کد خبر: ۱۷۰۹۹۴

نجات از خشکسالی با کمک کارگردان‌ها

تاریخ انتشار: ۰۹:۴۹ - ۱۲ آذر ۱۳۹۲
مطلب زیر را آقای مهدی برای فرارو ارسال نموده‌اند


به عنوان یک مخاطب عام مطلبی که ارسال کردم صرفا احساسی است که بعد از تماشای دو قسمت از دو سریال به من دست داده است. و این سوال که کارگردان ها و نویسنده های برخی سریال ها تا این اندازه فقدان اطلاعات دارند یا خیال باف هستند و یا مخاطب خود را تا این اندازه سطح پایین فرض کرده اند که این آخری هم معلول دو تای اولی است.

یادآوری اولین سریال مستقل شبکه آی فیلم با مظمونی تلخ و با محوریت داستان اعدام یک محکوم به قتل و تلاش خانواده او برای رضایت شروع شد.

شاید انتظار می رفت مثل خیلی از سریالهای به اصطلاح فرهنگ ساز و آموزنده سیما، مادر مقتول رضایت بده! ولی در سکانس مربوط به اعدام، علی آقای اعدامی با غرور تمام و بدون هیچ ترسی! به جای طلب عفو خواست تا حکمش اجرا بشه (احتمالا می دونست که زنده میشه)

( سوالی که بعد از دیدن این قسمت از سریال که ابتدای آن توصیه شده بود دیدن این قسمت به همگان توصیه نمی شود! به ذهنم آمد این بود که چه طور کارگردان راضی شده از ادامه حضور یک جوان خوش رو و خوش تیپ صرف نظر کنه؟)

اما در قسمتی که شنبه شب پخش شد نمی دونم چه طور شد با شروع سریال و دیدن آمبولانس و پزشکی قانونی ناخود آگاه به اطرافیانم گفتم الان زنده میشه! و همین طور هم شد و چه زنده شدنی!

شاید از بد شانسی کارگردان و نویسنده بود که حدود یک ماه زودتر یک محکوم به اعدام، واقعا زنده شد و داستان زنده شدنش تیتر یک اخبار.

اعدامی که یک ماه پیش زنده شد نه لگدی به در سردخانه زده بود و نه داد و فریادی به راه انداخته بود (تنها کارگر سردخانه از روی بخار بازدم او پی به زنده بودن او برده بود) ، که حتی بعد از یک ماه هم همچنان به دلیل آسیب دیدن حنجره در فرایند اعدام نمی توانست صحبت کند و به دلیل وضعیت بد جسمانی تحت مراقبت های ویژه بود و حتی خانواده اش تاب دیدار او را نداشتند.

اما علی آقای اعدامی داد و فریاد زد، لگد به در کوبید و بعدش هم با دکتر و وکیلش خوش و بش کرد و از علت زنده شدنش هم گفت و گفت که زنده شده تا یک سری حقایق را بگه و کم مانده بود یک دست گل کوچیک هم اونجا بازی کنه!

واقعا تا به حال نویسنده و کارگردان تجربه یک بار سرماخوردگی و تب کردن را نداشتن تا بدونن که یک شخص سرما خورده و تب دار هم به اندازه علی آقای تازه زنده شده توانایی جسمانی نداره اون هم توی دمای نزدیک به صفر که یه آدم سالم هم بعد از یک ساعت دیگه رمقی براش نمی مونه؟

در دو قسمت آخر سریال آقای بچه های نسبتا بد شبکه یک هم نمی دونم اسطوره سریال سازی (جناب مقدم) چه اصراری داشت به مخاطب بقبولانه که آقا هما (همایون) مرده و این وسط از هر ابزاری استفاده کرد. از صدای رضا صادقی و احسان خواجه امیری گرفته تا اهدا عضو! اما یه مرتبه ببینده توی ده دقیقه پایانی سریال، آقا هما را صحیح و سلامت و خوش و خرم با دوستان در زندان میبینه و این پیام کارگردان را دریافت میکنه که گول خوردی آی گول خوردی!

توی این اوضاع خشکسالی و کم آبی که دریاچه هایی مثل ارومیه ، بختگان و هامون خشک شدند و سدهای تهران هم خالی و مردم باید رنج صرفه جویی بیست درصدی آب را به جان بخرند چرا وزارت نیرو از این کارگردان ها و نویسنده ها با این همه قابلیت آب بستن به استفاده نمی کنه تا اوضاع آبی کشور رو به راه بشه؟
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۲
زنده موندن هما هم وقتی بردنش اتاق عمل پر واضح بود.
انتشار یافته: ۱