صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۷۵۷۲۴
آمریکا با چین چه می‌کند؟
"بایدن" باید با انجام اقداماتی، بزرگترین کابوس آمریکای کنونی یعنی "شی جین پینگ" را کنترل کند و تا جای ممکن از وقوع جنگ میان چین و آمریکا، جلوگیری نماید. ما (آمریکایی ها) باید بار دیگر درس‌های دوران جنگ سرد (رقابت آمریکا با شوروی) را مرور کنیم تا از وقوع برخی فجایع احتمالی جلوگیری نماییم.
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۷ - ۱۸ بهمن ۱۳۹۹

فرارو- "نیکولاس کریستوف*"، تحلیلگر و ستون نویسِ "روزنامه نیویورک تایمز"، در گزارشی، چین را به مثابه بزرگترین کابوس "جو بایدن" در عرصه سیاست خارجی آمریکا توصیف کرده و به طور خاص به این مساله اشاره کرده که اگر بایدن از نحوه تعامل تاریخی آمریکا با چین درس نگیرد، اشتباهات بزرگی را در این رابطه انجام خواهد داد که در نوع خود می‌تواند آسیب‌ها و خسارات جدی را به ایالات متحده آمریکا و منافع آن وارد آورد. کریستوف در این رابطه می‌نویسد:

«رقابت‌های راهبردی چین و آمریکا، سال هاست که به یک مساله اساسی و مهم در عرصه روابط بین الملل تبدیل شده است. آمریکا مدت هاست که چین را بزرگترین تهدید علیه امنیت ملی خود می‌پندارد و همواره سعی داشته تا آن را به طریقی در عرصه بین المللی، مهار کند. در این راستا، عده‌ای از تحلیلگران حتی از احتمال وقوع جنگ میان آمریکا و چین خبر داده اند. با این حال باید گفت آمریکا، احتمالا هیچ گونه جنگی با چین انجام نخواهد داد (حداقل در کوتاه مدت).

به گزارش فرارو، حتی اگر این مساله اتفاق هم بیفتد، محل وقوع آن برای بسیاری از افکار عمومی در سطح جهان، ناشناخته خواهد بود. جایی نظیرِ "جزایر پاراتاس و یا کینمِن". هر دویِ جزایر مذکور، به تایوان تعلق دارند با این حال، به چین نزدیک‌تر هستند. در این راستا، عده‌ای از ناظران و تحلیلگران نگران هستند که شاید شی جین پینگ به ارتش چین دستور حمله به این جزایر را صادر کند تا از این طریق، تایوان را که سال هاست به یکی از محور‌های اصلی اختلاف میان چین و آمریکا تبدیل شده، تحت فشار قرار دهد (چینی‌ها دهه هاست که معتقدند تایوان بخشی از خاکِ این کشور است. این در حالی است که آمریکا قویا از استقلال تایوان حمایت می‌کند).

در رابطه با اقدامات احتمالی دولت چین به رهبری شی جین پینگ علیه تایوان، گزاره‌های دیگری نیز مطرح می‌شوند. به عنوان مثال امکان دارد که چین اقدام به اعزام یک زیردریایی به اطراف تایوان کند و در کابل‌های مرتبط با شبکه اینترنت آن، ایجاد اختلال کند. شاید هم هکر‌های چینی حملات سایبری گسترده‌ای را علیه شبکه بانکی تایوان انجام دهند.

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که احتمالِ حمله چین به تایوان و درگیری پکن با واشنگتن، در برهه کنونی چندان قوی نیست با این حال، این احتمال در برهه کنونی، بیش از هر زمان دیگری تقویت شده است. اگر جرقه درگیری میان چین و آمریکا در مورد مساله تایوان زده شود، قطعا به جنگی فراگیر ختم خواهد شد. امری که نمونه آن را در بحبوحه درگیری احتمالی آمریکا با شوروی، در زمینه "بحران موشکی کوبا" شاهد بوده ایم.

