bato-adv
کد خبر: ۱۳۰۶۰۰

تكاب ...

تاریخ انتشار: ۱۴:۲۰ - ۰۶ آبان ۱۳۹۱
 مطلب زیر را یکی خوانندگان برای سایت فرارو ارسال کرده است


بازهم احساس تنهايي باعث شد كه دستم را به سوي قلم دراز كنم و از او خواهش كردم كه دردهايم را گوش كند و آن را برروي كاغذ بياورد . شب سردي است امشب . مي خواهم بگويم و بنويسد.

بنويسد اما نه از آن هايي كه با ساز و دهل مي آيند و در تاريكي شب تنهاي تنها مي روند. مي خواهم بنويسم اما نه از آن دوستاني كه تا چند سال پيش حتي اسم تكاب را نشنيده بودند ولي امروز دايه دلسوز تر از مادر شده اند.

مي خواهم بنويسم اما نه از آن دوستاني كه خوب حرف مي زنند و خيلي عالي وعده و عيد مي دهند و در موقع برداشت چيزي درونمي كنند. مي خواهم بنويسم اما نه از آنهايي كه كلنگ مي زنند و حتي از آنهايي كه كلنگ ديگري را افتتاح مي كنند. 

آري مي خواهم بنويسم اما نه از وعده و وعيدهاي توخالي مي خواهم بنويسم اما نه از شعارهاي رنگين.

امروز مي خواهم بنويسم از يك ورق كاغذ. از يك كاغذ كه مقصر اين همه بازي ها و آرزوهاي خياليست . مي خواهم بنويسم از اين كاغذ و قلم كه رسانه نام گرفته. يكي را كوچك مي كند و ديگري را بزرگ. آري امروز خواهم نوشت از آن رسانه اي كه هنوز نمي دانست تخت سليمان متعلق به آذربايجان غربي است نه شرقي.

امروز مي خواهم بگويم به آن روزنامه اي (...) كه نوشت در تكاب هتل وجود ندارد و جاده هاي اين شهر خاكي است. امروز مي خواهم بگويم به آن كارشناس ارشد معادن كشور كه در برنامه پارك ملت مي گفت معدن طلاي آقدره در نزديكي همدان است.

مي خواهم بنويسم از آنهايي كه انجمن خوشنويسان تكاب را به زنجان منتصب مي كردند يا از آنهايي كه تيتر مي زنند تكاب قطب طلاي كشور يا تخت سليمان نگين آذربايجان و يا از آن كتاب درسي كه فرش جهاني افشار را متعلق به بيجار مي دانست و يا آن باشگاه ... كه آذرگشنسب را در نزديكي درياچه اروميه مي دانست و يا ازآن كتاب هايي كه هنوز تكاب را روستائي در نزديكي مياندوآب مي دانند و يا آنهايي كه سنگ هاي تزئيني تكاب را به همدان و تبريز ربط داده اند.

امروز مي خواهم در مورد شما بنويسم از شما و تيترهاي رنگي تان شماهايي كه فقط تيتر مي زنيد شمايي كه نمي دانيد هنوز از زمان دولت اصطلاحات قرار است درصدي از سود معدن طلاي اين شهر براي آباداني و اشتغال جوانان اين شهر خرج شود ولي تابه حال هيچي به مردم نرسيده . شمايي كه با تيترهايتان اين شهر را در گمنامي كامل فرو برده ايد!

شماهايي كه هنوز نمي دانيد تكاب كجاست ولي هرروز يك خبر از آن منتشر مي كنيد شمايي كه تخت سليمان را چهارمين اثر ثبت شده ملي ايران در يونسكو مي دانيد. آيا مي دانيد كه حدود 80 درصد مردم ايران و حتي نزديك به 50درصد مردم استان آذربايجان غربي نمي دانند تخت سليمان كجاست.

نمي دانم چطور در مورد آن مطلب مي نويسد اما حتي خودتان هم نمي دانيد تخت سليمان كجاست و چگونه بايد رفت. مي خواهم بگويم و از شما گلايه دارم كه چرا تكاب را بايكوت خبري كرده ايد. رسانه اي كه رسانه ملي نام گرفته اي چرا زير شاخه شما رسانه ملي استان از تكاب خبري را منتشر نمي كند يا بعضي از سايت ها در معرفي تكاب آن را متعلق به كرمانشاه مي دانند.

خيلي از شما سايت هاي استان در مورد همه شهرها مطلب يا مقاله اي داريد اما متاسفانه در مورد تكاب چيزي نمي نويسد و جالب آنجاست كه رسانه ملي هميشه براي آثار باستاني اروميه و حسنلو .و.... بيشتر تبليغ مي كند تا تخت سليمان تكاب.

متاسفم كه بگويم گاهي اوقات قلمتان فقط براي پركردن ستون هاي خالي نشريه و يا سايت هايتان مي چرخد بدون آنكه در ویرايش انگيزه اي براي توجه به درد مردم باشد آري مي خواستم ادامه بدهم اما دردهاي شهرم آنقدر زياد است كه مجال گلايه بيشتر از شما را ندارم و فقط مي خواهم بگويم كه اگر خواستيد زماني در مورد شهرمان تكاب چيزي بنويسد اين طور اين شهر را معرفي كنيد:

تكاب در جنوب استان آذربايجان غربي- مكان هاي ديدني اين شهر زياد است ولي معروفترين آن تخت سليمان چهارمين اثر ملي ثبت شده ايران در يونسكو در 45كليومتري اين شهرمي باشد كه خيلي گمنام و كسي به تمدن 3000ساله آن توجه نمي كند - اين شهر داراي دو معدن بزرگ طلا به نام هاي آقدره و زرشوران مي باشد كه جز ضرر و تخريب محيط زيست تكاب تابه حال هيچ سودي براي مردم اين شهر نداشته است – از لحاظ موقعيت تحصيلي هم بنويسد بيشترين جوان تحصيل كرده را در استان دارا مي باشد كه بيشتر آنها بيكار و مهاجر ت به استانهاي : تهران- زنجان و كردستان – تبريز- اروميه را در كارنامه خود دارند و همه آنها آرزوي بازگشت به شهر خودشان را دارند.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو