یادداشت دریافتی- رضا قاضی طباطبایی؛ چند نکته را در مورد فرق فارغ التحصیلان پزشکی با سایر رشتهها جهت تنویر افکار عمومی باید اعلام کنم
۱. پزشکی رشتهای ۲۴ ساعته بوده و دوران دانشجویی آن دارای ۲۰ شب کشیک ۲۴ ساعته در ماه میباشد. اما رشتههای دیگر مخصوصا مقطع دکترایشان شاید ماهی به زور ۲- ۳ جلسه کلاس ان هم صبح برگزار شود.
۲. دانشجوی پزشکی در بیمارستان دولتی به رایگان برای دولت کار میکند اما هیچ دانشجوی رشته دیگری اینکاررا نمیکند.
۳. دانشجوی پزشکی در قبال کارهای خود که بسیار حساس میباشد مسولیت دارد و حتی دادگاهی میشود و مجبور به پرداخت دیه اما هیچ دانشجویی چنین ریسکی ندارد.
۴. دانشجویان رشتههای دیگر به دلیل وقت آزاد بسیار میتوانند در دوران دانشجویی کار و تجارت کنند و حتی کارمند دولت باشند! و پشت سرهم لیسانس و فوق و دکترا بگیرند اما دانشجوی پزشکی تا ۴۰ سالگی باید از جیب پدر و مادرش زندگی کند.
۵. تمام رشتههای بعد فارغ التحصیلی به راحتی مدرک خودرا از دانشگاه گرفته و به دنبال کار و زندگی به انتخاب خود میروند با اینکه از بیت المال درس خواندهاند.
اما انگار تنها کسانی که از بیت المال درس میخوانند دانشجویان پزشکیاند. بلافاصله مدرکشان تا دوبرابر مدت تحصیل گرو نگه داشته میشود برای خدمت در کشور.
پس از ۷ سال باید به مدت ۲ سال به اجبار در دورترین روستاها و بدون امکانات با کمترین درامد زندگی کنند که حتی درامدشان خرج رفت و امد به شهر خودرا کفاف نمیدهد. آیا این عدالت است؟
چرا یک پزشک جوان نباید مانند یک دکترای برق نتواند در شهر خودش و یا حتی شهری بهتر از شهر خودش زندگی کند؟ این چه توقعی است که ایجاد شده؟ چرا پزشک باید به بیگاری برده شود؟
۵. پزشک جوان بعد دوسال بیگاری تصمیم میگیرد در امتحان تخصص شرکت کند.
۶. دوران تخصص: ۴ - ۵ سال با ۲۰ کشیک ۲۴ ساعته در ماه و حقوق ۷۰۰ هزار تومان! شما اسم این را میگذارید عدالت؟ پزشک ۳۰ ساله چطور با ۷۰۰ هزار تومن میتواند خانواده اداره کند وقتی که نتوانسته مانند سایر فارغ التحصیلان از ۲۰ سالگی برای خود کار کند و سرمایه جمع کند؟
۷. دوران تخصص تمام میشود حالا هم مدرک پزشکی عمومی شما گرو است و هم مدرک تخصص!
یک پزشک متخصص ۳۵ - ۴۰ ساله را باز هم مجبور میکنند دو برابر تحصیل یعنی ۸ سال باز هم به مناطق محروم برود و اجازه کار خصوصی ندارد و فقط در بخش دولتی و تعرفه دولتی کار کند آنهم در نقاطی بسیار محروم و بدون امکانات.
آیا کدامیک از فارغالتحصیلان رشتههای دیگر را مجبور به چنین کاری میکنند؟
کدام دکترای برق با خانواده خود به روستا میرود و حاضر است زن و بچهاش به مدرسه روستا بروند؟
الان که همه با تحصیل به فکر رفاه و پیشرفت هستند پزشک چه گناهی کرده که باید عقبگرد برود؟
اگر قرار بر عدالت است یا همه رشتهها طرح خدمت داشته باشند یا پزشکان هم نداشته باشند.
۸. ۸ سال با کمترین درامد در شهرستانها میگذراند تا در۴۸ - ۵۰ سالگی به شهر خودش برمیگردد دوستان ۴۶ ساله او همه چیز دارند خانه، ماشین . . . اما او مانند یک محکوم از تبعید برگشته تازه میخواهد بداند زندگی چیست.
مسلم است که زیر بار جراحی آپاندیسیت به قیمت مصوب ۳۰ هزار تومان! نمیرود چون اجحاف است مسلم است که باعث میشود از همین نقطه زیر میزی شکل بگیرد.
تعمیر کار خودرو درب کاپوت را باز و بسته میکند ۵۰ هزار تومن میخواهد چرا باید تعرفه جراحی پر استرس اپاندیس ۳۰ هزار تومان باشد؟ البته ذکر کنم در طرح سلامت این تعرفه بسبار افزایش یافته و شده ۹۰ هزار تومان!
خب مسلم است پزشکی که بیشتر عمرش به بیگاری رفته میخواهد در مدت کوتاه جبران کند و حق واقعی خودرا طلب میکند.
مگر یک بنگاه دار چه کار شاقی میکند که برای تنظیم اجاره نامه در ۵ دقیقه چند میلیون پول میگیرد؟
۹. عدهای میگویند ایران بهشت پزشکان است. خب ثابت کنید. میگویند درامد پرشکان ایران چند برابر خارج از کشور است!
بهتر است سری به وزارت بهداشت زده و روند مهاجرت پزشکان را بررسی کنید.
صدهزار پزشک ایرانی در خارج از کشور هستند که در بهترین وضعیت شغلی و درامد هستند و حتی یک نفرشان به کشور باز نگشته است.
ویزیت پزشک عمومی در ایران تقریبا ۸ دلار
ویزیت پزشک عمومی در ترکیه ۸۰ دلار
ویزیت پزشک عمومی در آذربایجان ۷۰ دلار
این یک مقایسه کوچک است فقط در ویزیت آنهم در کشورهای جهان سوم حالا چطور امکان دارد درامد پزشکان ایرانی بیشتر از کشورهای غربی باشد؟
مسلما همه اقوامی در خارج از کشور دارند میتوانند برای اطمینان بیشتر در مورد درامد پزشکان ایرانی در غرب و سطح زنگیشان سوال کنند.
والسلام