مدیرکل مستعفی دفتر موسیقی گفت: سرمایهگذارانی به صنعت موسیقی وارد شدهاند که این عرصه را تهدید میکنند. آنها حتی ساعت یک نصفه شب، مدیرکل دفتر موسیقی را تهدید امنیتی میکنند.
پیروز ارجمند که 13 تیرماه در جایگاه مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره لغو کنسرتها سخن میگفت، اعلام کرد: لازم است درباره مقوله لغو کنسرت به یک تعریف برسیم. هرگاه مجوزی صادر شود و به بخش اجرایی نرسد، به این شرایط، لغو میگویند؛ اما گاهی بعضی هنرمندان در طی کردن مراحل مجوز، به مشکل اداری برمیخورند که این نامش لغو نیست.
او ادامه داد: دفتر موسیقی در سال 93، 1600 مجوز برای برگزاری کنسرت داد و 400 مجوز نیز توسط خود شهرستانها صادر شد. در واقع ما 2000 برنامه موسیقی در سال گذشته داشتیم که در این میان، 21 اجرا لغو شدند و ما دلایل همه آنها را بررسی کردیم.
این آهنگساز همچنین بیان کرد: بیشتر لغوها بهدلیل وجود اختلافاتی میان برگزارکنندگان کنسرت، نرسیدن گروه موسیقی به پرواز، نبودن هماهنگی توسط مدیر برنامه در راستای برنامهریزی برای یک خواننده و سرمایهگذارانی که به این عرصه وارد شدند، بوده است، یا مثلا یک مدیر برنامه با برنامهریزی غلطی که داشته برای یک خواننده در یک روز پنج کنسرت تدارک دیده بود.
او با اشاره به لغو کنسرت شب آخر کیتارو در تهران، اظهار کرد: تهیهکننده این کنسرت یک روز مانده به تمام شدن اجراها، درخواست تمدید کنسرت را مطرح کرد. این در حالی بود که اماکن با این تمدید موافقت نکرد؛ اما تهیهکننده یک فروش زودهنگام برای بلیت انجام داد که باعث شد، همه فکر کنند این کنسرت لغو شده است، در صورتی که تهیهکننده باید منتظر مجوز اداره اماکن میماند.
ارجمند با بیان اینکه قانون مصوبی درباره تخلفات شرکتها وجود ندارد، گفت: حتی هیچ قانونی وجود ندارد که وقتی تهیهکنندهای پس از لغو کنسرت خسارتی میبیند این خسارت مالی به آن پرداخت شود.
او همچنین ادامه داد: باید درباره شرکتهایی که مجوز برگزاری کنسرت دارند نیز تجدید نظر کرد. 290 شرکت از دفتر ما مجوز گرفتند که حتی تفاوت دفتر، انجمن و خانه موسیقی را هم نمیدانند. دلالانی به این عرصه وارد شدند که سربرگ شرکتها را خرید و فروش میکنند.
ارجمند با تأکید بر اینکه در سالهای 93 و 94 هیچ کنسرتی توسط نیروی انتظامی لغو نشد، در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: یکی از وظایفی که قانون به دفتر موسیقی محول کرده، شورای صیانت است که در واقع یک جایگاه قانونی دارد و میتواند براساس قانون، احکامی را صادر کند. متأسفانه ما در حوزه تخلفات، قانونی نداریم و تشکیل این شورا میتواند کمک زیادی کند.
مدیرکل سابق دفتر موسیقی با بیان اینکه ما قرارداد تیپ در سطح موسیقی نداریم، اظهار کرد: اگر یک خواننده تصمیم بگیرد درآمدش را بالا ببرد، هزینهاش را باید مخاطب بپردازد، زیرا بلیت کنسرت گران میشود. در موسیقی باید مثل سینما یک اشل قیمتی وجود داشته باشد.
این نوازنده و آهنگساز با اشاره به اینکه موضوع لغو کنسرت فقط به این دولت مربوط نیست، گفت: من با مسوول نظارت و ارزشیابی دفتر موسیقی در دولت قبل صحبت کردم. او میگفت زمان ما هفتهای چهار کنسرت به مرحله لغو میرسید. این در حالی است که در دولت قبل کسی پاسخگو نبود و ما مدیران پاسخگو هستیم.
او درباره لغو کنسرت کیهان کلهر که چندی پیش اتفاق افتاد نیز بیان کرد: گروهی که میخواهد با نوازنده خارجی اجرا داشته باشد، باید به اداره اماکن ارجاع داده شود، زیرا لغو چنین کنسرتهایی تبعات بینالمللی دارد. وقتی ما برای این کنسرت استعلام گرفتیم به ما اعلام شد که اجرای این کنسرت به مصلحت نیست.
وی افزود: تعبیر ما پس از این پاسخ اینگونه بود که آنها با نوازنده خارجی مشکل دارند، اما بعدها به ما اعلام کردند که نوازندگان این گروه پروانه کار در ایران را نداشتهاند که البته ما هم نمیدانیم این یعنی چه. حضور نوازندگان خارجی در ایران با مشارکت وزارت امور خارجه است و این هنرمندان به جای ویزای توریستی، ویزای کار میگیرند. ما هم با اینکه تمکین کردیم، اما اعتراض خود را اعلام داشتیم. ما هنوز نمیدانیم تکلیف نوازندگان خارجی در ایران چیست.
مدیرکل سابق دفتر موسیقی در راستای لغو کنسرت مسعود شعاری در ماهشهر نیز اظهار کرد: دلیل لغو آن کنسرت، این بود که پیش از کنسرت پیامکی میان مردم این شهر رد و بدل شد، بر این مبنا که میخواهند در شهر موسیقی هندی اجرا کنند و یک خانم نیز هندی برقصد. این پیامک بهدست امام جمعه ماهشهر رسید و این اتفاق افتاد.
در بخش دیگری از این نشست که 13 تیرماه در تالار رودکی برگزار شد، کامبیز نوروزی در سخنانی اظهار کرد: موسیقی در ایران در حال اقتصادی شدن است. این روزها ارقام درشت میلیاردی در حوزه برگزاری کنسرت جابهجا میشود که بخشی از این موضوع ناشی از فقدان حقوقی در این صنف است.
این حقوقدان ادامه داد: در سینما درصد قراردادها مشخص و بر مبنای عرف است، اما در موسیقی چنین عرفی وجود ندارد. بنابراین فضا سیال و شناور است. در این صورت فضا خطرناک میشود و میتواند مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
او با بیان اینکه در موسیقی مسائل شرعی هم مطرح میشود، گفت: بعضی مسائل بیش از آنکه پایه فقهی داشته باشد، سیاسی است که نمونهاش بحث نمایش ساز در تلویزیون است.
نوروزی درباره بحث حقوقی لغو کنسرتها نیز بیان کرد: وقتی کنسرتی لغو میشود باید ضرر خریدار به او پرداخت شود و بر همین اساس باید مشخص شود که مسبب لغو چه کسی است. دستگاهی که دستور لغو آن کنسرت را صادر کرده، مسبب لغو است و باید جبران خسارات کند.
او در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه وقتی «خودسرها» کنسرتی را لغو میکنند چه کسی باید خسارت پرداخت کند؟ گفت: درباره خودسرها، نیروی انتظامی باید پاسخ دهد، زیرا آنها مسوول تأمین امنیت است و تأمین امنیت هم وظیفه حکومت محسوب میشود. البته کلمه تأمین در اینجا به معنی فراهم کردن نیست، بلکه به معنای برقراری امنیت است.
این حقوقدان در ادامه سخنانش با اشاره به فتواهای مقام معظم رهبری درباره موسیقی، گفت: مقام معظم رهبری درباره حرمت موسیقی فتواهای دقیقی دادهاند. ایشان حدود 38 فتوا در این زمینه دارند که چنین توجهی به موسیقی از سوی یک مرجع تقلید بزرگ، منحصربهفرد محسوب میشود.
وی افزود: از نظر مقام معظم رهبری حکم اولیه موسیقی حلیت است، یعنی موسیقی ذاتا حلال است؛ اما چیزی مثل شراب ذاتا حرام است، البته گاهی مسائلی به موسیقی عارض میشود که آن را حرام میکند.
حسامالدین سراج نیز در این نشست حضور پیدا کرد و درباره مقوله لغو کنسرتها سخنانی را مطرح کرد.
او گفت: وقتی کنسرتی تعطیل میشود خواننده و نوازندگان گروه لطمه میخورند و از طرفی شاید مخاطب هم دیگر راغب نباشد به آن کنسرت برود، زیرا با خودش میگوید شاید بلیت بخرم و کنسرت لغو شود.
این خواننده با اشاره به لغو کنسرتش در کرمانشاه تصریح کرد: اتفاقی که برای من در کرمانشاه افتاد، توهین به مخاطب بود وقتی که برخی با زنجیر و اسلحه به محل کنسرت آمدند.
سراج با بیان اینکه موسیقی حرام نیست و مبنای آن دال بر حلیت است در ادامه سخنانش گفت: اصل موسیقی نباید زیر سوال برود. درباره مسأله فقهی موسیقی اجماع وجود ندارد. اگر این مسأله حل نشود در آینده بدتر از این خواهد شد. عدهای در کشور هستند که واقعا اعتقاد دارند اگر کنسرتی را لغو کنند ثواب کردهاند.
در بخش دیگری از این نشست، فردین خلعتبری در سخنانی اظهار کرد: فقه ما همه افتخارش بهروز بودن و وسیع بودنش است. فقها باید به این نکته توجه داشته باشند. مثلا وقتی سالها پیش بحث بانکداری اسلامی مطرح شد، تعدادی از مراجع دور هم جمع شدند و در اینباره صحبت کردند. چرا فقها درباره حدود موسیقی صحبت نمیکنند و به اجماع نمیرسند.
این آهنگساز در ادامه سخنانش بیان کرد: چند وقت پیش شنیدم که آقای علمالهدی در جایی گفتهاند که من با موسیقی مخالف نیستم. به نظر من، باید رفت و با ایشان صحبت کرد که ایشان چه موسیقیای را تأیید میکنند. اگر ما از 30 سال پیش، متر به متر قدم برداشته بودیم این مسأله تا امروز حل شده بود؛ اما اگر تندروی کنیم یک جایی جلوی این مسأله گرفته میشود.
وی افزود: در اینباره باید طوری رفتار شود که مردم سردرگم نشوند. به این نکته توجه کنید، مردمی هستند که هم کنسرت میروند هم به مسائل دینی اعتقاد دارند. اینگونه نیست که کسی که کنسرت میرود به اسلام اعتقاد نداشته باشد.
او اعلام کرد: فکر میکنم آقای ارجمند و آقای نوربخش باید بروند قم و با علما صحبت کنند. لازم هم نیست کسی بفهمد و قرار نیست کسی برنده داستان باشد فقط مصاحبتی با هم داشته باشند.
این هنرمند در بخش پایانی سخنانش گفت: باید شرایط طوری باشد که همه از وزارت ارشاد طلب داشته باشیم و نه از کسی دیگر. مثلا وقتی کنسرتی لغو شد همه از متولی شکایت کنند. مثلا از پیروز ارجمند شکایت کنیم، چون ما از او مجوز گرفتهایم و او حق ما را نگرفته است.
مدیرعامل خانه موسیقی نیز در این نشست، گفت: ما در همه موارد لغو کنسرتها، اعتراض خود را اعلام کردهایم. حالا این اعتراض بهصورت مصاحبه یا بیانیه بوده است، اما من فکر میکنم برای چارهجویی باید بیشتر به دنبال تعامل باشیم.
حمیدرضا نوربخش اظهار کرد: البته دیواری از ما کوتاهتر نیست. به ما فحش هم میدهند. ما سروصدایمان زیاد نیست و این، انتقادی است که همیشه به ما وارد است. این در حالی است که اگر ما به هنرمندی رسیدگی میکنیم برای رعایت شأن او و خودمان، سروصدا به پا نمیکنیم.
قرار بود در این نشست نادر مشایخی و مجید درخشانی نیز سخنرانی کنند و نام آنها در بنرهای این برنامه نوشته شده بود، اما این دو هنرمند در میان نشست سالن را ترک کردند و سخنی نگفتند. با پیگیری خبرنگاران از مسوولان برگزاری این نشست، اینگونه اعلام شد که آنها بر مبنای دستوری نمیتوانند صحبت کنند.
اما در دنیای کنونی یک کشور هم پیدا نمی شود که اینگونه با موسیقی برخورد کند!!!
جهل و تحجر و منافع شخصی چه بیدادها که نمی کند.