شواهد حاکی از آن است که گروه شورشی "جبهه نصرت" در سوریه، شاخهای از القاعدهی عراق است. گفته میشود که رهبری جبهه نصرت وابسته به حلقه حول ابومصعب الزرقاوی، رهبر القاعده در عراق است که در سال ۲۰۰۶ کشته شد.
به گزارش دویچه وله، فرمانده شورشیان "جبهه نصرت" (جبهة النصرة) در سوریه چهره خود را همواره پشت نقاب پنهان میکند. کارشناسان معتقدند که او یکی از جهادگرایان عراق است. از قرار معلوم واحدهای شبهنظامی او را نمیتوان از شبکه القاعده در عراق جدا دانست، بهطوری که وزارت امور خارجه آمریکا هویت این دو سازمان را یکی میداند.
رانیه سلّوم، گزارشگر و تحلیلگر "اشپیگل آنلاین"، در مقالهای در بارهی نقش "القاعده" در قالب "جبهه نصرت" در جنگ داخلی سوریه مینویسد، کسانی که سیگاری هستند نباید اصلا به این فکر بیافتند که داوطلب مبارزه در صفوف "جبهه نصرت" شوند.
این افراطیترین جناح شورشیان سوریه هر داوطلبی را به صفوف خود نمیپذیرد. این گروه رزمندگانی را میخواهد که سنتیترین و محافظهکارترین قرائت از اسلام را پذیرفته باشند: رزمندگانی که نه سیگار بکشند، نه مشروب الکلی بنوشند و نه شلوار جین بپوشند. هدف "جبهه نصرت" برقراری حکومت الهی در سوریه بر پایه الگوهای صدر اسلام است.
بر اساس آخرین گزارش "بنیاد کیلیام" که در باره تروریسم جهادگرا تحقیق میکند، "جبهه نصرت" هماکنون مهمترین گروه شورشیان سوری است، ولی بزرگترین آنها نیست. شمار اعضای این گروه بین ۵ تا ۷ هزار نفر برآورد میشود.
ولی "جبهه نصرت" از فعالترین گروههای شورشیان است، بهطوری که ۶۰۰ حمله و سوءقصد به رژیم اسد را باید به حساب این گروه گذاشت، از جمله سوءقصد ژوئیه ۲۰۱۲ را که طی آن نیمی از اعضای شورای امنیت رژیم اسد کشته شدند. این گروه در شمال سوریه حضوری محسوس و گسترده دارد.
مبارزه اعضای جبهه نصرت در عراق علیه آمریکاییهارزمندگان "جبهه نصرت" را نمیتوان با دیگر شورشیان سوری مقایسه کرد. آنها افرادی را در میان خود دارند که بهعنوان رزمندگان القاعده تجارب چندین ساله از جنگ چریکی و تروریستی در عراق را به همراه آوردهاند.
آروند لوند، خبرنگار سوئدی، در تحلیل خود از جهادگرایی در سوریه نوشته بود که "جبهه نصرت شناختهشدهترین گروه در میان جماعت بینالمللی جهادگرایان است". حتا جهادگرایانی از چچن، اروپا و شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس به آن پیوستهاند.
جالب توجه است که "جبهه نصرت" تنها گروه شورشی سوری است که ویدئوهایش توسط سایتهای اینترنتی نزدیک به القاعده پخش میشود.
بهویژه اعضای رهبری این گروه از میان محافل نزدیک به القاعده میآیند. از نظر بنیاد کیلیام، "بسیاری از کادرهای این گروه از میان شبکه جهادگرای پیرامون ابومصعب الزرقاوی برخاستهاند".
زرقاوی تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۶ جزو تروریستهایی بود که در صدر فهرست بینالمللی افراد زیر پیگرد قرار داشت. پس از ورود ارتش آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، زرقاوی شعبهای از شبکه القاعده را در عراق پایه نهاد که هنوز پس از حدود ده سال دست به بمبگذاری، آدمربایی و جنایتهای فجیع میزند.
چهرهی رهبری مرموز در پس نقابنادا باکوس، تحلیلگر پیشین سازمان سیا، درباره شبکه القاعده در عراق میگوید: «اولین گروههایی که زرقاوی آنها را به خدمت گرفت از محافل حول اخوانالمسلمین سوریه بودند.»
بنیاد کیلیام معتقد است که نخستین گروه از رزمندگان که توانسته بودند به سطوح رهبری القاعده در عراق برسند، امروز به سوریه بازگشتهاند و "جبهه نصرت" را تشکیل دادهاند. "جبهه نصرت" حدود یک سال پس از آغاز موج اعتراضات علیه بشار اسد، با انتشار یک پیام ویدئویی در ژانویه ۲۰۱۲ موجودیت خود را اعلام کرد.
رهبر "جبهه نصرت" خود را "ابومحمد الجولانی" مینامد که نامیست مستعار، ولی او میخواهد بدین وسیله این پیام را برساند که از منطقه جولان در جنوب سوریه برخاسته است. کسی نمیداند که او کیست. او حتا برای گفتوگو با دیگر رهبران گروههای شورشی، با نقابی بر چهره ظاهر میشود.
