صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۰۱۶۳۸
«حدود یک سال بعد از مرگ شوهرم بود که جعفر به من ابراز علاقه کرد و از من خواست با او ازدواج کنم، ولی من فقط به فکر فرزندانم بودم. از سوی دیگر، جعفر مردی متاهل بود و زن و بچه داشت. این موضوع هم بر تصمیم من برای پاسخ منفی به او تاثیر مهمی داشت.  من خواستگاری جعفر را رد کردم، ولی او با گذشت ۲۵ سال از این ماجرا هنوز مرا رها نکرده است و همواره تعقیبم می‌کند.»
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۵ - ۰۳ آذر ۱۴۰۳

زن مسنی با مراجعه به کلانتری از مردی شکایت کرد که می‌گفت در گذشته خواستگارش بوده و اکنون او را تعقیب می‌کند.

به گزارش خراسان، زن ۷۱ ساله‌ای است که سراسیمه و نگران وارد مرکز انتظامی شده بود و ظاهر و پوشش بسیار مناسبی هم داشت، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری امام رضا (ع) مشهد گفت: ۶ فرزند داشتم که در ۴۵ سالگی شوهرم از دنیا رفت و من با کارگری در خانه‌های مردم فرزندانم را به سر و سامان رساندم و به هیچ‌چیز دیگری جز سعادت و خوشبختی آن‌ها فکر نکردم. 

آن روزها گرمای تابستان و سرمای زمستان را نمی‌شناختم و تنها برای تامین مخارج زندگی تلاش می‌کردم، اما هنوز هم در یک خانه اجاره‌ای کوچک زندگی می‌کنم.

حدود یک سال بعد از مرگ شوهرم بود که جعفر به من ابراز علاقه کرد و از من خواست با او ازدواج کنم، ولی من فقط به فکر فرزندانم بودم. از سوی دیگر، جعفر مردی متاهل بود و زن و بچه داشت. این موضوع هم بر تصمیم من برای پاسخ منفی به او تاثیر مهمی داشت. 

من خواستگاری جعفر را رد کردم، ولی او با گذشت ۲۵ سال از این ماجرا هنوز مرا رها نکرده است و همواره تعقیبم می‌کند. حتی وقتی محل سکونتم را تغییر دادم، او دست از سرم برنداشت و بالاخره محل زندگی جدیدم را پیدا کرد. او افرادی را اجیر می‌کند که مرا اذیت کنند. 

متاسفانه همسایگانم نیز ساعات ورود و خروج مرا به او اطلاع می‌دهند و من از این وضعیت بسیار در هراس هستم و با نگرانی و ترس روزگار می‌گذرانم. زمانی که از خانه بیرون می‌آیم و متوجه تعقیب جعفر می‌شوم، از شدت نگرانی دست و پایم می‌لرزد. چند بار هم با پلیس۱۱۰ تماس گرفته‌ام و ماجرا را برای آن‌ها بازگو کرده‌ام اما خبری از حضور پلیس نبود. 

با اظهارات این زن، مشاور کلانتری متوجه تألمات و ناراحتی‌های روحی او شد و ساعتی را با به‌کارگیری مهارت‌های روان‌شناختی با وی به گفتگو نشست. او سپس با یکی از فرزندان زن تماس گرفت و ماجرای خواستگار خیالی وی را بازگو کرد. 

فرزند پیرزن نیز با بیان اینکه مادرش بعد از مرگ همسر دچار بیماری روحی شده است، گفت: هرچه اصرار می‌کنیم مادرمان با ما زندگی کند، فایده‌ای ندارد. 

در همین حال، با راهنمایی سرهنگ غلامعلی تیموری (رئیس کلانتری امام رضا ع) فرزند پیرزن به کلانتری آمد و قول داد درمان تخصصی مادرش را پیگیری کند. 

ارسال نظرات