امیر وفایی در روزنامه قانون نوشت:
آمار نشان ميدهد كه بسياري از اتفاقات منجر به ممنوعالتصوير شدن افراد
از صداوسيما، در برنامههاي زنده اتفاق ميافتد. آخرين مورد اين حوادث
مربوط مي شود به ابراز ارادت محمد مايلي كهن به داريوش در برنامه نود. قبل
از مايليكهن دختر حميد استيلي در يك برنامه زنده از ورق بازي كردن با پدرش
به صورت شرطي پرده برداشته بود. سعيد راد هم در تمجيد از بهروز وثوقي
سخنراني كرده بود، فرزاد حسني چهره سردار رادان را با بهرام رادان مقايسه
كرد و... و همه دوستان تا مدتي ديگر در تلويزيون آفتابي نشدند.
با توجه به اينكه خط قرمزها همگي با خودكار ترسيم شدهاند و امكان پاك
كردن آنها وجود ندارد، بهتر است تلويزيون بساط اين برنامههاي زنده را جمع
كند. در غير اين صورت در آيندهاي نزديك ديگر چهره مجاز التصويري باقي نمي
ماند و تلويزيون مجبور ميشود از صبح تا شب حامد زماني را در حال رها كردن
صدا نشان بدهد. با روندي كه مهمانان برنامههاي زنده در پيش گرفتهاند
پيشبيني آنچه به زودي در اين برنامههاي حادثهخيز رخ خواهد داد كار
دشواري نيست.
برنامه سين مثل سريال:
مجري: خانم افشار معمولا مردم توي كوچه و خيابون وقتي شما رو ميبينن چه سوالي ازتون ميپرسن؟
مهناز افشار: عرض شود كه اكثرا ميگن چقدر شبيه خانم فائقه آتشین هستي، باهاش نسبتي داري؟
مجري: خب همكارانم اشاره ميكنن كه وقتمون تمومه.
مهناز افشار: منم بهشون ميگم نه متاسفانه ولي آهنگاشونو دوست دارم. به خصوص اوني كه ميگه: «غريبه آشناااااااا دوسِت دارم بيا...»
(تصوير قطع ميشود، چند ثانيه بعد تصوير ثابت يك گل آفتابگردان را
ميبينيم. صداي سالار عقيلي را هم ميشنويم كه ميخواند: وطنم اي شكوه
پابرجا....)
برنامه هفت:
گبرلو: آقاي عطاران در پايان اگر حرف خاصي باقي مونده بفرمايین.
عطاران: ... بله، من چند وقت پيش گفته بودم حاضرم براي خندوندن مردم
شلوارمو هم پايين بكشم. گويا بعضيا اين حرف رو به شوخي گرفتن. (از جايش
بلند ميشود) بنده الان همين جا اين كارو انجام ميدم تا خيلي چيزا مشخص
بشه.
گبرلو: نه... خواهش ميكنم... رضا جان يه لحظه به من نگاه كن... اين تن
بميره. (چند نفر از بيرون كادر وارد ميشوند و دستهاي عطاران را ميگيرند.
تصوير مردمي كه در صف راي دادن ايستادهاند را ميبينيم و سالار عقيلي
ميخواند: نام جاويد وطن... صبح اميد وطن...)
برنامه سفر بخير:
مجري: آقاي بيگزاده وقتي مثلا خانم خونه ميگه بايد بريم مسافرت اما آقاي خونه مخالفه به نظر شما چه بايد كرد؟
بيگ زاده: خب سفر چيز خوبيه و باعث نزديكتر شدن اعضاي خانواده به همديگه
ميشه. اگه اشتباه نكنم خانم تارا يه آهنگي داره كه ميگه: «آقا بالاسر
نخواستم، يار بيسفر نخواستم، يه سر و هزار سودا داره من دردسر نخواستم.»
(مجري با تعجب به بيگزاده نگاه ميكند و 15 ثانيه سكوت حاكم ميشود)
برنامه موسيقي ايراني:
مجري: بله گويا آقاي اخشابي پشت خط هستند. آقاي اخشابي سلام... خيلي دوست داشتيم حضوري در خدمتتون باشيم اما گويا دوبي تشريف داريد.
اخشابي: من هم سلام عرض ميكنم... بله يه مسافرت كاري پيش اومد. اتفاقا
آقاي ابی هم اينجا هستند. گوشي... گوشي... (گوشي را ميدهد به ابی)
ابی: الو؟.... قربون همتون برم.... آ ماشالااااااااااااااااااااااا.
(سالار عقيلي: همه شاد و خوش و نغمه زنان... به صلابت ايران جوان)
برنامه صبح بخير ايران:
مجري: آقاي مربي افراد سن و سال دار هم ميتونن اين نرمش ها رو انجام بدن؟
مربي: اگر از قديم ورزشكار بوده باشن چرا كه نه؟ اتفاقا بنده ديشب از طريق
وبكم با خانم جميله صحبت ميكردم. تا خودتون نبينيد باورتون نميشه كه
ايشون توي اين سن و سال هنوز چقدر رو فرمه. چرا؟ چون از جوونيش ورزش كرده.
(تصوير كلا ميرود و شبكه به مدت دو ساعت و نيم برفك پخش ميكند)
برنامه به خانه برميگرديم:
مجري: آقاي دكتر اگه اين رژيم غذايي رو روي سايتتون هم گذاشتيد لطفا آدرس
سايت رو بفرماين تا بينندگان هم به اون دسترسي داشته باشن.
دكتر: بله حتما. در عين حال توصيه ميكنم كه بينندگان عزيز مستند
"خوراكيهاي دوستداشتني" بنگاه خبرپراکنی بي بي سي فارسي رو هم حتما
ببينن. فركانس اين شبكه عبارت است از: هاتبرد، ترانسپوندر ۷۲،
پولاریزاسیون:عمودی...
(ميكروفون دكتر قطع ميشود و فقط لب زدن او را ميبينيم. سالار عقيلي
ميخواند: من كه فرزند اين سرزمينم، در پي توشهاي خوشهچينام ....)