bato-adv
bato-adv

نقدی بر پخش "سفر سنگ" کیمیایی از سیما

تاریخ انتشار: ۱۸:۴۳ - ۲۳ آبان ۱۳۹۱
ناصر صفاریان:  نمایش برخی آثار از تلویزیون جمهوری اسلامی، گاه به این دلیل حساسیت برانگیز می شود که مسئولان با تکیه بر انحصار رسانه ای و معرفی تلویزیون به عنوان تابلوی حاکمیت، این رسانه را مترادف با کلیت نظام معرفی می کنند. به همین خاطر، نمایش "سفر سنگ" مایه حیرت می شود؛ وگرنه در شرایط عادی و در مقیاس رسانه ای، نکته ای برای تعجب  نمی ماند.

با توجه به "حساسیت سازی" و نوع مدیریت در دوره های مختلف تلویزیون، همه می دانند اثر "مشکل دار" چیزی ست که یا موضوعش مورد پسند نباشد یا آدم هایش. در هر دو شکل هم تاکنون چنین بوده که اگر آدم های"ارزشی" کار مشکل دار انجام داده باشند، باز هم قانون "مشکل سازی" شامل حال شان می شود، و اگر آدم های "مشکل دار" کار "ارزشی" کرده باشند، باز هم بیرون از این قانون قرار نمی گیرند.

با وجود این دانسته هاست که "سفر سنگ" نباید جایی در تلویزیون جمهوری اسلامی داشته باشد. این "نباید"، اشاره دارد به چیزی که از سوی خود تلویزیون مطرح می شود، نه نگاه نگارنده یا هر شخص دیگری. گرچه موضوع شعاری ست، فیلم را می توان در همان چارچوب موسوم به ارزشی قرار داد؛ همان چیزی که موجب نمایش فیلم از تلویزیون شده. با این حال، به دنبال ملاقات آقای مسعود کیمیایی و آقای حسن عباسی و علاقه مندی آقای عباسی و ابراز تاسف شان از این که چرا چنین اثری که یادآور آیه ای از قرآن کریم است از تلویزیون پخش نمی شود، "سفر سنگ" در ساعتی پربیننده از شبکه ای پربیننده به نمایش درمی آید؛ آن هم با اطلاع رسانی وسیع و پوشش تبلیغی بی سابقه در برنامه "هفت".

حالا می ماند این که نیمه دوم قانون همیشگی چه می شود؟ آیا آدم های این اثر ارزشی هم ارزشی اند و با معیارها هماهنگ؟ در عنوان بندی فیلم، نام خانم گیتی پاشایی را حذف کرده اند، چون گمان می کرده اند نام آشنایی مربوط به گذشته است، اما تصویر او در تمام مدت وجود دارد. در مورد خانم فرزانه تاییدی و آقای رضا فاضلی که حتی این نگاه هم وجود نداشته و اسم آن ها در تیتراژ هست. این اسم ها، هیچ موردی در خود فیلم ندارند و شکل حضورشان در خدمت همان موضوع ارزشی ست، از جمله خانم پاشایی که  در سراسر فیلم روسری به سر دارد.

ولی تکلیف حاشیه های بیرون از فیلم چه می شود؟ همان چیزی که در تمام این سال ها مانع نمایش همین فیلم و همین آدم ها شده بود، همان چیزی که مانع حضور بهروز وثوقی در نسخه اولیه "تجارت" همین آقای کیمیایی شد، همان چیزی که همین حالا مانع نمایش فیلم مجتبی راعی به دلیل حضور یک بازی گر جوان می شود، همان چیزی که دست مایه مطالب پر و پیمان رسانه های موسوم به ارزشی ست در افشاگری هایی از این دست که فلان هنرمند این جایی در سفر به خارج با فلان هنرمند -حتی غیرسیاسی- آن جایی عکس انداخته، همان...

این که در کلیت نظام و در میان مدیران تصمیم گیرنده به چنین نظری رسیده باشند که حرف ها را ببینند نه آدم ها را، به خودی خود خوب است و می تواند راهگشا باشد. ولی آیا چنین است؟ این بار فقط بحث بی حجابی و فلان صحنه خاص و سابقه مبارزاتی و مخالفت با حکومت نیست. آیا تشکل های بیانیه نویس و معترضان خودجوش، برنامه های بازی گر این فیلم را در برنامه ماهواره ای اش دیده بودند؟ این بازی گر به نمایش گذاشته شده در سیمای جمهوری اسلامی، در شکل سخن گویی و ابراز مخالفت، هیچ همتایی نداشت جز شیخ علی تهرانی در رادیو بغداد زمان جنگ. با این تفاوت که این بازی گر، به شکل مستقیم، حضرت محمد و امامان شیعه را با الفاظ بسیار رکیک مورد حمله قرار می داد و مخالفتش نه انتقاد که توهین صرف بود. حالا تعجب ندارد حضور چنین آدمی در تلویزیون جمهوری اسلامی؟ در جامعه ای که هنرمندی را محکوم می دانیم و حرف خودش را که می گوید چنان نگاهی نداشته و قصد توهین نداشته به هیچ می انگاریم، چه گونه نمایش چنین آدمی با آن همه سماجت بر توهین و فحاشی به پیامبر جایز است؟

همین چند روز پیش هم شاهد مورد عجیبی از این دست بودیم. سایت موسسه سینمایی شهید آوینی که مدیر عاملش آقای محمد قهرمانی است، درباره حضور یک بازی گر زن خارجی در فیلمی به تهیه کنندگی او چنین نوشته: "تهیه كننده فیلم ارزشی «فرشتگان قصاب» گفت: بعد از قرارداد با «دارین حمزه» متوجه شدیم او در یك فیلم مستهجن بازی كرده است. قرارداد بسته شده بود و اخلاقا نباید قرار داد فسخ می شد. اگر می خواستیم قرارداد را فسخ كنیم باید خسارت پرداخت می كردیم. به دلیل این كه بودجه فیلم ما هم محدود بود و مضاف بر این هیچ بازی گر دیگری از عهده این نقش برنمی آمد و در كنار آن از بازی گران زن سینمای ایران هم نمی توانستیم استفاده كنیم، تصمیم بر این گرفتیم كه قرارداد را فسخ نكنیم." این که موضوع فیلم مورد تایید باشد، راه را برهمه چیز می گشاید؟ آیا برای دیگران هم چنین می شود و ایشان چنین نظری دارند؟

پیش از این دیده بودیم که قانون، گاه متکی به اشخاص می شود و برای من نوعی با فلان آدم خودی فرق می کند. ولی آیا وضعیت اخلاق هم چنین شده است؟ به تشخیص برخی افراد و بنا به مصلحت روز می توان برای اخلاق هم خودی و غیرخودی تراشید؟ "هدف وسیله را توجیه می کند" مصداقش همین نیست؟
روزنامه اعتماد- 23 آبان 1391
bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو