فرارو- یک مقام بلندپایه اماراتی از ایران خواست که برای بررسی طیفی از مسائل هستهای و منطقهای به میز مذاکره بازگردد. این مقام همچنین مطالبه قدیمی برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای حضور در مذاکرات ایران و غرب را دوباره مطرح کرد.
به گزارش فرارو، روز یکشنبه کنفرانس سالانه اندیشکده «مرکز سیاست امارات» تحت عنوان «مباحثه استراتژیک ابوظبی» و با حضور پژوهشگران داخلی و خارجی و نیز مقامات بلندپایه اماراتی آغاز شد. انور قرقاش، وزیر مشاور امارات در امور خارجی، طی سخنرانی در مراسم آغاز کنفرانس، اظهاراتی درباره اوضاع منطقه، از جمله مناسبات ایران و کشورهای عربی، بیان کرد.
قرقاش گفته ایران باید برای حل مشکلات مربوط به برنامه هستهای، موشکهای بالستیک و آنچه او «مداخله منطقهای» آن خواند، به میز مذاکرات بازگردد. این مقام اماراتی افزود: «برای موفقیت چنین فرآیندی، ضروری است که جامعه جهانی، خصوصا آمریکا و اتحادیه اروپا و نیز کشورهای عربی خلیج (فارس)، اتفاق نظر داشته باشند.»
وزیر مشاور اماراتی در ادامه اعلام کرد مذاکرات با ایران، باید شامل کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بشود. وی افزود هم اکنون برای «ایجاد یک نظم منطقهای جدید و باثباتتر که همه کشورها بتوانند در آن شکوفا شوند» بیش از هر زمان دیگری به دیپلماسی نیاز است.
رویای قدیمی محقق میشود؟
تمایل برخی کشورهای عربی، خصوصا امارات و عربستان، برای مشارکت در مذاکرات میان ایران و غرب، مطالبه جدیدی نیست. محافل رسمی و رسانهای این دو کشور بارها از عدم حضور نمایندگان کشورهای عربی در مذاکرات برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) انتقاد کرده بودند و هم اکنون میگویند در مذاکرات احتمالی ایران و غرب، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس این بار باید حضور داشته باشند. ریشه اصلی این مطالبه در این دیدگاه عربی نهفته است که آمریکا و اروپا، در هرگونه مذاکرات با ایران، فقط به منافع خودشان فکر میکنند. آمریکاییها و اروپاییها بیش از همه دنبال مهار برنامه هستهای ایران هستند و به سایر مسائل مانند برنامه موشکهای بالستیک و نفوذ منطقهای ایران، که برخی کشورهای عربی آن را «مداخله در امور داخلی عربی» میدانند، اهمیت زیادی نمیدهند. از این رو، اماراتیها و سعودیها، میخواهند در مذاکرات ایران و غرب نماینده داشته باشند تا تضمین کنند که هرگونه توافق جدید با ایران، منافع آنها را هم تامین میکند.
اواخر خرداد ماه، همزمان با افزایش تحرکات دیپلماتیک میان ایران و اروپا، شیخ عبدالله بن زاید، وزیر امور خارجه امارات، طی یک نشست خبری مشترک با همتای آلمانیاش، هایکو ماس، در ابوظبی گفت: «معتقدیم که برای موفقیت هر گونه توافقی (با ایران)، اولا باید کشورهای منطقه در این توافق، شریک شوند و ثانیا این توافق متضمن مسائلی فراتر از پرونده هستهای شود اعم از مسائل مرتبط با موشکهای بالستیک یا حمایت از تروریسم و افراطگرایی یا مداخله در امور کشورهای دیگر. طبعا ما در این توافق، طرف نیستیم، اما مجموعهای از مسائل وجود دارد که برای کشورهای منطقه اهمیت دارد و قبل از اینکه درباره موضوعات مورد بحث، سخن بگوییم، باید این (مسائل) مد نظر قرار گیرد.»
قرقاش همین دیدگاه را دوباره مطرح کرد. او گفته توافق جدید نباید فقط به مسئله هستهای بپردازد بلکه مسائل دیگر مانند برنامه موشکهای بالستیک ایران و «مداخله منطقهای از طریق گروههای نیابتی» را هم دربرگیرد.
انور قرقاش میگوید کشورهای عربی حوزه خلیج فارس باید در مذاکرات ایران و غرب نماینده داشته باشند.
اماراتیها، سعودیها و اسرائیلیها در جریان مذاکرات برجام به حاشیه رانده شده بودند و خصوصا در مراحل اولیه مذاکرات، اطلاعی از جزئیات گفتگوها نداشتند. هر چند که باراک اوباما تلاش میکرد به آنها اطمینان دهد که توافق بدی با ایران امضا نخواهد کرد. اما آنها هیچگاه به تلاشهای اوباما برای امضای توافق با ایران اعتماد نکردند. عربستان و امارات، با اکراه از برجام حمایت لفظی کردند. اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو، حتی به طور لفظی هم از برجام حمایت نکرد. با روی کار آمدن دونالد ترامپ، مخالفان منطقهای برجام توانستند ترامپ را به خروج یکجانبه از این توافق متقاعد کنند. اما اینکه آیا دولت ترامپ کشورهای عربی را در مذاکرات احتمالی شرکت خواهد داد یا نه، پرسشی است که هنوز پاسخی به آن داده نشده است.
بخوانید:
مسئله حضور یا عدم حضور کشورهای عربی در مذکرات ایران و غرب، تابعی از سیاستهای کاخ سفید است. با فرض حضور نمایندگان اماراتی و سعودی در مذاکرات غرب با ایران، در صورتی که کاخ سفید بر موضوعاتی مانند موشکهای بالستیک و نفوذ منطقهای ایران اصرار نکند، بعید است که نمایندگان عرب بتوانند این موضوعات را در توافق احتمالی بگنجانند. به همین خاطر، امارات و عربستان ترجیح میدهند با پشتیبانی آمریکا و اروپا «نظم جدید منطقهای» ایجاد کنند و آن را به ایران بقبولانند. این دقیقا بر خلاف مواضع ایران است. ایران به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس پیشنهاد داده است که بدون مشارکت قدرتهای بین المللی، مشکلات امنیتی خلیج فارس را به طور جمعی حل کنند و حتی در این خصوص نامههایی به سران عربستان و بحرین ارسال کرده است. اما پاسخ سرد این کشورها به پیشنهادات ایران، نشان میدهد که آنها همچنان بر مشارکت قدرتهای خارجی مانند آمریکا در پیریزی یک نظم جدید در خلیج فارس اصرار میکنند. به اعتقاد این کشورها، ایجاد این نظم، مستلزم حل همه مشکلات با ایران است و از آنجا که آنها به تنهایی از پسِ حل این مشکلات برنمیآیند، مشارکت آمریکا و اروپا در این فرآیند را ضروری میدانند. به عنوان نمونه، ایران هرگز حاضر نیست با کشورهای عربی درباره مسئله هستهای مذاکره کند، کشورهای عربی هم این را میدانند و حل این موضوع را به غرب سپردهاند. منتهی آنها تلاش میکنند که موضوعات منطقهای و موشکی را به مسئله هستهای گره بزنند.
از این منظر، تاکید کشورهای عربی بر مشارکت در مذاکرات، مانع جدیدی بر سر راه شروع آن است. چرا که ایران همواره بر تفکیک پروندههای هستهای و موشکی و منطقهای تاکید میکند و تنها زمانی مذاکره با غرب را پذیرفت که موضوع هستهای از سایر پروندهها جدا شد. از سوی دیگر، حضور کشورهای عربی در مذاکرات، در گرو عدم تفکیک پروندههای مزبور است. در این میان، یک سناریو مطرح است. کشورهای عربی ممکن است بار دیگر نتوانند در مذاکرات احتمالی ایران و غرب مشارکت کنند. در چنین حالتی، به احتمال زیاد، آنها آمریکا را برای امضای «توافق جامع» با ایران که همه مسائل را شامل شود، تحت فشار قرار خواهند داد.
ما الان تو تولید تسلیحات میتونیم بریم به سمت فروش سامانه باور که گلوبال هاک رو زد و موشک های تولید داخل ،
تولید این ابزارالات فقط به دلیل تکیه به توان داخلی بود ، به نظر میاد آقای روحانی واقعا از وابستگی ما به کشورهای دیگه خوشحال میشن ، اگه غیر از این باشه که دیگه تو زمینه تسلیحات همه قبول دارن ما به خودکفایی فوق العاده رسیدیم چرا باید وعده برداشتن تحریم تسلیحاتی بده ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
دو علت میتونه داشته باشه :
1-یا مردم رو ساده لوح فرض کردن و فقط عادت کردن به وعده دادن حالا این وعده در صورت تحققق ضرر هم داشته باشه مهم نیست
2-واقعا فکر وابسته کردن ایرانن و از خداشونه در اینده با واردات تسلیحات استقلال مملکت تو این حوزه از بین بره
مهمترین بخشی که رییس جمهور باید بهش رسیدگی کنن بخش تولید داخله که با سود های بانکی بالا (برای کم کردن ظاهری تورم)در چهار سال اول بود،
که موفق هم بود ولی به بهای نابودی تولید ،سود بانکی ماهیانه بزرگترین