رادوان كاراجیچ رهبر صربهای بوسنی و یكی از اصلیترین چهرههای تحت پیگرد متهم به جنایت جنگی در جهان روز دوشنبه (پریروز) از سوی نیروهای امنیتی صرب دستگیر شد.
به گزارش نیویورك تایمز وی متهم به كشتار هشت هزار مسلمان در سربرنیتسا در سال 1995 است. افزون بر این در جریان گلوله باران سارایوو و جنگ داخلی، وی 284 نیروی حافظ صلح سازمان ملل متحد را به عنوان سپر انسانی بهكار گرفت و تمامی آنها را از دم تیغ گذراند. گزارش «تایم» نیز حاكی است؛ در دوران یوگسلاوی سابق و طی دوره 1999- 1992 یعنی برههای كه بوسنی در جنگ داخلی غوطهور بود، كاراجیچ اقدام به نسلكشی و كشتار دهها هزار مسلمان كرده است.
گزارشهای خبری نشان از آن دارد كه وی از سال 1998 تاكنون پنهان شده بود و دستگیری او در نهایت به 10 سال تعقیب و گریز میان او و سازمانهای اطلاعاتی صربستان و كشورهای غربی خاتمه داد. نیویورك تایمز در گزارش خود به نقل از مسوولان امنیتی صربستان از افشای مكان دستگیری كاراجیچ خودداری كرده و مینویسد: مسوولان صرب تنها به ذكر این موضوع اكتفا كردند كه این جنایتكار از سوی «پلیس مخفی صربستان» به دام افتاده است. این در حالی است كه بوریس تادیچ رئیسجمهور صربستان نیز در اقدامی علاوه بر تایید خبر دستگیری «رادوان» و تمجید از این اقدام گفت: «كاراجیچ پس از دستگیری در برابر قاضی تحقیق در دادگاه جرائم جنگی صربستان حاضر شد. این پیشزمینهای است برای استرداد او به دادگاه لاهه».
«سرژ برامرتز» دادستان كل دادگاه رسیدگی به جرائم جنگی مستقر در لاهه نیز دستگیری وی را تایید و این اقدام را گامی به جلو برای محاكمه یكی از «معماران بدترین قتل عام اروپایی از جنگ جهانی دوم تاكنون» توصیف كرد. این مقام ارشد قضایی افزود: «كاراجیچ 63 ساله رئیسجمهور صرب بوسنی طی جنگ داخلی 1995- 1992 برای رسیدگی به جرائم جنگیاش به لاهه منتقل میشود». برامرتز همچنین با تمجید از دستگیری وی تصریح كرد: «امروز، روز مهمی برای قربانیانی است كه دههها انتظار دستگیری او را كشیدهاند. امروز، روز مهمی برای عدالت بینالمللی است چراكه دستگیری وی نشان میدهد كه هیچ كس از دسترس قانون به دور نیست و زود یا دیر در چنگ قانون گرفتار خواهند آمد».
گفتنی است كه كاراجیچ در سال 1996 نیز كه از سوی دادگاه متهم شده بود صلاحیت دادگاه را زیر سوال برده بود. در همین رابطه گزارش بیبیسی به نقل از رادوان میگوید: «اگر لاهه صلاحیت قضایی واقعی داشت، من خود را به آنجا معرفی میكردم و شهادت میدادم یا در تلویزیون حضور مییافتم و اقرار میكردم اما این نهادی سیاسی است كه برای مقصر قلمداد كردن صربها ساخته شده است».
در هر حال برآیند گزارشهای خبری حاكی است كه كارادزیچ پس از توافقنامه صلح دیتون در سال 1996 كه به جنگ داخلی خاتمه داد ناپدید شد و طی این سالها بین مناطق صربنشین بوسنی و صربستان و در كوهها و غارها در رفت و آمد بوده است. برخی دیگر از گزارشها نیز بر این باورند كه طی این مدت وی با تغییر چهره و رنگ كردن موها، خود را به عنوان یك اسقف ارتدوكس صرب جا زده بود و بهراحتی در برخی مناطق رفت و آمد میكرد. به هر روی دستگیری او موجی از شادمانی و در عین حال تظاهرات را به دنبال داشت. از یكسو، بسیاری از مردم بوسنی و به ویژه بازماندگان قربانیان جنایت نسلكشی با حضور در خیابانها به ابراز شادمانی پرداختند در حالی كه در سوی دیگر هواداران كارادزیچ به خیابانها ریخته و در حمایت از او چنین شعار میدادند: «صربستان را نجات دهید. تادیچ خودت را بكش». در عین حال حامیان وی، روزنامهنگاران را نیز به دلیل پوشش خبری حوادث از خشم و غضب خود در امان نگذاشتند. این تظاهرات باعث حضور مسلحانه پلیس در برابر دادگاه جرائم جنگی بلگراد (پایتخت صربستان ) شد كه پیامد آن دستگیری حدود 50 نفر از تظاهركنندگان بود. در عین حال، پلیس صربستان از بیم حمله افراطیان و هواداران كارادزیچ به سفارت آمریكا، نیروهای امنیتی خود را در اطراف این سفارت مستقر كردند.
دستگیری كارادزیچ، پلی میان اتحادیه اروپا و صربستان دستگیری رادوان كارادزیچ موجب خوشحالی و استقبال دیپلماتهای غربی و البته ایالات متحده شد. به گزارش نیویورك تایمز، دیپلماتهای غربی دستگیری «قصاب صربستان» را نشانه عزم صربستان و «پیوند آینده این كشور با غرب» تلقی كردند. از آنجا كه این كشور در پی برقراری اتحاد با غرب است لذا دستگیری كارادزیچ را میتوان به مثابه ارسال علامت مثبتی به غرب مبنی بر پذیرش این كشور دانست كه البته با پاسخ مثبت اتحادیه اروپا نیز مواجه شد. «اولی رن» مسوول گسترش اتحادیه اروپا اعلام كرد كه دستگیری «قصاب سربرنیتسا» گامی است كه زمینه را برای پیوستن بالكان فقیر به اتحادیه آماده میسازد. كاخ سفید نیز دستگیری وی را «نشانهای مهم از عزم دولت صربستان برای اثبات تعهد خود به همكاری با دادگاه كیفری بینالمللی» دانست. لازم به ذكر است كه دادگاه جرائم جنگی در 24 جولای 1995 دقیقا چند روز پس از كشتار هزاران نفر از انسانهای بیدفاع و غیرمسلح در صربستان، حكم دستگیری كارادزیچ را صادر كرد. وی به جرائمی چون: نسلكشی، تبعید و اخراج، تجاوز، شكنجه، كشتار وحشیانه و سایر جرائم علیه غیرنظامیان صرب در بوسنی متهم است. با تمام این تفاصیل اما همسر كارادزیچ نیز از دستگیری همسر خود بیاطلاع بود. «لیجیل جانا» در مصاحبهای تلفنی با خبرگزاری آسوشیتدپرس از منزل خود نزدیك سارایوو چنین گفت: «من از طریق دخترم از دستگیری او مطلع شدم. وی پیش از نیمهشب با دخترم تماس گرفت و وی را مطلع ساخت. هنگامی هم كه تلفن زنگ زد من فهمیدم كه اتفاقی افتاده است. من به شدت شوكهام. در حال حاضر تنها چیزی كه میدانم این است كه او زنده است».
دیگر همدستان كارادزیچ
به هر حال، «قصاب صربستان» در جنایات خود تنها نبود. دو نفر در زمره همدستان كارادزیچ بودند: «اسلوبودان میلوسویچ» و «راتكو ملادیچ». میلوسویچ- رئیسجمهور سابق صربستان- در سال 2001 دستگیر و در سال 2002 به دلیل ارتكاب جنایات جنگی به محاكمه سپرده شد اما پیش از صدور حكم نهایی دادگاه در سال 2006 درگذشت. «راتكو ملادیچ» فرمانده ارتش صرب بوسنی نیز همچنان تحت تعقیب است. در همین زمینه ریچارد هالبوروك كه واسطه توافق صلح دیتون بود گفت: «بهرغم دستگیری كارادزیچ اما مسوولیت صربستان هنوز پایان نیافته است». اشاره او به ملادیچ بود كه هنوز فراری است و دستگیر نشده است.
رادوان كارادزیچ كیست؟ وی در سال 1945 در منطقه «ساونیك» در مونته نگرو زاده شد. پدرش- ووك- عضو شبه نظامیان ملیگرای «چتنیك- صرب» بود كه علیه اشغال گران نازی و پارتیزانهای كمونیست تیتو در جنگ جهانی دوم میجنگید و بسیاری از دوران عمر خود را در دوره كودكی فرزند در گوشه زندانها سپری ساخت. مادرش نیز فرزند خود را پسری «وفادار» و «پركار» توصیف میكرد كه به مادر در منزل و زمین كشاورزی كمك میكرد. در سال 1960 رادوان جوان به سارایوو رفت- جایی كه همسر آینده خود لیجیل جانا را ملاقات كرد- و در رشته پزشكی فارغ التحصیل شد و به عنوان روانكاو در بیمارستان شهر مشغول به كار شد. او همچنین طبع شعر و شاعری نیز داشت و بسیار تحت تاثیر نویسنده ملیگرای صرب «دوبریكا كوسیس» قرار گرفت و با تشویق او بود كه به سیاست رو آورد. سالها بعد- پس از فعالیتی محدود در «حزب سبز»- او به تاسیس «حزب دموكراتیك صرب» ( SDS) یاری رساند. حزب یاد شده در پاسخ به افزایش احزاب ملی و كروات در بوسنی و در دهه 1990 شكل گرفت و خود را وقف هدف «صربستان بزرگ» كرد. سرانجام با آغاز جنگ داخلی بود كه دست به فجایعی زد كه به «قصاب صربستان» معروف گشت.
1945: متولد شد
1960: به سارایوو رفت
1968: مجموعهای از اشعار را منتشر كرد
1971: در رشته پزشكی فارغ التحصیل شد
1990: رئیس حزب دموكراتیك صرب شد
1992 تا 1995: جنگ داخلی بوسنی
2008: دستگیری در صربستان