bato-adv
کد خبر: ۲۲۱۷۶

خواهر کشي به خاطر يک فنجان چاي

تاریخ انتشار: ۰۱:۴۹ - ۱۶ فروردين ۱۳۸۸
مردي که خواهرش را قرباني يک استکان چاي کرده است به زودي محاکمه مي شود. 

به گزارش اعتماد اوايل سال 86 حراست بيمارستاني در استان فارس به ماموران پليس خبر داد دختر جواني به دليل انسداد مجاري تنفسي جان باخته است. ماموران بعد از دريافت اين گزارش در بيمارستان حضور يافتند و تحقيقات خود را آغاز کردند. آنها ابتدا از پزشک معالج دختر جوان که منيژه نام داشت خواستند در مورد وضعيت او توضيح بدهد. وي گفت؛ زماني که اين دختر به بيمارستان آورده شد تقريباً مرگش حتمي بود، البته بدنش هنوز گرم بود اما نفس نمي کشيد. ما عمليات احيا را آغاز کرديم ولي تلاش مان بي فايده بود و نتوانستيم دختر را به زندگي باز گردانيم. با توجه به وضعيتي که اين دختر داشت مشخص بود بسته شدن مجاري تنفسي اش باعث خفگي او شده است.

در ادامه به دستور بازپرس جنايي جسد مقتول به پزشکي قانوني انتقال يافت و کارآگاهان به بازجويي از برادر منيژه که او را به بيمارستان رسانده بود، پرداختند. وي ابتدا مدعي شد نمي داند چه کسي خواهرش را به قتل رسانده است اما از آنجايي که ضد و نقيض گويي هاي زيادي داشت ماموران او را تحت بازجويي هاي فني پليسي قرار دادند و اين جوان لب به اعتراف گشود. وي گفت؛ خواهرم را من کشتم اما بلافاصله پشيمان شدم و سعي کردم با رساندن او به بيمارستان نجاتش دهم ولي موفق نشدم.

باقر که به شدت اظهار پشيماني مي کرد، ادامه داد؛ روز حادثه از سر کار به خانه برگشتم. خواهرم در اتاق نشسته بود و داشت کاري انجام مي داد. من خيلي خسته بودم از او خواستم برايم چاي آماده کند و خودم براي عوض کردن لباس هايم به اتاق ديگري رفتم. وقتي برگشتم منيژه هنوز در اتاق نشسته بود و به کارش ادامه مي داد. از بي توجهي او به شدت ناراحت شدم و دوباره خواسته ام را تکرار کردم. منيژه به من جواب داد نمي تواند برايم چاي آماده کند و بايد به کارش بپردازد.

متهم به قتل ادامه داد؛ آنقدر عصبي شدم که به منيژه حمله کردم. دستم را روي دهان و بيني اش گذاشتم و فشار دادم. نمي دانم چطور اين اتفاق افتاد اما زماني که به خودم آمدم ديدم خواهرم سياه و کبود شده است. به شدت ترسيده بودم، نمي دانستم چه بايد کنم. اصلاً به اينکه ممکن است دستگير شوم فکر نمي کردم. بلافاصله خواهرم را در خودرو گذاشتم و به سمت بيمارستان حرکت کردم. دقايقي بعد از اينکه به بيمارستان رسيدم به من گفتند منيژه مرده است و نتوانستند براي او کاري انجام دهند.

وي گفت؛ من از کاري که کرده ام بسيار پشيمان هستم و عذاب وجدان دارم. بعد از پايان تحقيقات و صدور کيفر خواست براي اين جوان پرونده براي محاکمه به شعبه 5 دادگاه کيفري استان فارس براي رسيدگي فرستاده شد و به زودي در برابر هيات قضات قرار مي گيرد.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو