bato-adv
کد خبر: ۱۷۹۹۶۵

(طنز) تشریح انواع فحاشی برای عزت

احسان پیربرناش در روزنامه قانون نوشت:
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۵ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۲
احسان پیربرناش در روزنامه قانون نوشت:
فلش را داده بودم دست یکی از بچه‌های فامیل تا برایم آهنگ بریزد پدرسوخته. اوایلش خوب بود. شجریان می خواند و روح آدم را نوازش می داد. با خودم گفتم بهترین فرصت است تا عکس العمل روسای مملکت را در برابر این موسیقی ناب ایرانی تماشا کنم. اولین مسافری که به تورم خورد عزت بود. گفتم: بیا بالا عزت
کله اش را تکان داد و گفت: نوچ، نمیام.

گفتم: عزت نذار بیام پایین، خودت بیا بالا با زبون خوش.
گفت: نوچ نمیام

گفتم: عزت دفعه بعد اینجوری بهت نمیگما، بیا بالا می خوام برات آهنگ بذارم.
گفت: نوچ، دروغ می گی تو می خوای منو بزنی
دیدم اینجوری فایده ندارد. پیاده شدم که بروم سمتش، دیدم نشسته جلوی ماشین و می گوید: بیا دیگه، دو ساعته منتظرتم!

بر شیطان لعنت فرستادم و سوار شدم. گفتم: بذارم؟
لبش را گاز گرفت و گفت: خجالت بکش.

گفتم: ملایم؟
گفت: حرفشم نزن

گفتم: تند؟
گفت: دیوونه شدی؟ می دونی من کی ام؟

بدون توجه به حرف‌هایش فلش را گذاشتم توی ضبط. از ترس دزدهای ماشین گذاشته بودمش توی داشبورد. رسیده بود به احسان خواجه امیری. گفتم: چی می خونه لعنتی!
گفت: شما خوشت بیاد، بدت بیاد فحش می‌دی؟

گفتم: وارد این قضیه نشو، چون مثل اره ست. بریم توش دیگه بیرون اومدنش دست خودت نیست.
گفت: بریم توش ببینیم چه خبره.

گفتم: خب پس بذار از اولش برات بگم... ما دو جور فحش داریم؛ یکی فحش تنبیهی، یکی هم فحش تشویقی!
با چشمانی گرد شده خیره شده بود به من؛ گفت: فحش تشویقی؟! خدا قسمت کنه وا...!

گفتم: بی خود به دلت صابون نزن؛ این فحش معمولا به هنرمندا می رسه... دیدی طرف بازیگر خوبیه، می گن چه فلان فلان شده ایه؟ این اوج تعریفه... یا مثلا همین لیونل مسی عوضی!
گفت: خب اینو فهمیدم، اون تنبیهی چه جوریه؟

گفتم: وانمود نکن که نمی دونی!
وسط گفت‌وگو ناگهان سر و صدایی به گوش رسید و پیرو آن فحش ناموس بود که به گوش می رسید. عزت از چپ، من از راست، دنبال مرکز درگیری بودیم. صدای فحش یک لحظه هم قطع نمی شد. هیچ خبری نبود. همه جا امن و امان بود مثل همیشه. با تعجب به هم خیره شدیم و گشتیم دنبال صاحب صدا. انگار از توی ماشین بود. زیر صندلی‌ها، توی جیب عزت، توی داشبورد، همه جا را گشتیم نبود. صدای ضبط را کمی بیشتر کردم، دیدم صدای فحاشی بیشتر شد. عزت با تعجب گفت: صدا از توی ضبطه!

گفتم: نه بابا؟ قبول نیست تو دیدی!
گفت: اینا چیه می گه؟

گفتم: رپ است دیگر، گاهی هوس می کند فحش ناموس بدهد.
گفت: خب اگه الان عصبانیه قطع کن یه موقع دیگه روشن کنیم!

گفتم: این که در تخصص شماست.
خنده مستانه ای کرد و گفت: نفرمایید قربان

اخمی کردم و گفتم: مثلا اگه بفرمایم چیکار می‌خوای بکنی؟
گفت: احساس می کنم غیرمستقیم می خوای در مورد سانسور جشنواره فجر صحبت کنی؟

گفتم: نه اصلا اینطور نیست.
حالا می خواستم صحبت کنم، اینجوری گفتم که خنک بشوم. رو کردم بهش گفتم: عزت؟
با عصبانیت پرید وسط حرف‌هایم و گفت: د مصبتو شکر، نذار یاد چیزایی بیفتیم که نداریم!
گفتم: من که حرفی نزدم!
برچسب ها: ضرغامی سانسور طنز
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv