bato-adv
کد خبر: ۱۳۶۵۱۴
عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی در گفتگو با فرارو

حقوق بشر غربی حقوق حیوانات است

تاریخ انتشار: ۱۵:۵۷ - ۰۵ دی ۱۳۹۱
فرارو- حجت الاسلام دکتر محمد رضا باقرزاده عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی و از شاگردان آیت الله مصباح یزدی می باشد. خبرنگار فرارو به مناسبت روز جهانی حقوق بشر مصاحبه ای با ایشان درباره تفاوت حقوق بشر از منظر اسلامی و غربی داشته که متن کامل آن در ادامه می آید.

آقای دکتر! به نظر جنابعالی آیا تفاوتی بنیادین میان حقوق بشر اسلامی و آنچه که در غرب با نام حقوق بشر متداول است وجود دارد یا خیر؟

البته تفاوت بنیادین میان این دو وجود دارد. چون تعریف غربی ها از انسان متفاوت است. غربی ها انسان را یک موجود دوپا می دانند که در نگاه حقوقی در ابعاد مادی خلاصه می شود و کاری به جنبه های فرا حیوانی انسان ندارند و بدینسان حقوق را ناظر به جهات مادی انسان دیده و طراحی می کنند. در حالی که در نگرش اسلامی، حقوق برای همه جنبه های انسانی طراحی و برنامه ریزی می شود؛ تا انسان بتواند در همه عرصه ها رشد و تکامل کند.

لذا در اسلام حقوق هم ناظر به بُعد مادی و هم ناظر به بُعد معنوی انسان طراحی می شود. البته این به این معنا نیست که در غرب به بُعد غیرمادی انسان توجه نمی شود؛ بلکه منظورم حوزه حقوق است یعنی زمانی که حقوق را طراحی می کنند آن را ناظر به ابعاد غیرمادی انسان طراحی نمی کنند.

حقوق بشر هم به همین صورت است و آنها در واقع در نگاه تبیین حقوقی خود در حقوق بشر، کمال انسانی را مدنظر قرار نمی دهند. لذا تهدیدهای حیات بشری را به اندازه ای که نسبت به کمال حیوانی مورد توجه قرار می دهند به هیچ وجه در تهدیدهایی که برای کمال معنوی و اخروی انسان وجود دارد مورد توجه قرار نمی دهند.

به عنوان مثال در حقوق بشر غربی تهدیدات علیه امنیت مادی انسان همچون امنیت مادی او و مسکن او و شغل و رفاه او و روابط و حضور اجتماعی او مدنظر قرار دارد اما اگر تهدیدی علیه امنیت اخلاقی، معنوی یا فرهنگی افراد باشد خیلی حقوق بشر حضور ندارد. یعنی تبیین قواعد حقوق بشر غربی ناظر بر ابعاد معنوی انسان نیست و کمال انسانی انسان هرچقدر هم مورد تهدید قرار بگیرد احساس خطری نمی شود و مجامع حقوقی به تبع مقررات حقوق بشری اعتراضی نمی کنند.

به عنوان مثال در بحث آزادی ارتباطات و رسانه ها ملاحظه می شود در پرتو آزادی لجام گسیخته ای که در حقوق بشر غربی مطرح است، امروز فضای اینترنت و ماهواره یک فضای کاملا خطرناکی برای کودکان و جوانان و بلکه همه اقشار مختلف جامعه ایجاد کرده است.

این موضوع را ما نمی گوییم و خود آنها هم به آن معترف هستند؛ اما هیچ اعتراضی در این زمینه در منطق حقوقی حقوق بشر غربی صورت نمی گیرد و وجود ندارد. چنانکه چند وقت پیش آقای اوباما مطلبی را بیان کرده و گفته بود از ارتباطات دخترش با پسران و مردان دیگر خیلی نگران نیست، بلکه از ارتباطات دخترش با دیگران در فضای مجازی فیس بوک نگران است.

این موضوع نشان می دهد که فضایی در غرب حاکم شده که حتی در سطوح بالای حاکمیتی هم به آن اعتراف می شود، منتهی دست ها در برابر منطق حقوق بشر غربی بسته است و به دلیل اصالت آزادی و لیبرالیسم که در آنجا مطرح است نمی توانند این اصل را زیر سوال ببرند.

در دیدگاه جنابعالی با توجه به تعریفی که از حقوق بشر داشتید، چه اصول و زمینه هایی از حقوق بشر مهم تر است؟
پاسخ به این سوال در تکمیل سوال اول نهفته است. همانطور که گفتم از دیدگاه انسان شناسی در مکتب حقوق بشر غربی، انسان صرفا یک موجود مادی و دنیایی است و این توجه دادن به یکی از مبانی حقوق بشر غربی است که همان مبنای انسان شناختی است. به نظر من مهم ترین برجستگی که در رابطه با حقوق بشر اسلامی وجود دارد این است که حقوق بشر بدون نگاههای جهان شناختی، انسان شناختی و شناخت شناسی اساسا قابل تصور نیست.

اینکه بعضی ها مطرح می کنند حقوق بشر همین حقوق موجود دوپا است و نباید بحث های فلسفی را به میان کشید و باید در این باره بحث کرد که انسان با همین وضعیتی که دارد یعنی همین موجود دوپا آیا آزاد است یا خیر؛ به نظر من اینها به واقعیت ها توجه نمی کنند چون واقعا انسان همین موجود دو پا نیست.

وقتی در غرب می گویند انسان همین موجود دوپا است یعنی یک امر محسوس که یک برداشت پوزیتویستی از انسان است. این در حالی است که انسان همین موجود دوپا نیست و ما نمی توانیم چشم بر روی واقعیت ها ببندیم. انسان یک موجودی است که یک قسمت آن به وجود مادی و حیات دنیوی آن وصل است و یک طرف دیگر آن به بی نهایت وصل است.

این وجود بی نهایت را نمی توان به انسان دوپای مبهم تقلیل داد. این انسان دوپا فقط یک حیوان است البته اگر فقط بُعد مادی انسان را نگاه کنیم که در این صورت فقط برای بُعد حیوانی آن می خواهیم حقوق جعل کنیم. اما همین موجود دو پا یک موجود عرشی نیز هست که می تواند به عرش پران شود که حقوق باید زمینه این پرش و صعود را در او فراهم سازد.

اگر انسان در بُعد مادی و معنوی آن دیده شود باید در تبیین حقوق آن تمام این حیطه وجودی یا سیر وجودی مورد نظر قرار بگیرد و برای آن حقوق جعل شود.

ممکن است گفته شود این نوع نگاه به انسان نگاه همه انسانها نیست که در پاسخ می گوییم البته ما هم قبول داریم انسان ها در تفسیر انسان با یکدیگر متفاوت هستند اما اینکه گفته می شود انسان موجودی مرکب از ماده و معنا است حرف اکثریت مردم دنیا است و حقوق جهانی بشر باید بر اساس اندیشه غالب و برداشت اکثریت مردم دنیا تعریف و تبیین شود و اکثریت مردم دنیا موحد و خداپرست هستند و یا اهل کلیسا بوده و یا اهل مسجد هستند.

لذا اینکه انسان یک موجودی در گستره وسیعی از عالم ماده تا عالم روحانی است موضوعی است که اکثریت مردم دنیا به آن اعتقاد دارند و بزرگترین چالش حقوق بشر کنونی این است که به این اعتقاد اکثریت مردم دنیا توجه نکرده است.

آقای دکتر! در جمهوری اسلامی ایران حقوق بشر از چه جایگاهی برخوردار است و یا باید برخوردار باشد؟

اساسا فلسفه تاسیس نظام اسلامی حقوق بشر است. یعنی هدفی بالاتر از حقوق انسان و نجات و سعادت انسان برای نظام اسلامی طراحی نمی شود. فراتر آنکه همه پیامبران الهی برای این آمده اند که انسان نجات پیدا کند و از غل و زنجیرهای جاهلیت، تحجر و جمود رهایی یابد.

جمهوری اسلامی هم چون یک نظام اسلامی است در قانون اساسی خود سعادت انسان در همه هستی را یکی از اهداف بلند دانسته است. بنابراین حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران یک آرمان بلندی است که برای دستیابی به آن جمهوری اسلامی ایران به فکر حاکمیت ارزش های انسانی در سراسر جهان است.

از همین رو است که حقوق بشر در فصل سوم قانون اساسی که فصلی مربوط به حقوق ملت می باشد و برگردانی از حقوق بشر در نگاه اسلامی است به بهترین نحو تجلی پیدا کرده و موادی که در این فصل آمده بسیار متعالی است و حقوق انسانی را در ابعاد مختلف مادی و معنوی همچون اخلاق، رفاه، معیشت مردم، آزادی و مشارکت سیاسی مورد توجه قرار داده است.

اساسا فرهنگ حقوق بشری و شهروندی در نظام جمهوری اسلامی تابعی از فرهنگ حقوق بشری در نهج البلاغه است که امیر المونین (ع) به فرماندار خود می فرمایند: "فکر نکن در حکومت همچون درنده ای هستی که باید به جان مردم بیفتی زیرا مردم یا هم کیش تو هستند و یا هم نوع تو هستند." لذا انسان در اسلام و نظام اسلامی دارای کرامت است و از ارزش بالایی برخوردار است و جایگاه حقوق بشر در جمهوری اسلامی جایگاه بسیار رفیعی است.

با این تفاسیر آیا جنابعالی تضادی میان اسلام و حقوق بشر نمی بینید؟
خیر. تضادی میان اسلام و حقوق بشر وجود ندارد. البته با حقوق بشر غربی تضاد وجود دارد. متاسفانه اکنون غربی ها حقوق بشر را به نام خود مصادره کرده اند؛ انگار ملک پدرشان است و به نام خود سند زدند تا هر کثافت کاری مانند آزادی هم جنس بازان را به نام حقوق بشر انجام دهند. ما این حقوق بشر غربی را نه قبول داریم و نه می خواهیم که در جمهوری اسلامی اجرا شود و اسلام هم با این حقوق بشر رابطه ای ندارد.

اما حقوق بشر یک کلیتی است که در کلیت خود مورد قبول اسلام است. اما اینطور نیست که اگر حقوق بشر یک تفسیری در نظر آمریکایی ها داشت باید مورد قبول ما هم قرار بگیرد. اکنون یکسری شکایاتی که در مجامع بین المللی علیه حقوق بشر در ایران وجود دارد شکایاتی است که هم جنس بازان در ایران دارند.

مثلا ممکن است تعداد معدودی از این افراد در ایران باشند که چون آزادی چنین روابطی در ایران ندارند از این موضوع به سازمان ملل و مجامع حقوق بشری دنیا گله کنند که آزادی های جنسی در ایران ندارند. خب نداشته باشند. اشکال ندارد. ما به این معنا اصلا حقوق بشری نیستیم و نمی خواهیم هم باشیم. اما حقوق بشر این نیست که در آن آزادی هم جنس بازی باشد یا در آن آزادی توهین به ادیان و مذاهب باشد.

یا مثلا اینکه فمنیست ها اصل تساوی انسان ها را مطرح می کنند و فکر می کنند معنای تساوی این است که زن و مرد در عین تفاوت های عمیق تکوینی که دارند باید از حقوق مشابهی برخوردارد باشند که این اشتباه است. اینکه مرد باید نان آور خانه باشد ظلم به مرد نیست؛ تحقیر زن هم نیست. مرد باید نان آور خانه باشد و زن نباید مسئولیت نان آوری در خانه را داشته باشد. این بر خلاف حقوق بشر منحط غربی است که از زنان مانند مردان بیگاری می کشد و زنان را مانند مردان در بحث اقتصاد خانواده سهیم و مسئول می کند و آنها را از مادری و تعلق و تربیت فرزند غافل می کند و این خلاف حقوق بشر است.

حقوق بشر آن است که حقوق انسان آنگونه که جایگاه والای انسانی را بدست بیاورد مورد توجه باشد نه حقوق بر اساس موهومات و تخیلات که امروزه دامن تفکر انسانی را گرفته است.

به نظر بنده اساسا همانطور که عرض کردم حقوق بشر غربی حقوق بشر نیست بلکه حقوق حیوانات است که در اسلام وجود دارد. یعنی آنچه که در حقوق بشر غربی وجود دارد، حقوق بدون مسئولیت برای انسان ها است که این حقوق حیوانات است که ما در اسلام داریم. چون ما می گوییم حیوانات حقوق دارند اما مسئولیت ندارند. اما آنها می گویند انسان ها حقوق دارند و مسئولیت ندارند. نظر ما این است که این حقوق، حقوق بشر نیست بلکه کف حقوق موجودات است و نه حقوق انسان.

