bato-adv
کد خبر: ۲۷۶۵۳۱
معایب شهرک سازی های جدید و استفاده از الگوی مکتب شهرسازی اصفهان در افزایش خوانایی آنها

نگاهی به شهرک‌سازی‌های جدید

تاریخ انتشار: ۱۳:۱۱ - ۲۴ خرداد ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- مرجان علیخان‌زاده؛ با اختراع اتومبیل و از زمانی که اولین اتومبیل توسط مظفرالدین شاه وارد ایران شد، سبک شهرسازی ایران دچار دگرگونی شد.

صد سال پیش از دوره قاجاریه شهرها دارای حصار و خندق بودند که مرز و محدوده شهر را تعیین میکردند.

 ساختار اصلی شهرها از چند خیابان اصلی و تعدادی راه فرعی منشعب شده از آن تشکیل می شد و راهها با پیچ و تاب هایی که در ظاهر بی قاعده ولی دراصل با نظمی پنهان، بنابر عملکرد و نیاز شکل میگرفتند.

 با مهاجرت روستاییان به شهرها و افزایش گرایش شهرنشینی، تراکم جمعیت در داخل محدوده ی محصور شده افزایش یافت و مسئولین و تصمیم گیران شهری، راه حل را جز در گسترس افقی شهرها ندیدند، راه حلی تامل برانگیز!

از اواخر دوره قاجار، ساختار اجتماعی وکالبدی شهرهای کشور دچار تغییرات اساسی شد و بر ساختار محلات نیز تاثیر گذاشت. این تغییر هم در ساختار اجتماعی و هم در ساختار کالبدی محلات رخ داد و باعث تضعیف مفهوم محله شد.

با ورود اتومبیل به محلات، بافت های کالبدی ارگانیک محلات تخریب شد و به سوی گسستی جبران ناپذیر گام برمیداشت و بافتهای شطرنجی به سرعت سر از خاک برآوردند.

از آن پس، طرح های توسعه شهری کشور، همگی از الگوهای محلات برنامه ریزی شده غربی استفاده نموده و باعث تغییر سبک در شهرسازی شدند .

آغاز شکل گیری الگوهای برنامه ریزی شده غربی به انقلاب صنعتی بر میگردد. انقلاب صنعتی و رشد سریع جمعیت در آن دوره، باعث ایجاد تغییر و تحولات اجتماعی در شهرها شد.

در این زمان نظام های اقتصادی، اجتماعی و ساختار فضایی شهرها دگرگون و ایده هایی مانند نظریه واحدهای همسایگی مطرح شد که شباهت زیادی به شهرک سازیهای حال حاضر کشور ما دارد.

از معایب آن می توان به تک منظوره بودن، یکنواخت بودن گونه مسکن، که آنها را از جهت کالبدی و اجتماعی به محیط های بسته و منزوی تبدیل می کند، اشاره کرد.

دو دهه بعد از جنگ جهانی دوم این الگو مورد انتقاد شدید قرار گرفت و دانشمندان آن را موجب تفکیک گروه های اقتصادی و قومی میدانستند و معتقد بودند که باعث نزول روابط ابتدایی محلی در شهرهای جدید شده است.

همچنین معتقد بودند این نظریه، سلسله مراتبی از مدل های شبکه ای است که به جای اهمیت دادن به محله و اجتماع محلی، بیشتر به حمل و نقل شهری و شبکه خدمات رسانی تاکید دارد.

پس از آن، جهت اصلاح معایب واحد همسایگی، ایده محله های مسکونی سنتی مطرح شد. هدف از این گونه طرح ها، تلفیق ویژگی های شهر سنتی مانند مقیاس انسانی از طریق طراحی خیابان ، تنوع گونه های مسکن و تلفیق کارکرد های قابل دسترسی پیاده در مرکز محله و فضای عمومی بود.

همچنین تقلیل استفاده از اتومبیل، افزایش استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، تلفیق طبقات اجتماعی و احترام به محیط طبیعی و ویژگی های تاریخی مکان، از دیگر اهداف این طرح بود.

امروزه در کشور خود نیز شاهد شهرک هایی هستیم که در آنها، تنها به سهولت حرکت اتومبیل توجه شده و غالبا دارای شبکه ای شطرنجی هستند که فاقد خوانایی است و با حضور در آنها حس گم گشتگی به فرد دست میدهد.

شهرک هایی که به نوعی برای اتومبیل ساخته شده اند و نه برای رفاه شهروندان.

ترسی که از جهت یابی ضعیف حاصل می شود و امنیت و آرامشی که از خلاف آن بدست می آید، همگی بر گرفته از شکل بلوکها و شبکه راههایی میباشد که نیاز شهروندان را نادیده گرفته است.

همچنین جهت یابی خوب میزان دسترسی را افزایش داده و باعث افزایش حس امنیت می شود. این الگو برداری از محلات غربی، در حالی صورت می گیرد که شهرسازی بومی و سنتی ایران بسیار غنی و با هویت است.

مکتب شهرسازی اصفهان از مکاتب قدیمی و غنی شهرسازی ایران می باشد که با به قدرت رسیدن حکومت صفوی شکل گرفت و بین قرون ۱۱ تا ۱3 هجری قمری رواج داشت.

در این مکتب بافت جدید شهری بدون اینکه خود را بر بافت ارگانیک تحمیل کند در کنار بافت قدیمی شهر شکل میگرفت.

همچنین شهر در توافق با محیط پیرامونی خویش و در منطقه و سیستمی بزرگتر تعریف می گشت. هرگونه بافت جدیدی که شکل میگرفت با وجود زمان زیادی که برای ساخت آن صرف می شد اما یکپارچگی و ارتباط خود را با بافت قدیمی و کهن شهر حفظ می کرد اما محلات معاصر و جدید با وجود پیشرفت تکنولوژی و افزایش سرعت ساخت و ساز، پیوستگی خود را با بافت های قدیمی شهر از دست داده اند و گسست بزرگی بین مرز محلات جدید و قدیم احساس می شود.

از ویژگیهای بارز این مکتب وجود یک میدان در مرکز ثقل کانون زیستی شهر است که الزاما این مرکز، مرکز هندسی آن نیست، بلکه مرکز حضور و اجتماعات مردم و ابعاد آن متناسب با مقیاسش می باشد.

علاوه بر آن در هریک از محلات نیز شاهد مرکزهایی با مقیاس کوچکتر هستیم و سلسله مراتب را در میدانها ، معابر، کاربریها و ... میتوان دید که از کیفیتهای ویژه این مکتب می باشد.

با عبور از بافت های قدیمی شهر اصفهان، با دیدن نشانه های طبیعی و مصنوع، حس جهتیابی را می توان درک کرد و  حس آشنا بودن با فضا ، باعث افزایش حس تعلق به فضا می شود.

حس تعلقی که شهروند را در برابر شهر خود مسئول میکند و درپی آن شهر، خود را از این مرگ تدریجی رها میکند و رابطه ی دوطرفه ی شهر-شهروند شکوفا میشود.

حتی افراد غریبه نیز به کمک ساختار بافت و نشانه های پی در پی آنها می توانند مسیر خود را بیابند. اما در شهرکهای جدید حتی افراد ساکن در محله نیز بدون وجود نام و شماره خیابانها نمی توانند مقصد خود را به راحتی بجویند.

می توان به کمک کیفیتها و ویژگیهای شهرسازی این مکتب، به عنوان مثال استفاده از مراکز با رعایت سلسله مراتب آنها، استفاده از نشانه هایی که جهت خاصی را نمایش دهند و سایر روشهای متداول در این مکتب به ارتقای خوانایی این محلات کمک کرد.

وجود این مراکز باعث افزایش حضورپذیری ساکنین و افزایش حس تعلق آنها به محل سکونتشان شده و شهرک ها را از خوابگاه هایی بی روح، به مکانهایی برای زندگی تبدیل می کند.

ما آنچه باید به آن دقت شود، این است که استفاده از این کیفیات، نباید به معنی کپی برداری محض از آنها باشد، بلکه باید با توجه به زمان، شرایط و ویژگی های زمینه، به گونه ای صحیح از آنها بهره گیری شود تا در عمل بتواند خوانایی و حس تعلق را در فضا افزایش دهد.

bato-adv
مجله خواندنی ها