواستند نسبت به سفره‌های کوچک این مردم سخت‌کوش وارد عمل شوند. جالب اما اینجاست که همین انسجام‌نداشتن، کار هشتگ شلاق را ساخت و ماجرای حقوق کارگران تا اطلاع ثانوی بی‌فروغ و کم‌رونق شد، تا باز چه پیش‌ آید و جامعه کارگری کشور در چه تنگنایی رو به سوی فضای مجازی بیاورد.

# دیاثت فرهنگی؛ از جنجال تا سوءاستفاده فراستی
اگرچه «شرق» در ابتدا اظهارات آیت‌الله جوادی‌آملی در دیدار با محمدرضا عارف را پوشش خبری نداد، اما خیلی زود معلوم شد آنچه در این دیدار ردوبدل شده، می‌تواند خوراک خبری مناسبی برای بسیاری از رسانه‌های افراطی باشد. ایشان در آن دیدار گفته بودند کسانی که راه نفوذ بیگانگان را در فضای اقتصادی یا سیاسی به کشور می‌گشایند، از غیرت اقتصادی یا سیاسی برخوردار نبوده و دیوث هستند. این اظهارات خیلی زود بهانه‌ای به دست رسانه‌های اصولگرا داد تا ترکیب‌های تازه‌ای از آن بسازند و به سوی اردوگاه اصلاح‌طلبان و اعتدالیون پرتاب کنند، اما بارزترین سوءاستفاده از این عبارت را مسعود فراستی در برنامه تلویزیونی «هفت» کرد؛ آنجا که در نقد فیلم کمال تبریزی از واژه «دیاثت فرهنگی» استفاده کرد.

هشتگ دیاثت فرهنگی، چنددقیقه‌ای بعد از این برنامه زنده تلویزیونی که لابد ‌میلیون‌ها بیننده دارد، به راه افتاد و صدها ‌هزار بار تکثیر شد، اما فراستی با فراست لازم، نه‌فقط از حرفی که زده بود کوتاه نیامد، بلکه دفاع جانانه‌ای از آن کرد. شاید اگر خبرهای داغ یکی بعد از دیگری نمی‌آمدند، این هشتگ به یکی از ماندگارترین هشتگ‌های بهاری شبکه‌های اجتماعی بدل می‌شد، اما اکنون بسیاری از کاربران وقتی که بخواهند فحش محترمانه‌ای سر دهند یا کسی را دست بیندازند، از این عبارت استفاده می‌کنند و به‌سادگی از کنار خطای پوزش‌ناپذیر فراستی می‌گذرند.

# دهه هشتادی؛ نوجوان‌هایی که کوروش را فتح کردند
اکنون دیگر دهه هشتادی‌ها، بیشتر از همیشه میان ایرانی‌ها شناخته شده‌اند. نسلی که معلوم نبود چرا کلاه‌هایی با مارک «تهران» به سر می‌گذارند، شلوارهایشان از پا آویزان است و حتی در معابر عمومی شهر با رفقایشان رپ می‌کنند، حالا شناخته شده‌اند، چراکه هشتگ دهه هشتادی‌ها، درست چند ساعت پس از آنکه مأموران پلیس میتینگ آنها را در مجتمع کوروش به هم زد، در شبکه‌های اجتماعی متولد شد. دهه هشتادی‌های عینک کائوچویی، بچه‌های همیشه خسته‌ای که هدفون‌های بزرگ به گوش می‌زنند و لباس‌های عجیب‌وغریب می‌پوشند به مدد همین هشتگ‌ شهرتی برای خود دست‌وپا کردند که دهه شصتی‌ها را وادار به مقابله کرد. اما مقابله پیشاپیش یک نتیجه روشن داشت؛ آنها در شبکه‌های اجتماعی، دهه شصتی‌ها را متهم کردند در عمرشان چنین میتینگ بزرگی برگزار نکرده‌اند و حتی در بدترین شرایط اجتماعی روزگار خود، نتوانسته‌اند به صورت مسالمت‌آمیز، جایی جمع شوند و از حقوق خود دفاع کنند. این‌طور بود که هشتگ دهه هشتادی‌ها، از یک خبر تلگرامی به فیس‌بوک و توییتر کشید و از آنجا بارقه برگزاری چنین میتینگ‌هایی تا مشهد، تبریز و شیراز هم رفت.

هشتگ دهه هشتادی‌ها از آن هشتگ‌هایی است که فعلا از حافظه شبکه‌های مجازی پاک نمی‌شود، چراکه حالا به ذهن و ادبیات روزمره مردم عادی هم وارد شده و کافی است نوجوانی را در جایی ببینند که با صدای بلند موزیک گوش می‌دهد یا گوشه ابرویش را حلقه انداخته و بعد پچ‌پچ‌کنان به هم بگویند: «جوجه‌های دهه هشتادی‌رو!».

# تتو -علیدوستی؛ ماجرا ادامه دارد  اما  آرام
همه‌چیز داشت خوب پیش می‌رفت تا ایرانی‌ها خودشان را صاحب بی‌اماو‌اگر یکی از مهم‌ترین جایزه‌های سینمایی جهان بدانند. اما یکباره، وسط یک نشست خبری، آستین ترانه علیدوستی کمی بالا رفت و عکاسان، عکس مچ دست او را ثبت کردند؛ مچی که روی آن یک آرم فمینیستی دیده می‌شود. رسانه‌های اصولگرا، عکس را چند برابر بزرگ کرده و توپ‌خانه‌شان علیه فرهادی، جشنواره کن و فیلم‌هایی که به‌نظر‌شان، سیاه‌نمایی است، دوباره روشن شد و هم‌زمان هشتگ تتو و علیدوستی در شبکه‌های اجتماعی فوران کرد. یکی از صاحب بدن خود بودن می‌گفت و دیگری از منع شرعی تتو.

 یکی از این بازیگر به دلیل گرایش‌های فمینیستی‌اش انتقاد کرد و دیگری به دلیل حمایت از زنان، برایش بیگ لایک گذاشت. رسانه‌ها هم باید تعیین تکلیف می‌کردند، گروهی این طرف خط و گروهی جزء مخالفان تتو، ترانه علیدوستی، فروشنده و ... ایستادند. با این همه، این هشتگ چند روز بعد کم‌کم از فروغ افتاد و اگر پست تازه ترانه علیدوستی در دفاع از حرکتش نبود، بعید نبود این تتو هم به سرنوشت تتو بهاره رهنما، اشکان دژاکه و بسیاری دیگر از هنرمندان بدل شود. اما ترانه علیدوستی انگار نمی‌خواهد با زدن به کوچه علی‌چپ و مدارا و سکوت، از خیر ماجرا بگذرد. او به نظرش کار بدی نکرده و بدون اینکه بخواهد کارش را ترویج کند، روی اعتقادش ایستاده است.

# فیش‌های حقوقی؛ موفقیت از آنِ کیست؟
در موفقیت هشتگ فیش‌های حقوقی شکی نیست، اما سؤال اینجاست این موفقیت به کدام جریان سیاسی کشور تعلق دارد. رو‌کننده اولین فیش حقوقی که به رئیس یک شرکت بیمه دولتی تعلق داشت، رسانه‌های اصولگرا بودند پس بعید نیست حالا که حداقل نصف کابینه را متهم به اهمال در پرداخت حقوق‌های‌ میلیونی به کارمندان دولت کرده‌اند، مخالفان دولت تدبیر و امید از این هشتگ سود خودشان را برده باشند و رهایش کنند. اما مسئله اینجاست اگر هشتگ فیش حقوقی را در شبکه‌های اجتماعی جست‌وجو کنید، با کلی اظهارنظر عجیب‌وغریب روبه‌رو می‌شوید؛ از دریافت حقوق مدیرمسئول کیهان از سوی سپاه گرفته تا فیش حقوقی پزشک جراحی که پرستارانش آن را در فضای مجازی منتشر کرده‌اند. با این حساب، شاید بشود گفت موفقیت هشتگ فیش‌های حقوقی حالا منحصر به جناح اصولگرا نیست و این مردمند که توانسته‌اند برای اولین‌بار در تاریخ انقلاب، از حقوق مسئولان کشوری خود مطلع شوند. در این میان، دولت هم با عذرخواهی و دستور اکید پیگیری، برخورد و حتی تغییر قانون پرداختی‌ها، نشان داد فضای رسانه‌ها را رصد می‌کند و از هشتگ‌ها، سرسری نمی‌گذرد. اما جالب اینجاست حالا مردم عادی هم دست‌به‌کار شده‌اند و حقوق‌های ناچیز خود را با این هشتگ منتشر می‌کنند به این امید که کسی برای سفره کوچک‌شان فکری کند.

# خطای پزشکی؛ داغ کیارستمی بر دل مردم
در شرایط کنونی زنده‌ترین هشتگ فارسی شبکه‌های اجتماعی، همین هشتگ خطای پزشکی است. هرکسی براساس خاطره‌های بدوخوبی که از درمان و جراحی خود دارد، چیزی در تأیید یا رد توان پزشکی کشور می‌نویسد و همین موضوع باعث شده با فاصله‌گرفتن از روز درگذشت عباس کیارستمی، پرونده خطای پزشکی یکی از جدی‌ترین موضوعات روز جامعه باشد. جلسه‌ای پنج‌ساعته که به اقرار بسیاری، اولین جلسه کارشناسی بعد از انقلاب است که با بیش از ٣٠ عضو برگزار می‌شود، قرار است به سؤالات مردم درباره میزان تقصیر پزشکان در درگذشت کیارستمی پاسخ دهد. پاسخ‌های آنها هرچه باشد، قطعا جامعه را نسبت به مسئله پزشکی حساس‌تر خواهد کرد و هشتگ‌ خطای پزشکی، پربیننده‌تر از قبل خواهد شد. در این میان، جالب اینجاست جامعه پزشکی کشور هم بی‌کار ننشسته‌اند و با ساخت هشتگ‌های موازی یا کامنت بازی، سعی کرده‌اند این حرکت مردمی را بی‌پاسخ نگذارند. هشتگ خطای پزشکی در جمعه‌ای که گذشت هم باز یکی از پربازدیدترین کلیدواژه‌های شبکه‌های اجتماعی بود؛ چراکه معترضان خاموش مرگ کیارستمی از عصر چهارشنبه اطلاع‌رسانی کردند قرار است روبه‌روی بیمارستان جم تهران جمع شوند و نسبت به مرگ یکی از چهره‌های تأثیرگذار سینمای ایران اعتراض کنند.
bato-adv
RUSSELL
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۷
آِیت الله جوادی آملی ، آقای فراستی و امثالهم خیلی هم خوب گفتند ، چرا از الفاظی مثل پوزش ناپذیر استفاده می کنی فرارو؟ هرچند موضع تو(فرارو) کاملا مشخص و واضح هستش ، انتظاری جز این ازت ندارم،
آینه چون نقش تو بنمود راست
خود شکن ، آینه شکستن خطاست
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو