کد خبر: ۲۶۱۸۱۷
در مركز بررسیهای استراتژيك رياست جمهوری مطرح شد:

"سیاست‌مداران ایرانی هنوز در فضای جنگ سرد هستند"

تاریخ انتشار: ۱۲:۲۸ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۴
عضو هيئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی نقد نگرشهای كلان در بين بازيگران فعال در عرصه رابطه ايران و آمريكا را لازم دانست و گفت: تصويری كه از آمريكا داريم بايد مبتنی بر شاخصههای اجتماعی، فرهنگی و مردمشناختی باشد، قالبهای ذهنی مبتنی بر جنگ سرد سياستمداران ايرانی در فضای پسابرجام نمیتواند راهگشا باشد.

سيدجواد ميری در سخنرانی خود با عنوان «پسابرجام و رابطه ايران و آمريكا: چرخش از مفهوم سياسی به نگاه فرهنگی» گفت: آمريكا در ذهن و زبان ايرانی يك امر ايدئولوژيك است،‌ ما جامعه آمريكا را نمیبينيم و نمی‌شناسیم،‌ آمريكا برای ما امری ايدئولوژيك است، ما شناخت خوبی از آمريكا و جامعه آمريكا نداريم، تصوير ما از آمريكا تصويری سياسی است. اما در آمريكا حداقل دو هزار مركز وجود دارد كه درباره کلی‌ترین و ریزترین مسائل ایران نظیر سبك زندگی،‌ شهر و‌ روستای ايرانی، نگرش گروههای مختلف سنی و جنسی، مطالبات دانشجويان ايرانی، نگرش ايرانيان به تركيه، روسيه و ... مطالعه میكنند، اما ما تاكنون اقدام به شناخت جدی آمريكا و جامعه آمريكا نکردهايم. تصویر ما از آمریکا به شناخت فردی مثلا تفاوت‌های جان کری با وزیر خارجه قبلی آمریکا، تقلیل پیدا می‌کند. ما در فضای پسابرجام نيازمند نگاهی فارغ از نگاه ذاتگرايانه و نگاه سياسی به آمريكا هستيم.

مدیر دفتر همکاری‌های بین‌المللی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دو نگاه ذاتگرايانه و نگاه سياسی را دو نگرش كلان در بين بازيگران فعال در عرصه رابطه ايران و آمريكا برشمرد و گفت: هرچند موضع اين دو با يكديگر متفاوت است اما برآيند عملي مشتركی دارند. گروه اول كسانی هستند كه از منظر متافيزيكی و ذاتگرايانه به آمريكا مینگرند، ذاتی كه اساسا با ذات و جوهر انقلاب اسلامی در تباين است و جوهر آمريكا را ماهيتا و عميقا با جوهر انقلاب اسلامی كه نماينده قرائتی خاص از اسلام است متفاوت میدانند. گروه دوم نگاه سياسی و درتنيده با عنصر سياسی دارند و آمريكا را با تمام ابعادش به يك مفهوم سياسي تقليل می‌دهند. كاری كه اين دو گروه انجام میدهند ارائه تصوير واحد،‌ همگون و متحدالشكلی از آمريكا و ايران بدون در نظر گرفتن تنوع موجود در اين دو كشوراست. در اين دو نگاه آمريكا يك مفهوم سياسي و ايدئولوژيك است و حاشيهها بیاهميت میشوند. اما در فضای پسابرجام نيازمند نگاه سوم و شناخت جامعه آمريكا هستيم.

ميری افزود: سوالی كه اكنون مطرح میشود اين است كه اين تصور درست به چه كار میآيد؟ نكته در اين است كه دنيای امروز، دنيای درهمتنيدهای است كه اقتضائاتی دارد. در جهان امروز برای رسيدن به توسعه، نيازمند استفاده از ظرفيتهای جهان هستيم. كشورهايی نظير چين،‌ هند، برزيل  و ... وضعيت دوقطبی را در جهان از بين بردهاند، نظام دوقطبی در جهان فرو ریخته اما در ايران ذهنیت حاکمان ما هنوز در فضای جنگ سرد است، به همین دلیل قالب‌های ذهنی مدیران ما نیاز به تغییر دارد. امروز ما در فضايی وارد شدهايم كه ايجاب میكند آن ديگری را بشناسيم و بايد در ايران ديد خود را درباره مفهوم شناخت تغيير دهيم. ما جامعه‌‌شناسان زمانی كه بهار عربی رخ داد، نتوانستيم درباره آن بنويسيم؛ چرا كه كاری بر روی كشورهای عربی انجام نداده بوديم. اين تصور كه خط و خطوط كلی سياست را بايد سياستمداران ارائه دهند،‌ اشتباه است چرا كه سقف تعقل را اهل انديشه بايستی تعيين كنند.

دانشیار گروه جامعه‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی افزود: ما در اين مقطع زمانی نيازمند ديد «مسئله محور» هستيم كه يك فضای گفتمانیای را شكل دهد كه در آن مسائل مطرح شوند و بر مبنای شرايط موجود بعضی مسائل كنار گذاشته شوند و برای حل برخی از اين مسائل مهم نيرو صرف شود. وی نگاه و ذهن «بحران-محور» را در اين فضا ناكارآمد دانست و توضيح داد كه نگاه بحرانمحور قدرت گفتمانسازی و مفهومسازی و اشتراك گذاری آنها را ندارد، نيروهای دارای ذهن «بحرانمحور» نگاه و هدف كلان ندارند و لذا ممكن است يك زمان كار درست و يك زمان كار اشتباه انجام دهند مانند آنچه درباره سفارت عربستان رخ داد.

وی افزود: دو ديدگاه ذاتگرايانه و نگاه سياسی به آمريكا در اين چهار دهه در عرصه سياست و انديشه سياسی به يكديگر پاس داده‌اند، اما واقعيت اين است كه اين دو ديدگاه در فضای پسابرجام كارآمد نيستند، چرا كه به ما اجازه نمیدهند فرصتها را ببينيم. چطور در عرف ديپلماتيك میتوانيم با چين و انگليس يا روسيه ارتباط داشته باشيم؟ كاری كه بايستی انجام دهيم ورود به اين دو نگرش و نقد آنها است تا بتوانيم از چنین فضایی خارج شويم.

سخنرانی سيدجواد ميری،‌ يازدهمين نشست از گفتگوهای راهبردی مركز بررسیهای استراتژيك رياست جمهوري بود كه سه شنبه 20 بهمنماه 1394 برگزار شد.
پرطرفدارترین عناوین