bato-adv
کد خبر: ۱۳۳۵۷۵

جزئیات طولانی ترین کودک‌ربايی ایران

نوجوان 16 ساله بالاخره تصميم خود را گرفت و پس از سه ماه پدر و مادر ايراني خود را به عنوان خانواده اصلي خود انتخاب كرد. البته اگر اين آرامشي قبل از طوفان براي سامان، پسرگم شده نباشد او به زندگی ایرانی خود ادامه می‌دهد. درحال ياد گرفتن زبان فارسي ايراني است و با پدر و مادر اصلي خود زندگي مي‌كند.

تاریخ انتشار: ۱۰:۳۲ - ۰۹ آذر ۱۳۹۱
نوجوان 16 ساله بالاخره تصميم خود را گرفت و پس از سه ماه پدر و مادر ايراني خود را به عنوان خانواده اصلي خود انتخاب كرد. البته اگر اين آرامشي قبل از طوفان براي سامان، پسرگم شده نباشد او به زندگی ایرانی خود ادامه می‌دهد. درحال ياد گرفتن زبان فارسي ايراني است و با پدر و مادر اصلي خود زندگي مي‌كند.

پليس درحالي سامان گم شده را پس از 16 سال به خانواده اصلي بازگرداند كه پدر و مادر افغاني او تمام راه او را بدرقه كردند. مادر و خويشاوندان افغاني پسر كمي دورتر از خودروی پليس می‌آمدند و به او اطمينان مي‌دادند تنهایش نخواهند گذاشت.

پسرنوجوان در ترديد ميان انتخاب مادري كه او را بزرگ كرده‌ و مادري كه او را به دنيا آورده است به خانه پدري‌اش بازگشت. سامان از ايراني بودن و تعلقش به خانواده‌اي كرماني فقط يك نام برايش مانده است صحبت كردن برايش سخت است، بعد از مدت‌ها مهاجرت و زندگي در افغانستان و ايران حال صاحب يك خانه و خانواده ايراني شده است.

با اينكه فارسي را مانند يك افغاني صحبت مي‌كند و به طور كامل داراي فرهنگي افغان است، بايد زندگي‌اش را تغيير دهد. او تنها اين جمله را به خبرنگاري كه با او در روز بازگرداندنش صحبت كرد، گفت: من به آن‌ها مديون هستم، بايد زحمت‌هايشان را جبران كنم. از زماني كه به خانه جديد يا همان خانه قديمي خود بازگشته كمتر كسي او را ديده است. زياد از خانه بيرون نمي‌آيد و خانواده‌اش دوست ندارند با صحبت كردن او را ياد زندگي قبلي‌اش بيندازند.

سامان تنها 11 روزه بود كه از سوي يك زن و شوهر افغان ربوده شد. این زن و شوهر سرایدار خانه‌ای در سیرجان کرمان بودند و بچه‌دار نمی‌شدند. به همین دلیل 16 سال پیش وقتی نوه چند روزه صاحب‌خانه را جایی تنها دیدند برداشتند و برای همیشه ناپدید شدند.

نوزاد از خانواده پدري رفت و در 16 سال زندگي خود با فرهنگ افغان قد كشيد و در كنار پدر و مادر جديد كار كرد و با آنان مدتي در افغانستان و مدتي در ايران به زندگي خود ادامه داد. او تا شهريور امسال نمي‌دانست در حقيقت به يك خانواده ايراني تعلق دارد.

تنها گاهگاهي در بين بازي‌هاي كودكانه‌اش مي‌ديد همبازي‌ها گاهي به او طعنه مي‌زنند و مي‌گفتند: "تو شبيه ما نيستي"، "اگر افغاني هستي چرا اسم تو سامان است و يك اسم افغان نداري!" اما همه اين‌ها نيز باعث نشد تا او نسبت به پدر و مادر افغانش شك كند. تا شهریورماه امسال خانواده افغان برای زندگی به سیرجان بازگشتند آن‌ها نمی‌دانستند هنوز کسی به دنبال آنان است.

پدر و مادر واقعی کودک پس از ناپدید شدن زن و شوهر افغان حدس می‌زنند ربودن فرزندشان باید کار زن و شوهر افغان باشد به همین دلیل پدر تمام این سال‌ها به دنبال رد این خانواده بود و سایه به سایه دنبالشان می‌کرد.

وقتی آنان دوباره به سیرجان بازگشتند، متوجه حضورشان شد و به محض اطمینان در تلاش برای پس گرفتن پسرش برآمد. این‌بار پلیس وارد ماجرا شد و با شکایت مرد، اداره آگاهی به سراغ خانواده افغان رفت و نوزادی که دیگر نوجوان شده بود را شناسایی کردند.

با آزمایش دی ان ای نیز دیگر هیچ شکی نماند که نوجوان 16 ساله همان نوزاد 11 روزه است و این بار پس سال‌ها آرامش و حس داشتن فرزند، تکاپو و هیاهو به جان خانواده افغانی افتاد و با وجود تلاش‌ها و درخواست‌هایشان پدر افغانی بازداشت شد و سامان به خانواده اصلی خود بازگشت.

این درحالی بود که شک و تردید‌ها برای اینکه سامان در خانواده ایرانی خود باقی می‌ماند یا نه وجود داشت، او کاملا وارد زندگی جدید با پدر و مادر و فرهنگ دیگری شد و هیچ‌کس نمی‌دانست آیا او این زندگی را انتخاب خواهد کرد یا نه؟!

اما حال که بیش از دو ماه از بازگشتش می‌گذرد، او هنوز در خانه و شرایط جدید خود است و بالاخره پرونده ربایش نوزادی 11 روزه بعد از 16 سال مختومه شد.

منبع: روزنامه قانون
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv