افشین داور پناه؛ معمولا اینکه یک رئیس جمهور لبخند بزند، رفتاری معمولی ـ و خوشایند ـ است اما اینکه رئیس جمهوری، قهقهه بزند و هنگام خندیدن همه دندانهایش را ـ به خصوص اگر کج و کوله باشد ـ برای لحظاتی ـ وگاه دقایقی ـ در معرض نمایش بگذارد، رفتاری غیرمعمولی، نامتعارف و در برخی موارد زننده و ناشایسته تلقی میشود. با این حال، برخی از رفتارها و گفتارها (لحنها، حرکات، شوخیها) ک از دیدگاه مردم در بین دولتمردان یک کشور، معمولی و مرسوم ـ و حتی جذاب ـ تلقی میشود ممکن است در کشوری دیگر، به «بینزاکتی سیاسی» یا «لودگی» تعبیر شود.
به نظر میرسد در سالهای اخیر شنیدن سخنان و دیدن رفتارها و حرکات دور از انتظار از برخی سیاستمدارها و دولتمردها افزایش یافتهاست به نحوی که کارکتر برخی از سیاستمدارها یا دولتمردها با چنین رفتارهایی شناخته میشود: بوش، سارکوزی، احمدینژاد، قذافی و چاوز نمونههای بیشتر شناخته شده در این زمینهاند؛ برخی از منتقدان و تحلیل-گران نیز کوشیدهاند به تحلیل چنین رفتارهایی که دور از «انتظارات/ Expectations» مردم و خارج از عرف سیاسی و دیپلماتیک قلمداد شده است، بپردازند؛ برای مثال میتوان به بررسی معروف «پاول واتسلاویک»، روانشناسی اتریشی ـ آمریکایی اشاره کرد.
واقعیت اینکه در همه جای جهان، کسب «محبوبیت» یکی از مولفههای اساسی ـ و در عین حال تعیین کننده ـ سیاستورزی برای سیاستمداران به شمار میآید و برای رسیدن به چنین هدفی «نمایش صمیمیت» یکی از تکنیکهای مرسوم ـ و عموما ـ موثر در ایجاد یا افزایش محبوبیت برای آنها است؛ توجه داشته باشیم که به ویژه در نظامهای دموکراتیک، این «محبوبیت» سیاستمداران نزد توده مردم است که میتواند برای آنها «رای آفرین» ـ و در نتیجه قدرت آفرین ـ باشد. در اینجاست که دولتمردان میکوشند از طریق مجموعهای از رفتارها و حرفها (با پُزهای و لحنهایی جذاب) به اجرای نمایش صمیمیت بپردازند؛ «نمایش صمیمیت» تلاشی است برای هر چه بیشتر نزدیک کردن خود به آنچه که مردم هستند و میپسندند ـ نزدیک شدن به شیوه رفتاری و گفتاری مردم یا فرهنگ عمومی گروههایی از جامعه (رای دهندگان)؛ وقتی اوباما در یک مراسم سنتی، ترانهای را میخواند که در بین بسیاری از مردم ـ و جوانان ـ محبوبیت دارد چنین رفتاری میتواند به افزایش محبوبیت او کمک کند؛ ولی وقتی «بوش» یا «سارکوزی» در جلوی دوربین خبرنگاران شکلک در میآورند یا ـ بر اساس برداشت عموم شهروندان ـ حرفی دور ازشان یا نزاکت بر زبان میآورند، منجر به کاهش محبوبیت آنها میشود ـ اگر چه آنها این رفتار یا گفتار را با هدف ایجاد صمیمت با مردم انجام داده باشند؛ در اینجا بین توسل یک دولتمرد یا سیاستمدار به «فرهنگ عامه» برای ایجاد حس صمیمیت ـ و در نتیجه محبوبیت مردمی ـ و «پوپولیسم» مرز باریکی وجود دارد؛ مراد از پوپولیسم در اینجا دقیقا سوء استفاده از احساسات و علایق عامه پسند با هدف بهرهبرداریهای سیاسی است ـ عوام فریبی.
«مردم چگونهاند و چه میخواهند؟ وانمود کن که داری همان را انجام میدهی»؛ بر اساس آنچه گفته شد، این عبارت را میتوان مانیفست «پوپولیسم» دانست؛ با این حال همیشه این فرمول جواب مطلوب را نمیدهد چرا که متغیرهای دیگری، قاعده بازی را به هم میزند؛ گروههایی ـ به ویژه گروههای اپوزیسیون ـ معمولا چنین رفتارهایی را به ـ به قول «بری ریچارزد»، نوعی «انحطاط اخلاقی» معرفی میکنند؛ نوعی «بینزاکتی سیاسی»؛ به ویژه اگر سیاستمدار یا دولتمرد مورد نظر، نتواند به شعارها و قولهایی که سرداده، جامه عمل بپوشاند، روز به روز بیشتر به «بینزاکتی سیاسی» متهم میشود؛ در واقع حرفها، حرکات یا شوخیهایی که ممکن بود روزی «دلبرانه» و «جذاب» قلمداد شود دیگر حتی برای هواداران او به تصویرهای منفی «بینزاکتی»، «لمپنیسم» و نظایر آن تبدیل شود!
از سوی دیگر، همچنان که پیش از این نیز گفته شد، برخی از رفتارها و گفتارها (لحنها، حرکات، شوخیها) که در بین سیاستمداران و دولتمردان یک کشور، معمولی و مرسوم ـ و حتی جذاب ـ تلقی میشود ممکن است در فرهنگ و کشوری دیگر، به «بینزاکتی سیاسی» یا «لودگی» تعبیر شود؛ بر اساس همین تفاوتهای فرهنگی، به ویژه در فرهنگ سیاسی حاکم است که روسای جمهور در برخی کشورهای آمریکای جنوبی و آمریکای لاتین از قبیل برزیل (دیلما رسوف)، بولیوی (مورالس) و نیکاراگوئه (دانیل آُرتگا) سعی میکنند با رفتار و گفتار عامه پسندانه، روز به روز محبوبیت عمومی خود را افزایش دهند ـ تلاش میکنند مثل توده مردم حرف زنند، ورزش کنند و.... چگونه رفتار کردن سیاستمداران در کشورهای خودشان، حتی در دیپلماسی خارجی آنها نمود پیدا میکند؛ برای مثال میتوان به رفتارهای خارج از عرف هوگو چاوز، قذافی اشاره کرد؛ تلاش برای خود را «متمایز» نشان دادن و از این طریق کسب هویت ـ و در نتیجه انگشتنما شدن، بیشتر شناخته شدن، بیشتر در تیر رس رسانهها بودن و معروفتر شدن ـ رفتارهایی که مخالفان آنها مبتنی بر عوافریبی تلقی میکنند. این تفاوتهای فرهنگی در تبلیغات یا مناظرههای انتحاباتی کشورهای گوناگون نیز خود را نشان میدهد.
این امکان دارد وجود دارد که در یک کشور واحد، در دورههای مختلف سیاسی، گفتار، لحن و ژستهای سیاسی دولتمردان، متناسب با سلایق و نگرش عمومی مقطعی ـ با پیشینیان خود ـ حتی هم حزبیهای خود ـ متفاوت باشد؛ برای مثال در اینجا میتوان به «سارکوزی» و «فرانسوا اولاند» اشاره کرد ـ که اولی تفکرات لیبرالی و نولیبرالی در فرانسه را نمایندگی میکرد و دومی نماینده سوسیالیستها بود. در یک کلیشه ذهنی، در دورههایی از تاریخ معاصر، این رفتارها و گفتارهای گروههای چپ ـ اعم از سوسیالیتها، کمونیستها و... ـ بود که به «پوپولیسم» متهم میشد؛ بر این اساس سیاستمداران و دولتمردانی که منتسب به گروههای چپ بودند میکوشیدند تا رفتار و گفتار خود را حتیالمقدور به توده نزدیک کنند و با سر دادن شعارهای توده پسند، آنها را با خود همراه کنند؛ اما در تجربه سالهای اخیر فرانسه، «سارکوزی» ـ حامی اندیشههای لیبرالی و نولیبرالی بود ـ که به رفتارها و اداهای خارج از عرف، شناخته میشد ـ رفتارهایی که سارکوزی تصور میکرد افزایش محبوبیت او را به دنبال خواهد داشت (و البته پیشبینی اشتباهی بود) در مقابل او، «فرانسوا اولاند»، به زعم فرانسویها، نسبت به سارکوزی، بیشتر مبادی آداب بود، سنجیدهتر سخن میگفت و رفتار میکرد! در این زمینه، در مثال دیگر در ایتالیا میتوان رفتار و گفتار «برلوسکونی» را با «انریکو لتا» که پس از او به قدرت رسید مقایسه کرد.
با این وجود، علیرغم وجود الگوهای رفتاری نسبتا مشابهی که در همه نظامهای سیاسی پذیرفته شدهاست، فرهنگ و نظام سیاسی یا ایدئولوژیکی یک جامعه و همچنین ویژگیهای شخصیتی یک سیاستمدار میتواند عامل تعیین کننده در رفتار و گفتار او باشد؛ بر اساس شرایط زمانی و همچنین فرهنگ و افکار عمومی جامعه، نحوه برخورد یک جامعه با رفتارها و کردارهای خارج از استانداردهای سیاسی مرسوم، میتواند متفاوت باشد.
منبع: هفتهنامه صدا
حد اقلش برای این مطلب چند تا میان تیتر می زدید. حالا از چیزهای دیگه بگذریم...
این هم چند تا کتاب معتبر و منبع تو این حوزه:
1.روزنامه نگاري الكتروني / نويسنده: مايك وارد / مترجم: علي اصغر كيا / ناشر : موسسه انتشاراتي روزنامه ايران / سال نشر: ۱۳۸۴
2.ول روزنامه نگاري آن لاين / تاليف: محمدرضا نادري گيسور / ناشر: موسسه فرهنگي و اجتماعي جام جم / سال نشر : ۱۳۹۱
3.روزنامه نگاری سایبر (جامعه اطلاعاتی و آزادی بیان ) / نويسنده: يونس شكرخواه / انتشارات: ثانيه / سال نشر: ۱۳۸۴
4.روزنامه نگاري پس از اينترنت / نويسنده: يانيك استين / مترجم: مينو خاني / انتشارات: موسسه فرهنگي و اجتماعي جام جم / سال نشر: ۱۳۸۹