روزنامه اعتماد نوشت:
آخرين خبر رسمي از ديدار اصلاحطلبان با رهبري و گفتوگو با ايشان مربوط به 26 خرداد 88 بود كه نمايندگان كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري به بيان ديدگاههاي خود پرداختند. از آن روز ديگر خبري از ديدارهاي رهبري با اصلاحطلبان منتشر نشد.
حال اما به نظر ميرسد شرايط تغيير كرده است. پس از سه سال و 8 ماه از آخرين گفتوگوي رو در رو بين اصلاحطلبان و رهبري نظام، سه فعال سياسي اصلاحطلب به ديدار رهبري رفتند. مجيد انصاري، عبدالواحد موسوي لاري و اسحاق جهانگيري سه نفري بودند كه شايد به نمايندگي از اصلاحات رفتند تا گزارش دهند. اين خبري بود كه در ميان حجم تركشهاي ادامهدار ماجراي مجلس و احمدينژاد كمتر مورد توجه قرار گرفت.
آن طور كه روز گذشته انصاري به «اعتماد» گفت اين ديدار در فضايي مناسب انجام شده است. اين عضو مجمع روحانيون گفت: ديداري داشتهايم كه خوب بود. به هر حال خدمت ايشان رسيديم و در رابطه با مسائل كلي كشور صحبت كرديم.
وي درباره جزييات اين ديدار افزود: ملاقات بسيار خوبي بود كه درباره جزييات آن فعلا حرفي نميزنيم اما اصل اين ديدار انجام شده است. عضو مجمع روحانيون مبارز درباره نقطه نظرات مقام معظم رهبري پيرامون گزارشهاي ارائه شده تنها به همين كه در چند بند صحبت كرديم بسنده كرد. انصاري با رد هرگونه صحبت در اين ديدار پيرامون انتخابات رياستجمهوري سال آينده تاكيد كرد كه اين ديدار به هيچوجه انتخاباتي نبوده و صرفا پيرامون مسائل جاري كشور صورت پذيرفته است.
عبدالواحد موسوي لاري نيز در تماسي كه «اعتماد» با او داشت ديدار با رهبري را تاييد كرد و گفت: درباره بيان جزييات اين ديدار بايد مشورتهايي صورت گيرد كه پس از آن ميتواند جزييات را در اختيار رسانهها قرار دهد.
عباس عبدي نيز در گفتوگو با «اعتماد» تحليل خود از ديدار سه فعال سياسي اصلاحطلب با رهبري را اينگونه بيان كرد: به نظر من دوستان اصلاحطلب كار بسيار خوبي كردهاند كه البته دير هم انجام شد.
وي ادامه داد: حتي ميتوان اين جلسات را در سطح بالاتري در اصلاحطلبان انجام داد و هيچ مانعي براي آن نيست. چه بسا اگر ديدارها توسط رهبران اصلاحطلب انجام شود در بهبود وضعيت موجود جامعه موثرتر باشد. اين كار را البته آقاي خاتمي و برخي ديگران بايد انجام دهند.
عبدي با بيان اينكه اساسا در سياست نفس موضوع شكل گرفتن گفتوگو يك هدف است، اظهار داشت: ايجاد گفتوگو بين دو طرف كه اختلاف نظرهايي دارند ميتواند هدف تلقي شود و آنچه در پي آن ميآيد موضوع ثانويه است.
اين آغازي است كه ميتواند حفظ شود و در آستانه انتخابات اين ديدارها ميتواند به تلطيف فضاي عمومي ميان طرفين بينجامد.
اين تحليلگر اصلاحطلب البته پيشفرضهايي را هم متصور است كه درباره آن گفت: بايد ارادهيي براي از ميان برداشتن اختلافهاي موجود بين دو طرف وجود داشته باشد. حال كيفيت برداشتن موانع موضوع ديگري است اما اصل اين است كه وضعيت موجود براي كشور مطلوب نيست و كسي هم از آن سود نميبرد. اصلاحطلبان وقتي تعامل سازنده با حاكميت نداشته باشند بنيه سياسي كشور ضعيف ميشود و اين به نفع حاكميت نيست. البته عدهيي هنوز تصور ميكنند حذف يك گروه ميتواند موفقيت را تضمين كند اما وضعيتي كه ميان دولت و مجلس به وجود آمده بايد درس بزرگي براي آنها باشد.
عبدي با توصيه به اصلاحطلبان براي كنار نكشيدن از عرصه سياسي كشور بيان كرد: از سوي ديگر اصلاحطلبان هم بايد به اين موضوع توجه داشته باشند كه با كنار كشيدن از صحنه سياسي نميتوانند اهداف خود را در خدمت به جامعه محقق كنند. ساختهاي قدرت معمولا طرف مقابل را تا اين حد به رسميت نميشناسند كه درباره قدرت با يكديگر گفتوگو كنند. بنابراين اگر به اين نقطه برسيم كمال مطلوب است.
وي با بيان اينكه گفت و گو در سطحي از عرصه عمومي در حال وقوع است، گفت: اصلاحطلبان بايد تلاش كنند به عرصه عمومي بازگردند. وقتي اين اتفاق رخ دهد خود به خود ميتوان به گفتو گو در اتاقهاي در بسته فكر كرد. در واقع بايد اصل تفاهم در عرصه عمومي شكل گيرد تا بتوان آن را در مذاكرات پيگيري كرد.