bato-adv
کد خبر: ۱۰۸۳۹۷
فارن پالسی تحلیل نیویورک تایمز را رد کرد

هیچ رقابت هسته ای در خاورمیانه شکل نمی گیرد

تاریخ انتشار: ۱۳:۱۵ - ۱۵ فروردين ۱۳۹۱
فرارو- نیویورک تایمز در تاریخ 21 مارس یادداشتی از آری شاویت، خبرنگار ارشد و عضو هیات دبیران روزنامه صهیونیستی هاآرتص به چاپ رساند که با این ادعای صریح و خیره کننده آغاز می شد: «دستیابی ایران به بمب اتمی کشورهایی چون عربستان، ترکیه و مصر را مجبور می کند تلاش برای به دست آوردن بمب های اتمی را آغاز کنند.»

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، در واقع این ادعا که گسترش سلاح هسته ای از سوی ایران باعث به راه افتادن مسابقه و رقابت برای کسب سلاح هسته ای در خاورمیانه خواهد شد، برای ناظران خاورمیانه، کارشناسان منع گسترش سلاح های هسته ای، نهاد امنیت ملی اسرائیل و تعداد بسیاری از مقامات دولتی آمریکا به امری بدیهی تبدیل شده است. باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا هم در سخنرانی آیپک خود طی ماه گذشته اعلام کرد اگر ایران، هسته ای شود «مطمئناً دیگر کشورهای منطقه نیز مجبور به تولید سلاح هسته ای خود خواهند شد.»

چند قدرت هسته ای در کنار هم در خاورمیانه- بی ثبات ترین منطقه که با تغییرات سیاسی گسترده ای روبرو است- به کابوس آمریکا و دیگر برنامه ریزان امنیتی که هیچ گاه با چنین چالش بزرگی روبرو نبوده اند، تبدیل شده است. اما تمام هشدارها در مورد غیرقابل کنترل بودن گسترش سلاح هسته ای – اگر کاملاً علمی تخیلی نباشد- از واقعیتی که شاویت و اوباما به آن اشاره دارند، بسیار دور است. دلایلی وجود دارد که بگوییم جامعه جهانی با چالشی روبرو است که ایران ایجاد کرده اما دمینوی هسته ای خاورمیانه یکی از آنها نیست.

نظریه های سیاست جهانی در تقابل با روند تصمیم گیری در مورد کشورهایی که دارای همسایگان هسته ای هستند، باعث شکل گیری ترس از برهم خوردن توازن قدرت و تهدید هسته ای می شود که نتیجه اش ارائه تحلیلی مانند این است که کشورها مجبور به تولید سلاح هسته ای می شوند.

بدون شک، این منطق در سال 1972 زمانیکه پاکستان برنامه هسته ای خود را با هدف توازن با برنامه هسته ای هند آغاز کرد به کار گرفته شده بود. با این حال خاورمیانه امروز هیچ شباهتی به جنوب آسیای نیمه قرن بیستم ندارد. درک پاکستان از تهدیدی که از سوی هند احساس می کرد – کشوری که پاکستان از سال 1947 چهار بار با آن وارد جنگ شده بود- بسیار شدیدتر و حادتر از درکی است که مصر و ترکیه امروز از چالش ایران دارند. ضمن اینکه شرایط امنیتی در خلیج فارس به وخامت مرز 1800 مایلی هند و پاکستان نیست.

مهمترین مسئله ای که باعث می شود بپذیریم خاورمیانه به منطقه گسترش نامحدود سلاح های هسته ای تبدیل نمی شود، تفاوت چشمگیر میان دو گزینه تمایل به هسته ای شدن و برخورداری از ظرفیت واقعی کسب آن است. در میان سه کشوری که شاویت به آنها اشاره دارد، ترکیه کشوری است که در فهرست همه کسانی قرار دارد که گمان می کنند در پاسخ به فعالیت های ایران دست به گسترش سلاح هسته ای خواهند زد. اما جمهوری ترکیه در حال حاضر زیر چتر هسته ای قرار گرفته: نزدیک به 90 بمب اتمی آمریکا از نوع بی 61 در پایگاه ینجیرلیک ترکیه مستقر شده اند. این تسلیحات در آنکارا قرار گرفته اند چراکه ترکیه عضو ناتو است و اقدامات بازدارنده واشنگتن دستکم می تواند تاحدودی از تمایل آنکارا برای گسترش سلاح هسته ای بکاهد.

اما حتی اگر ترکیه به دنبال تولید بمب باشد هم توانایی و ظرفیت لازم برای توسعه فناوری تولید تسلیحات هسته ای را ندارد. در واقع براساس گزارش بنیاد صلح بین المللی کارنگی ترکیه حتی توانایی آزاد کردن 40 بمب بی 61 که در زمان وقوع حمله به نیروهای ترکیه اختصاص داده شده را هم ندارد.

ترکیه هیچ گونه مواد شکاف پذیر ندارد، نمی تواند اورانیوم لازم را استخراج یا غنی کند و از فناوری لازم برای پردازش مجدد سوخت مصر شده برخوردار نیست تا بتواند دست به توسعه سلاح هسته ای بزند.

این امر بدان معنا نیست که ترکیه هیچ تمایلی به کسب فناوری هسته ای ندارد. تاکنون تلاش های ترکیه در تاسیسات آنکارا ارتباطی مستقیم با پیش بینی این کشور در مورد کمبود انرژی ناشی از شکوفایی اقتصادی و رشد جمعیت در آینده دارد. دولت ترکیه برنامه تولید انرژی هسته ای تا سال 2040 برای تامین یک چهارم نیازهای برق این کشور را ارائه داده است. اما حتی این فرصت سه دهه ای با توجه به ماهیت تحقیقات هسته ای ترکیه که در گام نخست قرار دارد، بسیار خوشبینانه است.

مصری ها در زمینه توسعه زیرساخت های هسته ای بسیار فراتر از ترکیه هستند اما به این زودی ها نباید در انتظار شکل گیری یک قدرت هسته ای در نیل باشیم. برنامه هسته ای مصر از برنامه هند قدیمی تر است و تنها سه سال پس از آنکه اسرائیل کمیسیون انرژی اتمی خود را تاسیس کند، راه اندازی شد. کمیسیون انرژی اتمی مصر که در سال 1955 توسط جمال عبدالناصر و با هدف توسعه انرژی اتمی صلح آمیز تاسیس شد اما نگرانی هایی در مورد برنامه مصر وجود داشت- به خصوص پس از مخالفت قاهره با ورود بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی تا پیش از امضای پیمان صلح با اسرائیل. با این حال نه انور سادات و نه جانشین وی، حسنی مبارک هیچ تلاشی برای گسترش فناوری تسلیحات هسته ای نداشتند.

مبارک تلاش های بسیاری برای توسعه برنامه هسته ای مصر کرد اما حتی زمانیکه پسرش جمال در انجمن 2006 حزب حاکم اعلام کرد مصر قصد دارد برنامه توسعه هسته ای خود را داشته باشد، مصری ها حتی این مسئله را جدی نگرفتند. مبارک 160 میلیون دلار را صرف مشاوران کرد تا به وی بگویند 10 پایگاه انرژی هسته ای مصر را در کدام مناطق بسازند و حتی مکان نخستین پایگاه نیز مشخص شد. اما ساخت هر یک از این نیروگاه ها هزینه ای یک میلیارد و 500 میلیون دلاری داشت و این رقم برای کشوری که طی 15 ماه اخیر نزدیک به 26 میلیارد دلار از 36 میلیارد دلار ذخایر ارز خارجی خود را صرف در حرکت ماندن کرده، چندان اندک نیست.

حتی هشدار صاحب نظران در مورد بمب هسته ای مصری نیز جای بسی تعجب دارد: آیا آنها به تازگی به مصر سفر کرده اند؟ اگر به مصر رفته باشند شاهد زیرساخت های متزلزل و شرایط سخت اقتصادی این کشور شده اند که حتی نمی تواند از یک برنامه هسته ای حمایت کند.

در مورد عربستان چطور؟ قدرت سنی که هرگاه صحبت از احتمال دستیابی ایران شیعی به بمب هسته ای باشد، به ورد زبان تحلیل گران تبدیل می شود. عربستان پول کافی برای سرمایه گذاری وسیع در صنعت فناوری هسته ای را دارد. در واقع تنها عاملی که باعث هشدار در مورد گسترش سلاح هسته ای سعودی می شود، منابعی است که عربستان می تواند صرف خرید یک برنامه هسته ای کند. با این حال، ریاض در حالی می تواند تاسیاست هسته ای را به راحتی به دست آورد که هچ ظرفیت و توانایی در اداره آن ندارد.

در واقع عربستان هیچ گونه تاسیسات هسته ای و زیرساخت علمی برای حمایت از آن را در اختیار ندارد. ممکن است که عربستان نیروهای پاکستانی را برای انجام کار استخدام کند اما همکاری با پاکستان برای ساخت کلاهک هسته ای و پیوستن به نیروهای زمینی این کشور خطرات سیاسی بسیاری را متوجه آل سعود خواهد کرد. بدون هیچ تردیدی عربستان در پی چنین اقدامی با رسوایی بین المللی روبرو خواهد شد. مطمئناً واشنگتن که به طور ضمنی در حال گسترش چتر هسته ای خود به سوی عربستان است، دیدی بد نسبت به معامله هسته ای میان ریاض و اسلام آباد خواهد داشت.

نگرانی ها در مورد گسترش سلاح هسته ای از سوی عربستان ریشه در ترس از اقدامات سعودی در صورت مواجهه با ایران و اسرائیلی که هر دو دارای زرادخانه هسته ای باشند، دارد. آنها شرایطی که ایران دارای سلاح هسته ای باشد را غیرقابل تحمل می دانند. عربستان مدعی است که در صورت توسعه سلاح هسته ای از سوی ایران، هیچ گزینه دیگری جز انجام اقدامی مشابه ندارد.

با این حال با توجه به این واقعیت که عربستان هیچ زیرساخت هسته ای که بتواند از آن سخن بگوید ندارد، این گونه بیانات را می توان موضعی دانست که برای تحت فشار قرار دادن آمریکا علیه ایران طراحی شده است. تمام ادعاهای ریاض برای دستیابی به بمب هسته ای پوچ است و آنچه تعجب آور است، تعداد افرادی است که عربستان را در این زمینه جدی می گیرند. اگر ادعای عربستان بر اساس واقعیت باشد، به نظر می رسد زمان آن رسیده که ریاض به تهران نشان دهد که خاندان سلطنتی در تمام این سال ها، چه چیز در زیرزمین کاخ خود پنهان کرده- اما تاکنون تمام آنچه شاهدش بودیم، صدای جیرجیرک بوده است.

تئوری دمینوی هسته ای خاورمیانه با وجود بی دوام و بی اساس بودن، به آسانی قابل چشم پوشی نیست. چنین تئوری برای کسانی که مدافع حمله پیشگیرانه نظامی علیه ایران هستند، یک منطق ژئوپلیتیک برای انجام یک عملیات نظامی ویرانگر است.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین