یادداشت دریافتی- سیدمحمدمحسن حسینی؛ پیدا شدن 175 شهید خطشکن و غواص که با دستان بسته و تشنهلب زنده به گور شدهاند، این روزها فضای مجازی و حقیقی را حال و هوایی دیگر بخشید؛ حال و هوایی که مردم را کمی از فضای تلخ سیاست، مذاکرات هستهای و توافق جامع بیرون برد. وقتی بازی رسانهای دشمن که نشان از تأثیر شهدا و کوری چشم ضدانقلاب است را دیدم، تصمیم جدی گرفتم تا حتماً مطلبی ویژه بنویسم.
سال 1365، بعضی انقلابیون مرفه، آرام و بی خبر بر طبل مخالفت با ادامه جنگ کوبیدند، و بعدها امام که جنگ با مستکبرین را نعمت میدانست جام زهر را از همین لکههای ننگ روزگار نوشید.
همان موقع، فرزندان همین مردم غیور برای اینکه حرف امام زمین نماند، از سر غیرت لباس غواصی تن کردند و گفتند حالا که تا اینجا آمدیم تا خود کربلا میرویم. منافقین گفتند: کربلا خون میخواهد و برای ما نه نانی دارد نه آب! شهدای غواص به رگ غیرتشان برخورد؛ گفتند ما برای خدا آمدیم، نه نان میخواهیم نه آب، دل را به دریا زدند و زدند به آب.
شهدای غواص مظلومیت خاصی دارند؛ از آنجایی که بعد از بیستونه سال غربت حالا برگشتهاند. اما چه غربتی! همه شنیدهایم حضرت زهرا(س) همیشه به غریبان گمنام سر میزند. آری مادر سادات هوای غریبان را دارد چون پدرش، همسرش، خودش و فرزندانش همگی غم غربت چشیدهاند.
حالا میفهمم چرا به خادمین و زائرین کربلای ایران میگویند برای حل مشکلات خاص، به شهدای غواص متوسل شوید، اما در تعجبم شهدای غواص، گمنامی و سرزدن مادر سادات را به چه چیزی فروخته و خود نشان دادهاند؟
شهید غواص شنا میکند در دریای عشق اباعبدالله و چه زیبا میدرخشد به نور معنویت آب. شهدای غواص در این چند روز چه زیبا درخشیدند برای جوانان؛ همان جوانانی که دشمن میگوید پشت انقلاب را خالی کرده. نه این خیال هم باطل است. ما با انقلابمان هستیم و نمیگذاریم خون شهدا هدر رود.
همین شهدا وقتی در شهرها میآیند، با دستبسته کاری با دل مردم میکنند که وزارت ارشاد و سازمانهای فرهنگی نمیتوانند. بازهم زمزمههای شهید آوینی میگوید: «ای شهید اي آن كه بر كرانه ازلي و ابدي وجود برنشستهاي، دستي برآر و ما قبرستاننشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون كش»
آه ای شهدای غواص! شما در خاک خفتید اما دشمن را به خاک نشاندید. کاش اهل سیاست از شما درس نبرد میگرفتند، همان کسانی که مبارزه را فراموش کرده و دست دوستی به دشمن دراز کردند. شنیدهام هواپیماهای آواکس آمریکا عملیات شما را لو دادهاند، اما بسیجیان روحالله در کربلای 5 محکمتر از قبل سینه سپر کردند در مقابل دشمن؛ گویا مطمئن شده بودند که طرف مقابلشان هیچ رحمی ندارد. حالا بعضی با آمریکا دست تعامل دادهاند. شرمشان باد که از روی شما خجالت نمیکشند!
شهدای غواص اگرچه دستشان بسته، اما چشمانشان باز است؛ حواسشان به خیانتها و غفلتها هست، خوب صبر میکنند تا در مواقع حساس خودشان را خرج کنند. بچههای تفحص میگفتند: هر وقت کشور به مشکل میخورد و اوضاع مملکت بحرانی میشود، شهدا خودشان را بیشتر نشان میدهند.
پیدا شدن تعداد زیادی شهید زندهبهگور شده با دستان بسته چه پیامی برای ما دارد؟ نکند بعضی سیاستمداران از سر غفلت یا خیانت پا روی خون شهدا گذاشتهاند؟ کدام حق شهدا پایمال شده که باز مردم را صدا میکنند؟ کدام حق مردم ادا نشده که صدایشان درآمده؟
شهدا منادی صبر و مقاومتاند. یادمان باشد؛ غیور مردان دریادل، با وجود همه خطرات مسیر مردانه جنگیدند، نه از روی ترس عقب رفتند و نه از روی غفلت منفعلانه ایستادند. اینان خوب میدانستند حالا که دل به دریا زدهاند باید تا آخر رفت، اگر عقبنشینی کنی یا از حرکت پشیمان شوی بازندهای!
شاید پیام یک شهید با دستان بسته این باشد که: ما با دستبسته مقاومت کردیم، نکند شما به سوی دشمن دست دراز کنید. ما با لبتشنه شهید شدیم، نکند شما برای حل مشکل آب خوردن خام دشمن شوید. ما زنده به گور شدیم تا شما با عزت زندگی کنید. ما حرف امام خود را زمین نگذاشتیم، شما هم نگذارید حرف امامتان زمین بماند.
عملیات کربلای 4 با کمک اطلاعاتی هواپیمای آواکس آمریکا شکست خورد. آیا امروز اعتماد به آژانس آمریکایی یک حماقت نیست؟ نکند دانشمندان هستهای ما را دستبسته زندهبهگور کنند! جنگ، جنگ است دیگر! شوخی که ندارد؛ هنوز هم تمام نشده و ادامه دارد. اما بعضی فراموش کردهاند و شاید هم از یاد خود بردهاند. بسیاری از مردم چند فرزند خود را برای دفاع از کشور و آرمانهای انقلاب به جبهه فرستادند،
اما یک عده منفعتطلب خسته شدند، ابتدا جنگ را به زور تمام کردند و بعدها دنبال پول و قدرت رفتند، بعدتر دم از اصلاحات و اعتدال آرمانهای انقلاب زدند و خوب میدانم منظور از اصلاح و تعدیل چیست! از همان اول بعضی با تفکرات امام خمینی (ره) مخالف بودند اما قدرت و نفوذ امام فضایی برای جولان اینان فراهم نمیکرد؛ بعد از امام هرچه دلشان خواست باارزشها کردند. قبح رابطه با آمریکا تا جایی شکسته شد که رئیسجمهور ما تلفنی با رئیسجمهور آمریکا صحبت کرد.
غیرت و بیغیرتی همیشه بوده و هست. همان روزهای دفاع مقدس بعضی کرواتیها با ویزای تحصیلی، به آمریکا رفتند و بعد از جنگ برگشتند. ایران برایشان کوچک بود و غریب. در کمال تعجب دیدم چطور مسئولیتهای خطیر مملکت بین همین افراد تقسیم شد. حالا چطور توقع داریم همچین افرادی، قبح ارتباط با شیطان را نشکنند؟ کسانی که در مکتب غرب درس خواندهاند آب و نان را در دست کدخدا میدانند نه خدا.
مگر شهید چمران دانشجو نبود که پول و مقام را در آمریکا رها کرد و آمد تا از دین خدا دفاع کند؟ مگر احمد متوسلیان، محمود شهبازی، مهدی رجببیگی، حسین علم الهدی درس نداشتند که آمدند در جبههها و شهید شدند؟ مگر این عزیزان جزو نخبگان و رتبههای برتر کنکور نبودند؟ آری، وقتی بحث غیرت باشد و اسلام در خطر، درس و دانشگاه، پول و مقام، دیگر جایی در دغدغههای یک انسان شریف ندارد.
امروز 175 شهید غواص و خطشکن تشییع میشود اما مثل همیشه رسانههای زنجیری بهطور هماهنگ قضیه را مشکوک خواندند. نامردها به همهچیز حتی شهدا شک دارند اما در تعجبم چرا به دشمن اینقدر اعتماد دارند؟
کلام آخر اینکه مقام معظم رهبری فرمود: «اگر راه امام را گم کنیم یا عمداً کنار بگذاریم ملت ایران سیلی خواهد خورد». امام همیشه در مورد رابطه با آمریکا تذکر داده و فرمودند: «اگر امریکا و اسرائیل لاالهالاالله بگویند، ما قبول نداریم؛ چرا که آنها میخواهند سر ما کلاه بگذارند» و درجایی دیگر فرمود: «آنان که خواب آمریکا را میبینند خدا بیدارشان کند».