غیبت کامل زنان در تظاهرات آلماتی نشان میدهد که چرا دولت قزاقستان به سرعت معترضان را که اکثرا مرد بودند «راهزن» توصیف کرد و خواستار حمایت نیروهای روس و ارمنی برای سرکوب اعتراضات شد. اگر زنان بسیاری به خیابانها آمده بودند این موضوع احتمالا سبب میشد تا «قاسم جومارت توکایف» رئیس جمهوری قزاقستان با احتیاط بیشتری دستور «تیراندازی بدون هشدار» به سوی معترضان را صادر کند.
این که زنان در تظاهرات قزاقستان حضور نداشتند موضوعی ساده نیست و بازتاب دهنده پیچیدگیهای پویایی سیاسی بحرانی است که به طور فزایندهای شبیه یک جنگ قدرت داخلی در میان نخبگان قزاقستان بوده است. هم چنین، غیبت زنان در اعتراضات قزاقستان بازتابی از موانع سیاسی و اجتماعیای است که زنان در آن کشور با آن مواجه هستند، موضوعی که توجه جهانی را میطلبد.
این مورد یعنی غیبت زنان در اعتراضات اخیر در قزاقستان متفاوت از اعتراضات رخ داده در سایر کشورهای پس از فروپاشی شوروی است. زمانی که در سپتامبر ۲۰۲۰ میلادی تظاهرات در بلاروس برای مخالفت با انتخاب مجدد «الکساندر لوکاشنکو» رئیس جمهوری آن کشور آغاز شد، زنان در میان مشهودترین شرکت کنندگان بودند.
زنان تمام تلاش خود را کردند تا از طریق آن چه من «استراتژیهای اعتراض جنسیتی» نامیدهام، دیده شوند. برخی خود را با رنگهای قرمز و سفید پرچم بلاروس پیش از اتحاد جماهیر شوروی پوشانده بودند در حالی که برخی دیگر با گل بر روی موهایشان راهپیمایی کردند. زنان پیر و جوان با استفاده از جنسیتشان خود را تبدیل به سپری در مقابل پلیس ضد شورش کرده بودند.
در تظاهرات «یورو میدان» در کی یف اوکراین در سال ۲۰۱۳ میلادی که با هدف تحقق اتحاد و یکپارچگی بیشتر اوکراین با اتحادیه اروپا برگزار شده بود زنان در صف مقدم و مرکزی اعتراضات قرار داشتند. بین ۴۱ تا ۴۷ درصد از معترضان در آن اعتراضات در اوکراین را زنان تشکیل میدادند. این زنان از طریق گفتگو و کارزارهای رسانههای اجتماعی برداشت عمومی از اعتراضات را شکل دادنند. آنان نقشهای سنتی جنسیتی را نیز ایفا میکردند و به روزنامه نگاران دیگر معترضان چای و ساندویچ میدادند.
حضور زنان در نهایت مانع استفاده از خشونت علیه معترضان در اوکراین و بلاروس نشد، اگرچه احتمالا روند سرکوب را به تعویق انداخت. سرنگونی نهایی دولت یانوکوویچ در اوکراین باعث مداخله نظامی روسیه شد که به سرعت به جنگ انجامید. با این وجود، استفاده استراتژیک از زنان توانست توجه بین المللی را به خواستههای معترضان جلب کند. هم چنین، تظاهرکنندگان از مهارتها و تخصص زنان معترض بهره بردند و زنان به نبرد در کنار مردان در جنگ اوکراین ادامه میدهند.
توضیح دلیل یا دلایل کم بودن حضور زنان در اعتراضات قزاقستان چالش برانگیز است. یکی از عوامل بالقوه تفاوت در مشارکت اعتراضی زنان هنجارهای جنسیتی اسلامی هستند که از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نقش بیشتری در قزاقستان ایفا کرده اند. عامل دیگر محدود بودن نمایندگی سیاسی زنان است. زنان ۲۲ درصد از کرسیهای پارلمان را در سال ۲۰۱۶ میلادی در اختیار داشتند. دولت قزاقستان اخیرا با تعیین سهمیه ۳۰ درصدی برای نامزدهای زن اقداماتی را برای حل این موضوع انجام داده است.
توضیح محتملتر برای علت غیاب زنان در اعتراضات قزاقستان ناامنیای است که زنان با آن روبرو هستند. گاهی اوقات زنان جوان در معرض آن چه از آن تحت عنوان «عروس ربایی» یاد میشود، قرار میگیرند. در این عمل غیر قانونی زنان هدف قرار گرفته در خیابان ربوده شده و مجبور به ازدواج میشوند.
بر اساس نظرسنجی سازمان ملل متحد درباره شایع بودن خشونت خانگی ۱۷ درصد از زنان قزاق گفتهاند، خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کردهاند و بیش از ۲۱ درصد گفتهاند مورد آزار روانی از سوی شریک زندگیشان قرار گرفته اند. در نتیجه، زنانی که به اعتراضات عمومی میپیوندند ممکن است نه تنها از سوی دولت بلکه از سوی همتایان و شرکای مردشان نیز در معرض خشونت قرار گیرند. این وضعیت در تظاهرات میدان تحریر مصر جایی که زنان معترض هدف تجاوز جنسی قرار گرفته بودند مشاهده شد.
زمانی که زنان در قزاقستان به خیابان آمدند تا توجه افکار عمومی را به موضوعاتی که مستقیما زنان را تحت تاثیر قرار میدهند از جمله خشونت خانگی، وضعیت نامناسب نظام رفاه اجتماعی و تاثیر محدودیتها و مقررات سخت گیرانه رفت و آمد ناشی از شیوع ویروس کرونا بر خانوادههای فقیر جلب کنند با تبعات سنگینی مواجه شدند. دو زن در سال ۲۰۲۰ میلادی به دلیل سازماندهی تظاهرات روز جهانی زن علیه تبعیض جنسیتی بازداشت و از سوی دادگاه محکوم شدند.
حضور یاعدم حضور زنان در تظاهرات تودهای به ما نکات زیادی را در مورد وضعیت روابط جنسیتی در قزاقستان نشان میدهد. قرار دادن زنان در صفوف مقدم اعتراض میتواند به جلب توجه رسانههای بین المللی کمک کند و ممکن است باعث شود دولتها کمتر به خشونت متوسل شوند.
با این وجود، زمانی که خشونت فوران میکند زنان احتمالا برای حمایت از خویش مانند مورد اوکراین بیشتر به حاشیه رانده میشوند. این بدان معناست که زمانی که خشونت رخ میدهد صدای زنان کمتر شنیده میشود و نگرانیهایی که آنان را به خیابان آورده اغلب نادیده گرفته میشوند.
غیبت زنان در تظاهرات به اندازه مشارکت آنان سیاسی است. زمانی که منافع زنان مطرح میشود زنان حضورشان را آشکار میسازند. بنابراین، زمانی که تصاویر اعتراضی را در تلویزیون و رسانههای مجازی مشاهده کردید و متوجه شدید تظاهرکنندگان همگی مرد هستند توجه کنید آن چه میبینید بازتابی واقعی از روابط جنسیتی یک کشور است.
ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه / فرارو
منبع: نیوزویک