اینکه انسان ها حق مسکن و امنیت و خوراک و پوشاک و روابط جنسی و غیر اینها را دارند مطلب تازه ای نیست که در خصوص انسانها به دست آمده باشد چون حیوانات هم حق مسکن دارند و حق دارند در امنیت زندگی کنند و خوراک مناسب داشته باشند و روابط جنسی حیوانات هم باید تامین شود.

بنابراین توجه دادن به حقوق در این سطح را اسلام در خصوص حیوانات هم به بهترین نحو به رسمیت شناخته است. اما اسلام می گوید روابط جنسی انسانها با حیوانات فرق دارد. این روابط مسئولانه و ضابطه مند و خانواده محور است. ارزش مدار است. درست و نادرست دارد. در حالی که حقوق بشر غربی در این خصوص خلاء جدی دارد. نتیجه آن هم این شده که جامعه به سطح بسیار خطرناکی سقوط کند.

حقوق بشر چه جایگاهی در اندیشه های آیت الله مصباح یزدی دارد؟
آیت الله مصباح در چند دهه قبل یک اعلامیه پیشنهادی حقوق جهانی بشر نوشتند و در این زمینه بسیار فعال هستند و از نظر بین المللی هم به نظر بنده می رسد ایشان بیشتر به اعلامیه جهانی حقوق بشر قاهره مصوب سازمان کنفرانس اسلامی وفادار هستند و این اعلامیه را به جهت آنکه مسلمانان و با برداشت های اسلامی نوشتند بیشتر قبول دارند. ضمن آنکه از پشتوانه جهان اسلام و کشورهای اسلامی نیز برخوردار است. چون این اعلامیه مصوب سازمان کنفرانس اسلامی است.

همانطور که اشاره کردم حقوق انسان یک سطح فراتر و بالاتری از حقوق حیوانات دارد که شاید بتوان گفت بیشترین تجلی و نمود حقوق انسانی در اعلامیه جهانی قاهره که توسط سازمان کنفرانس اسلامی تبیین شده وجود دارد. البته شخص آیت الله مصباح نیز یک اعلامیه پیشنهادی را برای حقوق بشر طراحی کردند که در درسهای حقوق و سیاست در اسلام ایشان که سال ها قبل تدریس کردند چاپ شده است.

آیا اکنون همین اعلامیه حقوق بشری ایشان مبنای عمل نهادهای حقوق بشری موجود در ایران قرار می گیرد؟
در واقع روح حاکم بر اندیشه ایشان همان روح حاکم بر حقوق اسلامی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به طور عمده در فصل سوم قانون اساسی تجلی یافته است.

نگاه جمهوری اسلامی ایران به اعلامیه حقوق بشر چگونه است؟
به هر حال جمهوری اسلامی ایران به اعلامیه جهانی حقوق بشر پیوسته و عضو آن است. منتهی اعلامیه در حد اعلامیه مورد وفاق جهانی است. اعلامیه با یک معاهده بین المللی که یک کشور ملزم به اجرای بی چون و چرای آن است تفاوت دارد. ما به کلیت آموزه های حقوق بشری وفادار هستیم. اما قطعا اعلامیه جهانی حقوق بشر نماینده واقعی ارزشهای حقوق بشری نیست. گذشته از آنکه تفاسیر مختلفی هم از اعلامیه وجود دارد که اندیشه اسلامی و نگاه جمهوری اسلامی از این امر مستثنی نیست.

یعنی آیا میان اندیشه های حقوق بشری آیت الله مصباح یزدی و رویه ای که در ستاد حقوق بشر قوه قضائیه و یا کمیسیون حقوق بشر اسلامی درباره مسئله حقوق بشر وجود دارد تفاوتی وجود دارد؟

در اینکه همه اینها نگرش اسلامی دارند مشترک هستند. یعنی قوه قضائیه و قانون اساسی ما در اینکه حقوق بشر غربی را قبول ندارند مشترک هستند. اما اینکه بندهایی که در یک اعلامیه پیشنهادی می آید با چه دقت و ظرافت هایی باشد بحث های بعدی است که ممکن است در آن اختلافاتی باشد. اما در کلیت این قضیه که با اعلامیه جهانی حقوق بشر صد در صد موافق نیستند، همه ارکان نظام جمهوری اسلامی مشترک هستند. اینکه اعلامیه جهانی حقوق بشر نمی تواند همه ملت ها و فرهنگ ها را پوشش دهد و این ضعفی است که در اعلامیه وجود دارد. چون این اعلامیه با روح کلی  اندیشه کلی حقوق بشر سازگاری کامل ندارد و نمایندگی ارزشهای انسانی را به طور کامل ندارد.

آیا آنچه که در ایران در زمینه حقوق بشر وجود دارد مورد تایید آیت الله مصباح یزدی یا جنابعالی قرار دارد؟

بله. آنچه که در تدوین حقوق بشر در ایران و در قانون اساسی وجود دارد مورد تایید اندیشه اسلامی است. وفاداری شخصیتهایی همچون حضرت امام و مقام معظم رهبری و علما و فقیهان از جمله حضرت آیت الله مصباح به قانون اساسی هم به دلیل این است که اصول آن بر آمده از اسلام ناب است.

به لحاظ اجرایی وضعیت حقوق بشر در نظام جمهوری اسلامی ایران هم مورد تایید است؟

البته به لحاظ اجرایی نمی توان گفت به طور کامل به حقوق بشر در هیچ کجای دنیا عمل می شود. در واقع به اسلام و قرآن هم نه در ایران و نه در هیچ کجای دیگر به طور کامل عمل نمی شود. در این بحثی نیست. اما قطعا الگوی عمل به ارزشهای بشری در اسلام و ایران الگوی کامل تری است. یعنی در واقع یک مزیتی در الگوی اسلامی ایرانی هست که در هیچ جای دنیا نیست.

گذشته از آنکه مگر به اعلامیه جهانی حقوق بشر در جایی صد در صد عمل می شود؟ خیر به آن هم در هیچ کجا صد در صد عمل نمی شود. باید میان بحث تئوری و عمل فرق گذاشت. اما علاوه بر آن فاصله و شکافی که میان تئوری و عمل در همه جا هست یک نقصی هم در حوزه تئوری در حقوق جهانی بشر هست که در الگوی اسلامی نیست.

ما اکنون در عرصه تئوری و پایبندی صحبت می کنیم. اینکه التزام اعتقادی داشته باشیم و در آن مسیر حرکت کنیم. ما آرمان های اسلامی را هم صد در صد محقق نکرده ایم و لذا کسی نمی تواند بگوید در ایران صد در صد حقوق بشر اجرا می شود.

اما اینکه ما به چه سمتی باید حرکت کنیم خیلی مهم است و در حالی که برخی فکر می کنند ما باید به سمت حقوق بشر غربی برویم، قانون اساسی خلاف این را می گوید و ما باید به سمت حقوق بشر اسلامی برویم که در واقع حقوق بشر واقعی همان حقوق بشر مبتنی بر آموزه های قرآن و نهج البلاغه است.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۷:۰۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
اتفاقا اونها سالهاست به حقوق معنوي و اخلاقي احترام ميگذارند:
1- اونها سال هاست كه تمامي فيلمها رو بر اساس سن رتبه بندي ميكنند.
2- سيگار كشيدن در مجامع عمومي ممنوعه
3- به افراد زير 18 سال مشروب نمي فروشند.
3- رايطه جنسي با افراد زير 18 سال به هر شكل (چه با رضايت چه بدون رضايت) ممنوعه
4- تمامي خانواده ها موظفند بچه ها را به مدرسه بفرستند.
5- حقوق حيوانات كاملا به رسميت شناخته ميشه.
6- آزادي بيان در بالاترين سطح قرار داره نه مثل ما كه آزادي بيان هست ولي آزادي بعد از بيان نه
7- تبعيض مذهبي و جنسي وجود نداره و تمامي افراد از هر مذهب و نژادي مي توانند به بالاترين مناصب سياسي برسند.
8- مالكيت معنوي و فكري افراد محترم شمرده ميشه.
9- و . . .
بد نبست يكم واقع بين بود. وصد البته اونها هم خيلي ايراد دارند اما از ما خييييييييييييييييييييلي جلوترند.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۴۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
بسیار عالی بود هزاران+++++++++
حسین
GERMANY
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
عظمت و فضائل ملت هر کشوری را از طرز رفتار آنان با حیوانات برآورد کنید.

"مهاتما گاندی"
مجتبی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
مردم رابا این حرفهای بی محتوا عصبانی تر نکنید
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۴
مجله فرارو