در این راستا، ما آمریکایی‌ها در کنار تلاش هایمان جهت آرام کردن جو سیاسی و اجتماعی در داخل کشورمان، بایستی از وقوع یک جنگ تمام عیار با چین در آسیا نیز جلوگیری کنیم. از نظر من (نویسنده مقاله: نیکولاس کریستوف) که سال‌ها به تحلیل روابط چین و آمریکا پرداخته ام، سال‌های پیش رو، در زمره پرخطرترین سال‌ها در چهارچوب روابط چین و آمریکا هستند. یکی از دلایل اصلی این مساله نیز این است که در چین، شی جین پینگ در قدرت است که فردی با اعتماد به نفس و قدرتمند محسوب می‌شود و معتقد است ایالات متحده آمریکا از نظر قدرت، در حالِ زوال است.

"بانی گلسر" از "مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی" می‌گوید: "بعید است میان چین و آمریکا یک درگیری نظامی اتفاق بیفتد. با این حال، احتمال وقوع یکچنین رویدادی منتفی نیست". این موضع گیری از نظر من صحیح است با این حال نگرانم که مبادا در این رابطه در اشتباه باشیم. از یاد نبریم که تعداد کمی از تحلیلگران پیش بینی می‌کردند که چین به درگیری مرزی با هند بپردازد. با این حال در سال گذشته، دولت چین چندین مرتبه در این زمینه اقدام به درگیری با نیرو‌های هندی کرده است. در این نقطه باید پرسید که اگر وی این بی پروایی را در مورد تایوان نیز از خود نشان دهد، آیا در آن زمان، آمریکا از آمادگی کافی جهت مقابله با پکن برخوردار است؟

سروکله زدنِ بایدن با سیاستمداران مختلف آمریکایی مخصوصا از حزب جمهوریخواه (حزب مخالف دموکرات ها)، شاید برای بایدن سخت باشد با این حال این مساله در قیاس با سروکله زدن وی با شی جین پینگ، شبیه تجربه پیک نیک بوده و بسیار ساده‌تر است. جو بایدن با چالشی اساسی در مهار شی جین پینگ و قدرت گیری روز افزون پکن رو به رو است. چین در برهه کنونی در جبهه‌های مختالف نظیر مساله هنگ کنگ، کره شمالی، و دریای چین جنوبی، پیشروی‌های قابل توجهی را از خود نشان داده است (به ضررِ منافع آمریکا).

در این راستا، آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا تاکید کرده که وی در عرصه روابط چین و آمریکا، همچنان رویکرد سخت‌گیرانه رئیس جمهور "ترامپ" را در قبال چین دنبال خواهد کرد و سعی می‌کند به طرق مختلف نظیر طرح مسائل حقوق بشری، تا جای ممکن پکن را مهار کند. با این حال، بسیاری از جمهوریخواهان، سیاستِ چینِ دولت بایدن را نقطه ضعفی برای آمریکا می‌دانند. حتی افرادی نظیر سناتور جمهوریخواه "تد کروز" به تمسخر می‌گویند: "تیم امنیت ملی و سیاست خارجی بایدن، عمیقا حزب کمونیست چین را در آغوش کشیده اند".

این نوع از موضع گیری‌های مخالفان بایدن علیه رویکرد‌های وی به چین، من را شدیدا نگران می‌کند، زیرا این رویه ها، هیچ فضایی را برای دیپلماسی و گفتگو میان چین و آمریکا باقی نمی‌گذارند و فقط بحران‌ها را میان دو طرف تشدید می‌کنند. به نظرم ما آمریکایی‌ها در رابطه با تنظیم سیاست هایمان در قبال چین باید دقیق عمل کنیم.

آمریکایی‌ها عادت دارند تا در مورد تهدیدات خارجی علیه کشورشان اغراق کنند. به عنوان مثال ما زمانی خطر ناصریسم (جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر) و یا خطر ژاپن در شرق آسیا را (در بحبوحه جنگ جهانی دوم) برجسته کردیم و حتی در مواردی به خلق فاجعه اقدام ورزیدیم. شاید بخشی از ترس‌های ما در این زمینه‌ها منطقی بوده اند با این حال بخش اعظم هراس‌ها در این رابطه، کاملا ساده لوحانه بوده اند. بیایید این اشتباه را بار دیگر و این بار در مورد چین تکرار نکنیم.

ثانیا، ما باید مقداری فروتنی و تامل را چاشنی بحث‌های خود در مورد چین کنیم. ما باید بپذیریم که اکنون امید به زندگی در چین، در مقایسه با آمریکا از وضعبت بهتری برخوردار است (در چین امید به زندگی حدودا ۸۲ سال است این در حالی است که امید به زندگی در آمریکا، ۷۸ سال است). باید بپذیریم که چینی‌ها عملکرد فوق العاده‌ای در مهار شیوع ویروس کرونا داشتند و آمریکا همچنان عمیقا با این بحران درگیر است. چین مکانی متناقض و پیچیده است، اما نباید نگاهی کاریکاتورگونه به آن داشت.

بیایید میان شی جین پینگ و چین، تمایز قائل شویم. می‌توانیم بدون اینکه از چین تصویری شیطانی عرضه کنیم، از شی‌جین پینگ انتقاد کنیم. بدون تردید در داخل چین نیز انتقاداتی نسبت به وی مطرح می‌شود و بر همین اساس، ما نباید با انجام انتقادات گسترده از کلیتِ چین، حتی مخالفان شی جین پینگ را نیز حول او متحد سازیم.

بایدن باید با انجام اقداماتی، بزرگترین کابوس آمریکای کنونی یعنی شی جین پینگ را کنترل کند و تا جای ممکن از وقوع جنگ میان چین و آمریکا، جلوگیری نماید. ما باید بار دیگر درس‌های دوران جنگ سرد (رقابت آمریکا با شوروی) را مرور کنیم تا از وقوع برخی فجایع احتمالی خودداری کنیم. همانگونه که "دیوید شامبا" استاد و محقق دانشگاه جرج‌واشنگتن می‌گوید: "ما (آمریکا)، اکنون در وضعیت مخاطره آمیزی با چین قرار داریم و اگر نتوانیم این شرایط را مدیریت کنیم، بدون تردید با چالش‌هایی اساسی رو به رو خواهیم شد که این مساله می‌تواند آسیب‌های جدی به آمریکا و منافع آن وارد کند"».

*نیکولاس کریستوف، وی تحلیلگر و ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز است.

ارسال نظرات
بهبهانی
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۸
آمریکا با تحریم هواوی و ضربه ی اساسی که به این شرکت زد درس خوبی به چینی ها داد
نشون داد چین بخاطر اینکه صاحب تکنولوژی نیست همیشه آسیب پذیر هست
در چین تمامی کالاهای تکنولوژی تولید میشه اما تکنولوژی و ایده ها نه!!
چین یه نیروی کار بیش نیست!
ایدئولوژی کمونیستی حاکم بر چین به هیچ وجه نمیتونه مثل دمکراسی غربی در جهان نفوذ کنه
حتی این ایدئولوژی در چین و روسیه جایگاهشو از دست داده و دیگر کمتر شهروند جهانی تمایل به این ایدئولوژی دارد
علي
۱۶:۳۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۸
همانطور كه چين شناسان آمريكايي پيش بيني كرده اند؛ آمريكاي جو بايدن و كاملا هريس قادر به مديريت بحران ها در روابط با چين قدرتمند امروز نيست. آمريكا در حال از دست دادن تعادل سياسي رواني و راهبردي خود است. آمريكاي دوپاره بايدن-هريس درحالي كه از داخل پوچ و درمانده مي شود خود را قويا موظف مي بيند تا در خارج هيمنه قبلي اش را حفظ كرده و حتي به رخ بكشد. همين دوگانگي كار دست آمريكا خواهد داد و قبل از اينكه كسي بتواند حتي حدس بزند يك اشتباه محاسباتي آمريكا در مقابل چين يكپارچه در شرق دور آتش جنگي بزرگ و ويرانگر را بر خواهد افروخت! جنگي كه پاياني بر مناسبات بين المللي كنوني خواهد بود. ايران بايد مهيا و مترصد تنش هاي آتي در روابط آمريكا با چين و روسيه باشد و در اثناي درگيري شكارهاي خود را بطور هدفمند صيد كند. آن سالها خيلي دور نيستند؛ ايرانيان بايد براي سالهاي ٢٠٢٢ الي ٢٠٢٤ براي چنين انفجار بزرگي در روابط بين الملل شكننده كنوني كاملا آماده باشند!!!
نام
۱۶:۱۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۸
پرزیدنت جو خوابالو این شیر رام نشدنی اژدهای زرد را به گوشه رینگ خواهد کشاند
نام
۱۵:۴۲ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۸
اصولا اختلاف حاکمیت سرمایه داری امریکا با ترامپ بر سر چین بود و به همین خاطر ترامپ را با تقلب عجیب و غریب حذف کردند. وظیفه بایدن و دمکراتها همان تسهیل سرمایه گذاری غولهای وال استریت در بازار و اقتصاد چین بمنظور هضم اقتصاد چین در ساختار اقتصاد جهانی وال استریت و لندن است. برای این سرمایه داران مهم نیست که چین اول باشد یا امریکا یا هند. تا زمانیکه سهامداران اصلی برندها و بانکها و اقتصاد چین متعلق به همین سرمایه داران وال استریت و لندن و حیفا هست اصلا شی به عنوان قدرتمند ترین مرد دنیا باشد و جتی تایوان هم فدای خال شی شود! اما بایدن برای حفظ ظاهر و مخالفت 75 میلیون هوادار ترامپ که سوالهای اساسی در مورد فعالیتهای پسر بایدن در چین و روابط بسیار عمیق و غیر شفاف خانواده بایدن با چین و روسیه دارند نیاز دارد که چهره ای ضد چین و ضد روسیه از خود به نمایش بگذارد ولی تا امروز هر تصمیم عملی مانند تمدید توافق موشکی با روسیه یا بازار نفت گرفته به نفع روسیه و چین بوده است.
امین میرزائی
۱۵:۰۱ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۸
آقا جو ! سلام . معلومه سرت شلوغ بوده تاریخو خوب نخوندی . با چینی جماعتم کار نکردی چینیارو نمیشناسی ! خیالم نکن مثل وودرو ویلسون جنگ طلبِ اخلاق گرایی ! این "شی جین پینگ" اونی نیست که شما فکر میکنی . باباشو که مائو سه بار برکنار کرده . خودشم بعد اعتراض به کشتار "تیان آن من" یه مدتی تو حصر بوده . رفیق فابریکشم هو یائوبانگه که به میرحسین و کروبی و خاتمی شبیهه !! در کل شخصیت "شی جین پینگ" مثل شخصیت مرحوم هاشمی رفسنجانیه !! به فانگ لیژی و وانگ رووانگم که بعد انقلاب فرهنگی پاکسازی شدن ارادت خاصی داره ، منشور حقوق شهروندی صادر میکنه و اویغورارو تو کمپ نگه میداره !! خلاصه کنم ...کاپیتالیسمو که بریزی تو جمجمه مائو ، نتیجه ش شی جین پینگه!!
ناشناس
۱۷:۲۱ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۸
اقا میرزا. غالبا اطلاعات خوبی داری. ولی خواهشا افراد بزرگی مانند شی یا دنگ شیا پینگ را با کسانی مانند هاشمی و روحانی و احمدی نژاد قیاس نفرما. روسای جمهوری چین کسانی بودند که در چهل سال گذشته رشد خیره کننده دو رقمی ده تا دوازده درصد و تورم زیر 5 درصد و بیکاری زیر 4 درصد را برای مردم چین به ارمغان اوردند و میزان فقر مطلق را از بالای 90 درصد جمعیت 1.5 میلیاردی چین به نزدیک به صفر رساندند. ولی نتیجه کارکرد حضرات در ایران را همه شاهد هستیم. حتی پنج درصد مسئولان چینی هم کارکرد مثبتی برای ملت ایران نداشتند.