آیا میتوان به عکس برهنه یک بازیگر زن ایرانی که در وب سایت مجله فرانسوی "مادام لو فیگارو" منتشر شد، نام اعتراض یا تابوشکنی و هر چیز دیگری از این قسم داد؟
شاید بعضی چنین تصوری داشته باشند، چنان که بعضی این اقدام را به همین صورت تعبیر کردهاند و البته دیگرانی هم هستند که در این اقدام نه تنها نشانهای از تابوشکنی و اعتراض ندیدند بلکه آن را ناشی از دهنکجی به ارزشها و فرهنگ ملی دانستند. در این میان، فضای مجازی عرصهای شد برای اظهارنظرهای مختلف از هر دو سو تا یکی به موافقت و دیگری به مخالفت، چیزی بنویسد و البته طبق معمول، ادبیات نوشتاری جماعت خالی از اهانتها و عبارات ضداخلاقی هم نبود.
در مورد آن بازیگر هم باید گفت که او به طور حتم برای اقدام خود انگیزهای داشته و شاید هم به راستی خواسته است به این وسیله اعتراض خود را به چیزی بیان کند. شاید اعتراض او به کل جامعه بوده یا به تجربهای که چند سال پیش داشت، تجربهای که قبل از این در مورد آن حرف زده بود و به گفته خودش، «باعث شد که دلم چنان بشکند که نتوان جمعش کرد».
گذشته از هر چیز نباید به این نکته بیتوجه بود که حداقل، این اقدام تا اندازهای بیارتباط به وقایع گذشته نبوده به صورتی که اگر رفتن این بازیگر به خارج از کشور، به آن صورت آب و تاب داده نمیشد و راه بازگشت او باز میبود، شاید این اقدام هم اتفاق نمیافتاد تا این سر و صداها بلند شود.
باید پذیرفت که برخورد افراطی و حذف و طرد شدید افراد به طور طبیعی عکسالعملهایی به دنبال میآورد که میتواند به همان میزان، افراطی و لجامگسیخته باشد؛ موضوعی که بیش از این هزاران بار تجربه شده است. به نظر میرسد که این یکی هم در همین مقوله میگنجد و تجربهای است اضافه بر موارد قبلی.
گذشته از این موضوع، یک نکته اساسی را نباید فراموش کرد و آن در قدر و قیمتی است که هنر دارد و بر هنرمند لازم است تا بیش از هر کس دیگری بر آن مراقبت کند. میدانیم که کار هنرمند نگاه به واقعیت است تا با شکافتن و حلاجی آن، عقیده و ایده خود را در بازی احساس به نمایش گذارد. از این رو، کار او به هر صورت وجه اعتراضی دارد و نمیتوان اعتراض را از آن زدود چرا که زدودن اعتراض فقط محصولی بی بو و خاصیت از کار هنرمند به بار میآورد.
تابوشکنی هم قسمی از اعتراض است که میتواند دستمایه کار هنرمند باشد اما مسئله در آن ظرافتی است که اصل کار هنری و فعلیت هنرمند بسته به آن است و بنابر آن، اثر او قدر و قیمت مییابد.
درست چند روز قبل از چاپ عکسهای برهنه ی آن بازیگر بود که اصغر فرهادی جایزه بهترین فیلم جشنواره گلدن گلوب را به دست آورد و افتخاری به سینمای ایران افزود. فیلم جدایی نادر از سیمین او خالی از وجوه اعتراضی نیست. او به خانواده و رابط اجتماعی نگاه میکند و عناصری همانند روابط خانوداگی، دوستی، صداقت و تعهد را پیش میکشد تا آن که نگاه اعتراضی خود را با حلاجی این عناصر نشان داده باشد. این کاری است که هنرمند میکند تا اعتراض او فقط یک اقدام شخصی نباشد بلکه در اثر هنری به نگاه همگان دربیابد و موجب آگاهی عمومی شود. اینجا است که کار هنرمند و نگاه اعتراضی او قدر و قیمتی مییابد در خور یک اثر هنری.
البته کسانی هم هستند که با اثر و ایده او مخالفت داشته باشند اما در هر صورت میتوان در مورد آن گفتوگو کرد و از این جهت، اثر میتواند زمینهای باشد برای تبادل نظرات که همین امر نیز خود در رشد آگاهی عمومی تاثیرگذار خواهد بود. این کاری است که هنرمند میکند تا از صرف یک اقدام شخصی گام فراتر نهد و در آگاهی عمومی، نظر و ایده و حتی اعتراض خود را در میان گذارد.
اقدام آن بازیگر در برهنگی هیچ نشانی از چنین فعلیتی ندارد و تنها یک اقدام شخصی است که به هیچ صورت نمیتوان نشانی از قدر و قیمت هنری در آن یافت. این که بازیگری حتی برای بیان اعتراض خود به هر چیزی تن دهد و این تندادگی به نام اعتراض خوانده شود تنها ناشی از کجسلیقگی یا حتی کجفهمی است؛ آن کجفهمی که با غفلت از قدر و قیمت هنر و هنرمند به وجود میآید. مسئله این نیست که فردی در مقابل دوربین برهنه شده تا از او تصویربرداری شود، مسئله در نسبتی است که چنین فردی با سینما و مقوله هنر دارد و این گمان ایجاد شده که تن دادن او به چنان اقدامی را هم میتوان به حساب سینما و ایران دانست.
شاید اقدام او اعتراض یا حتی تابوشکنی باشد اما نباید آن را به پای سینما گذاشت و اقدامی در شان و مرتبت یک هنرمند. لازم است تا در این مقوله دقت و توجه شود تا بار دیگر کسی پیدا نشود و آن توهینی به بازیگران سینما نسبت دهد که پیش از این بیان شد و باعث رنجش خاطر اهل سینما شده بود.
لازم به یادآوری است که در همین سینما بازیگران و کارگردانانی همانند جمیله شیخی، هما روستا، فاطمه معتمدآریا، تهمینه میلانی، پوران درخشنده و رخشان بنیاعتماد و صدها تن دیگر بودهاند که بسیار به دور از چنین اقدامی به فعالیت سینمایی خود پرداختهاند و به همین جهت، نباید آن اقدام را از مقوله سینما و زنان سینمای ایران دانست.
یک فرد در خارج از ایران شرایط خود را دارد و در این شرایط است که به چنین اقدامی تن میدهد اما زنانی هستند که در این سینما رشد کردند و حتی سابقه حضور در خارج از کشور نیز داشتهاند و بسیار به دور از چنین اوضاع و احوالی بودهاند. آنان کار خود را در سینما و بنابر قدر و قمیت هنری آن میدانند و با وجود نشان دادن آن نگاه اعتراضی در آثار خود، سعی داشتهاند تا ارزش خود و اثرشان را حفظ کنند. این وجهی است که در سینما و جامعه هنری ایرانی محترم داشته میشود و یک کجفهمی تمام عیار خواهد بود اگر اندک نسبتی بین اقدام آن بازیگر و تلاش این هنرمندان بر قرار شود چرا که آن عاری از منزلتی است که اینان در کار خود داشتهاند.
مقاله خوبي بود خوشم اومد اما يك نكته را بگم خدمت اندسته از دوستاني كه خيلي غيرتي شده اند البته اگه انگ بي غيرتي به من نزنند اونم اينه كه برو ببين چند نفر در همين همسايگي شما دارند بر اثر بي پولي تن فروشي مي كنند ايا رگ گردنت براي آنها نيز بيرون مي زند و آيا كاري براي آنها كرده ايد شما فيلم مستند فقر و فحشا را ديديد حتماً نديديد پس برويد ببينيد آن هم اثري از دهخ نمكي است كه شايد خودم خيلي با ايشان هم خط نباشم ولي اين فيلم مستند را اگه ببيني ديگه كاري با اين هنرپيشه و يا ديگر هنرپيشه هاي كه حالا يه كم مو انها بيرون است گير نخواهيد داد.