يک پژوهشگر مسائل اجتماعي ايران از افزايش دوبرابري تعداد زنان زنداني طي هفت سال گذشته خبر داد.
به گزارش ايلنا، سعيد مدني در نخستين نشست از سلسله نشستهاي تخصصي مجازات و خشونت با عنوان زنان زنداني و کودکان آنها گفت: در سال 80 ، حدود چهار درصد از زندانيان را زنان تشکيل ميدادند و تخمين زده ميشود در حال حاضر حدود هشت درصد زندانيان زن باشند.
60 درصد زنان زنداني بين 19 تا 29 سالهاند
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي ايران با بيان اينکه مادران زنداني، افرادي مجرم و بسياري از آنها دچار اختلالات روحي و رواني هستند و مطالعاتي که بر روي زندان زنداني انجام شده است اين گفتهها را تاييد ميکند، تصريح کرد: بر اساس مطالعات انجام شده در سال 80 ، حدود چهار درصد از زندانيان را زنان تشکيل ميدادند و تخمين زده ميشود در حال حاضر حدود هشت درصد زندانيان زن باشند.
وي ادامه داد: از حدود چهار درصد زنان زنداني سال 80 ، 60 درصد بين 19 تا 29 سال و اغلب داراي فرزند بودند.
60درصد زنان زنداني اختلال شخصيت دارند
مدني سپس با اشاره به تحقيقي در رابطه با اختلال شخصيتي زنان زنداني تهران و کرج، گفت: در اين مطالعه نيز نشان داده شد که حدود 60 درصد اين زنان داراي اختلال شخصيت از انواع مختلف آن مانند شخصيت ازار طلب بوده اند.
وي با بيان اينکه براساس تحقيقات انجام شده بهاين نتيجه رسيده ايم که زنان مجرم حتي قبل از ارتکاب جرم داراي اختلال شخصيتي بوده اند گفت: ويژگي شخصيتي زنان مجرم تفاوت معناداري با شخصيت زنان عادي دارد.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي ايران با اشاره به تحقيق انجام شده بر روي زنان سارق زندان قصر در سال 79 ، گفت: 27 درصد از اين زنان حداقل يک بار سابقه کيفري داشته و 43 درصد تکرار جرم داشتهاند و مطالعات متعدد در ايران و خارج از ايران نشان داده است که زنان زنداني مشکل شخصيتي درند و ممکن است به کودکان خود آزار برسانند.
مدني گفت: در اينجا سئوالي که ممکن است به ذهن برسد اين است که با وجود مشکلات رواني مادران زنداني و اين که حتي ممکن است به کودکان خود اسيب برسانند ايا درست است که کودک با مادري داراي اختلال رواني و در مکان محدود زندگي کند؟
25درصد زنان ايراني مشکل رواني دارند
وي با بيان اينکه بر اساس مطالعات انجام شده از هر چهار زن ايراني، يک نفر مشکل رواني دارد و مردان نصف زنان مشکل رواني دارند گفت: مشکلات رواني زنان زنداني از اين امار نيز بسيار بيشتر است.
مدني با بيان اينکه اکثر رناني که دچار جرم ميشوند، خانوادههاي نابسامان داشتهاند، گفت: بازگردان کودکان زنان زنداني به خانوادههاي نابسامان نيز کار درستي نيست و اين خانوادهها جاي امن و مطمئني براي اين کودکان محسوب نميشود.
وي با بيان اينکه اختلال در رابطه اثر مخربتري روي نسبت به اختلال در ساختارها بر روي کودکان دارد، تصريح کرد: خانوادههاي تک والدي به نسبت خانوادههايي که در آنها مشاجره زيادي رخ ميدهند، مکان امنتري براي کودکان هستند و کودکان در اين فضاها آسيب کمتري را تجربه ميکنند.
مدني اظهار کرد: سوالي که در اينجا مطرح ميشود اين است که کدام مکان براي نگهداري کودکان زنان زنداني مناسب است؟
وي گفت: اصل بديهي اين است که خانواده در سلامت روان کودک بسيار موثر است و کودکان بي سرپرست در مقايسه با کودکان در شرايط عادي، نواقص عاطفي، جسمي و اجتماعي جديتري دارند.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي ايران تصريح کرد: کودکاني که در شبانهروزي به سر ميبرند و يا با يک والد زندگي ميکنند در مقايسه با کودکاني که در خانوادههاي نابسامان زندگي ميکنند، شرايط بهتري دارند.
وي ادامه داد: در مراکز شبانهروزي حداقلي از استانداردها و آموزشها وجود دارد و اين برنامهها شرايط نسبتا مناسبي را براي اين کودکان ايجاد ميکند.
مدني افزود: اما در اين مراکز نيز به دليل اينکه کودک از نظر عاطفي به قدر کافي ارضا نميشود ، کودک را دچار مشکل مي کند.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي ايران در رابطه با همراه بودن کودک با مادر در زندان نيز گفت: در زندان محرکهاي حسي و اجتماعي لازم وجود ندارد و بچههايي که اين محرکها را ندارند و به هر دليلي ساعتهاي طولاني مجبور ميشوند در تخت بمانند و به اسباب بازي دسترسي ندارند ، در روند رشد خود دچار تاخير مي شوند و از نظر رشد اجتماعي و هوشي نسبت به هم سن و سالها يخود پايين تر هستند و در بزرگسالي نيز دچار مشکل خواهند شد.
وي با بيان اينکه کودکان در زندان سه ويژگي متمايز کننده دارند، بيان کرد: اولين ويژگي اين گروه اين است که امکان مراقبت خوب و صحيح از اين کودکان وجود ندارد.
مدني توضيح داد: اين کودکان حتي قبل از اينکه مادران آنا مجرم شوند نيز در شرايط مناسبي به سر نميبردند و اغلب دچار فقر بودهاند و حمايت کافي از کودکان انجام نمي شده است.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي ايران ادامه داد: اين کودکان در زندان دچار مشکلات شديدتري شده و فقر جدي تري را نيز تجربه ميکنند و اغلب ديده مي شود اين کودکان رشد مناسبي نداشته و با پيرامون خود سازگار نيستند.
مدني با بيان اينکه اين کودکان در دو تا شش سالگي به دليل اينکه يا در زندان هستند يا سرپرستي مناسبي ندارند اختلال در رشد تجديد شده پيدا ميکنند، گفت: اين کودکان در شش تا ده سالگي نيز به دليل اينکه نظارت مناسبي بر آنها اعمال نميشود و پدران آنها نيز اساسا صلاحيت نگهداري از کودکان را ندارند، اين کودکان دچار وقفه در تحصيلات مي شوند و به اين ترتيب در يادگيري دچار مشکل مي شوند.
وي ادامه داد: اين کودکان از 15 سالگي به بعد با سيستم قضايي و پليسي در گير ميشوند و در حالي که هنوز کودک هستند وارد بازار مجرمان ميشوند.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي ايران با استناد به مطالعاتي که در سال 82 در رابطه با کودکان زنان زنداني انجام شده است، گفت: در اين تحقيق همه بچههاي زنداني، زنان زنداني مورد مطالعه قرارگرفتند که از اين ميان، 79 درصد آنها همراه مادر دربند بودند و 5/12 درصد خارج از بند بودند.
بسياري از کودکان زنان زنداني مورد آزار و اذيت قرار ميگيرند
وي ادامه داد: بيماريهاي عفوني و عفونت اداري در اين کودکان شيوع زيادي داشت و در13 درصد اين کودکان علائمي از کودک آزاري مانند کبودي، خراشيدگي روي گونهها ، شکستگي ، و جاي ضربه روي قستمهاي مختلف بدن در اين کودکان مشاهده مي شد.
مدني افزود: 33 درصد اين کودکان دچار مشکل رواني بودند و آثاري از مشکلات گفتاري در اين کودکان ديده ميشد.
وي ادامه داد: يک سوم اين کودکان نيز از اختلالات رواني از خفيف تا شديد داشتند.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي ايران با استناد به تحقيق ديگري که در سال 84 انجام گرفته است ، اظهار داشت: در اين تحقيق سه گروه کودکان، داخل زندان، کودکان مراکز شبانه روزي و کودکاني که به طور عادي در خانواده هاي خود زندگي م يکنند و از مهد کودکهاي مناطق جنوب شهر نمونه گيري شده بودند مورد بررسي قرار گرفتند .
وي ادامه داد: از نتايج اين تحقيق به اين نتيجه رسيديم که کودکان داخل زندان از جهت ابتلا به بيماري ها، رشد قد و وزن و رشد اجتماعي و هوشي بدترين وضعيت را داشتند .
مدني اضافه کرد: در اين تحقيق مشاهده شد کودکان ساکن در مراکز شبانه روزي نيز از نظر شاخص هاي گفته شده وضعيت بدتري نسبت به کودکان مهدکودک هاي جنوب شهر تهران که در خانواده هاي عادي زندگي م يکردند داشتند.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي ايران تصريح کرد: بنابراين کودکان فقط بايد بنا به اضطرار در زندان و در نزد مادر خود بمانند و در زمان رفع اضطرار بايد آنجا را ترک کنند زيرا زندان نامناسب ترين مکان براي کودکان است.
مدني در پاسخ به اين سوال که مصلحت کودکاني که مادران مجرم دارند چيست، گفت: پاسخ به اين سئوال يک جواب ندارد.
وي افزود: در دوره اي لازم است کودکان در کنار مادر خود در زندان باشند، تا دوره دلبستگي طي شود.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي ايران ادامه داد: کودک تا يک سال و نيمه گي تا دو سالگي به شرط اينکه خدمات ويژه اي دربافت کند بهتر است در زندان بماند و به اين ترتيب کودک آسيب کمتري مي بيند.
در زندان زنان مهدکودک داير شود
وي با بيان اينکه کودک نبايد در سلول مادر زندگي کند، گفت: بايد در زندانها مهد کودک براي نگهداري کودکان وجود داشته باشد و يا سلول ويژهاي در اختيار مادراني که داراي فرزند هستند، قرار گيرد.
مدني با بيان اينکه بعد از دو سالگي کودک بايد از زندان خارج شود و شرايط بهتري براي او مهيا شود،گفت: سپردن کودک به خويشاوندان و يا سپردن او به مراکز شبانه روزي با توجه به شرايط کودک و وضعيت خانوادگي او بايد انجام شود.
وي گفت: البته اولويت اين است که کودک نزد اقوام خود زندگي کند.
وي افزود: کودکاني که در مراکز شبانهروزي بهزيستي به سر ميبرند وضعيت مناسبتري نسبت به کودکاني که در خانوادههاي با والدين ناسازگار دارند.
وي با بيان اينکه هم همراه شدن کودکان با مادرانشان در زندان و هم جدايي آنها از يکديگر مطلوب نيست، گفت: اگر کودکان در زندان همراه والدين خود به سر ببرند، اين موضوع باعث به تاخير افتادن رشد شناختي کودکان و محروميت از تغذيه مناسب و همنشيني با افراد مجرم مي شود و اگر مادر و کودک از هم جدا شوند ضربه عاطفي مهلکي بر کودک وارد ميشود.
مدني با بيان اينکه کشورهاي مختلف براي اين معضل و مشکل راه حل هايي را ارئه کردهاند، گفت: مثلا در چين زندان زنان باردار و مادراني که کودکان کمتر از 12 ماه دارند به تعويق مي افتد يا در هنگ کنگ کودکان تا سه سالگي همراه مادر خود در زندان هستند و حضور کودک در زندان تا سه سالگي پذيرفته شده است.
وي ادامه داد: در آمريکا نوزادن مادران زنداني بايد طرف 24 ساعت از زندان خارج شوند حتي اگر مادر در زندان وضع حمل کند و در اسکاتلند نيز تا يک سالگي کودک مي تواند در زندان به سر ببرد.
مدني در رابطه با کشورهاي فرانسه، انگلستان و اوگاندا گفت: در اين کشورها کودکان تا يک سال و نيمگي نزد مادر خود در زندان ميمانند و در نپال و سودان نيز تا دوسالگي نگهداري کودکان در زندان بياشکال است.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي ايران با بيان اينکه در مورد حداکثر سني که کودک ميتواند همراه مادر خود در زندان بماند نيز اختلاف نظر وجود داشته است، گفت: در ايران بر اساس قوانين، تا قبل از سال 79 روال مشخصي وجود نداشت و برخي از گزارشات نشان ميداد که گاهي حتي تا هشت سالگي کودک نزد مادر خود در زندان باقي ميماند.
وي افزود: اما بعد از سال 79 بر اثر تفاهم نامهاي که بين سازمان بهزيستي و سازمان زندانها منعقد شد کودکان زنان زنداني تا دوسالگي ميتوانند در زندان باشند و بعد از اين زمان نيز کودک يا به خويشاوندان و يا به افراد داوطلب سپرده ميشوند و يا به مراکز شبانهروزي بهزيستي منتقل ميشوند.
مدني با بيان اينکه بر اساس آمار در سال 81، 809 کودک در زندان بودهاند که بعد از اين موافقتنامه 210 کودک زير دو سال باقي مانده و بقيه از زندان خارج شدند، عنوان کرد: از 560 کودکي که از زندان خارج شدند، 229 نفر يعني در حدود نيمي از آنها به مراکز شبانه روزي سازمان بهزيستي منتقل شدند و 260 نفر نيز به خانوادههاي زندانيها تحويل داده شد و 71 نفر نيز به شيرخوارگاههاي سازمان بهزيستي انتقال يافتند.
وي اصل نياز کودک به مادر و نظريه دلبستگي را دليل اصلي حضور کودکان در زندان دانست و عنوان کرد: بنا براين نظزيه همه انسانها نياز به پيوندهاي عاطفي دارند و اين نيز در کودکان دو چندان است.
مدني ادامه داد: اگر اين پيوند بين کودک و مادر از بين برود، فرد در بزرگسالي دچار اختلالات رفتاري و شخصيتي جدي ميشود.
اين پژوهشگر مسائل اجتماعي ايران افزود: بالبي صاحب نظريه دلبستگي تاکيد ميکند که دلبستگي و ارتباط عاطفي جسمي بين مادر و بچه موجب ميشود، کودک هبجانات خود را از طريق مادر تنظيم کند.
وي گفت: کودک از طريق دلبستگي احساس امنيت ميکند و از طريق اين فرايند کودک ميآموزد که چگونه ارتباط خود را با افراد پيراموني خود تنطيم کند و فرآيند اجتماعي شدن در او اتفاق ميافتد.
مدني با تاکيد بر اينکه اگر ارتباط عاطفي موثر بين مادر و کودک وجود نداشته باشد، شاهد رفتارهاي اعتراض آميز در کودک خواهيم بود گفت: اگر مادر نتواند خدمات لازم را به فرزند خود ارائه کند و خواستهاي او را تامين کند و جانشيني نيز وجود نداشته باشد که مراقبت هاي لازم را از کودک انجام دهد ،اين فقدان عاطفي آثار بسيار بدي را درزندگي کودک خواهد داشت و احتمال مجرم شدن اين کودکان در بزرگسالي بسيار زياد است.