پژوهشگر بنیاد کیلیام معتقد است که رهبر "جبهه نصرت" باید یکی از جهادگرایان پیرامون دارودسته زرقاوی باشد که تصور میشده کشته شده است و به همین دلیل آنها نمیخواهند نام واقعی او را ذکر کنند.
شبکه لجستیکی مشترک القاعده عراق و جبهه نصرتبر اساس تحقیقات بنیاد کیلیام، مشخصات مرد مرموزی که خود را پشت نقاب رهبری "جبهه نصرت" پنهان کرده، کاملا با مشخصات یک تروریست مشهور سوری مطابقت میکند که دارای پیشینه در عراق است. نام او "سلیمان خالد درویش" است که در حال حاضر باید ۳۶ ساله باشد.
درویش از حومه جنوبی دمشق برخاسته است؛ منطقهای حاشیهای که بسیاری از خانوادههای جنوب سوریه و فلسطینی در آن اسکان یافتهاند. گفته میشود که او در سال ۱۹۹۹ در افغانستان جنگیده و در آنجا گروهی به نام "جنگجویان سوری" را تشکیل داده است.
درویش در آن زمان با زرقاوی آشنا و بعدها بهدنبال او راهی عراق میشود. درویش در عراق مسئولیت منابع مالی دارودسته زرقاوی را برعهده میگیرد و بر مسیر قاچاق میان سوریه و عراق نظارت میکند. اینکه آیا درویش در این میان کشته شده یا در قید حیات است، هنوز مشخص نیست.
"جبهه نصرت" نه فقط کادر رهبری، بلکه امکانات لجستیکی را نیز با القاعدهی عراق تقسیم میکند. نادا باکوس میگوید: «بدون تردید القاعده همان مسیرهای قاچاق میان سوریه و عراق را استفاده میکند که طی ده سال گذشته آنها را ساخته است.» به نظر میرسد که همان کانالهای قدیمی امروز در مسیر عکس عمل میکنند: به جای آنکه رابطهایی را با پول و پیامهای مخفی از سوریه برای القاعدهی عراق بفرستند، امروز مسیر از عراق آغاز میشود و به سوریه میانجامد.
خانم باکوس میگوید: «دشوار بتوان تفاوتی میان القاعده عراق و "جبهه نصرت" قائل شد... هرچه باشد آنها به احتمال بسیار از منابع مشترک استفاده میکنند.»
وزارت امور خارجه آمریکا در دسامبر ۲۰۱۲ "جبهه نصرت" را حتا نام مستعار القاعدهی عراق دانست و آن را "تلاشی از سوی القاعدهی عراق برای تصاحب مبارزهی مردم سوریه در جهت اهداف شرور خود" ارزیابی کرد.
"جبهه نصرت میتواند منطقه را بیثبات کند"بیتردید رشد سریع "جبهه نصرت" به معنای یکدست بودن اعضای این گروه نیست. برای برخی از اعضای سوری این گروه، مبارزه با رژیم اسد از اولویت برخوردار است و نه "جهاد مقدس" علیه دیگر اعتقادات دینی و دگراندیشان.
اما یکی از عواملی که "جبهه نصرت" را بهعنوان پیشتاز مبارزه علیه رژیم اسد محبوب کرده، اهداف افراطی آن نیست، بلکه این عامل است که این گروه میتواند به اعضا و هواداران خود حقوق بپردازد.
هنوز مشخص نیست که "جبهه نصرت" در آینده سوریه تا چه اندازه نقشآفرین باشد. مسلم این است که جهادگرایان از تجربهی عراق آموختهاند که القاعده با طرح خواستههای افراطی و سوءقصدهای خونین خود، که جان هزاران عراقی را گرفت، بسیار زود اعتبار و محبوبیت خود را در میان مردم از دست داد.
آروند لوند، خبرنگار سوئدی، میگوید: «"جبهه نصرت" در سوریه اهداف محلی و منطقهای خود را بیشتر مطرح میکند تا حمایت بیشتری بهدست آورد... این گروه میکوشد شباهت خود با القاعده را بپوشاند.»
خانم باکوس میگوید، برخلاف القاعدهی عراق، "جبهه نصرت" چندان نمیکوشد تا برتری خود را بر دیگر گروههای شورشی ثابت کند و بر آنها چیره شود، بلکه تلاش میکند توانمندتر بودن خود را در عمل نشان دهد. «"جبهه نصرت" ثابت کرده که جایگزینی برای آن وجود ندارد، و این برای این گروه ارج و اعتبار به همراه آورده است.»
هنوز روشن نیست که "جبهه نصرت" میخواهد همانند القاعده با انجام سوءقصدهایی در اروپا و آمریکا در صحنهی بینالمللی ابراز وجود کند یا اینکه فعالیت خود را به منطقه محدود خواهد ساخت.
نادا باکوس معتقد است: «"جبهه نصرت" میتواند در آینده به بیثباتی در منطقه و به روحیه جهادگرایی در سطح جهانی دامن بزند... ولی باید منتظر بود و دید که آیا در عمل قادر به پیشبرد چنین اهدافی هست یا نه.»